تبیان، دستیار زندگی
نماز از گناهان آینده جلوگیرى مى کند، نسبت به گناهان گذشته نیز از طریق توبه و انابه به درگاه الهى که نماز بستر آن را فراهم مى سازد اثر مى گذارد و گناهانى را که همچون طناب بر گردن انسان قرار گرفته و او را از پیشرفت و ترقّى مانع مى شود، از بین برده، انسان را
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بیمه ای برای اعمال گذشته و آینده


نماز از گناهان آینده جلوگیرى مى کند، نسبت به گناهان گذشته نیز از طریق توبه و انابه به درگاه الهى که نماز بستر آن را فراهم مى سازد اثر مى گذارد و گناهانى را که همچون طناب بر گردن انسان قرار گرفته و او را از پیشرفت و ترقّى مانع مى شود، از بین برده، انسان را آزاد مى سازد.


نماز

«تَعَاهَدُوا أَمْرَ الصَّلاَةِ، وَ حَافِظُوا عَلَیْهَا، وَ اسْتَکْثِرُوا مِنْهَا، وَ تَقَرَّبُوا بِهَا، فَإِنَّها (کَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنینَ کِتَاباً مَّوْقُوتاً» ؛

امام على علیه السلام در بخشى از خطبه (199) در رابطه با اهمیّت فوق العاده نماز،به آثار مهم معنوى و تربیتى نماز و عاقبت شوم تارکان و سبک شمرندگان آن پرداخته، نمازگزاران واقعى را معرفى مى کند، نخست مى فرماید: «برنامه نماز را به خوبى مراقبت کنید و در محافظت آن بکوشید. بسیار نماز بخوانید و به وسیله آن به خدا تقرّب جویید زیرا نماز بر همه مؤمنان در اوقات مخصوص واجب است».

در این عبارت کوتاه چهار دستور درباره نماز داده شده است: تعاهد، محافظت، استکثار، و تقرب جستن به آن.سپس امام(علیه السلام) به ذکر دلیل براى این دستورات مهم در مورد نماز پرداخته و به هفت نکته اشاره مى کند و به آیاتى از قرآن مجید و سنّت پیامبر(صلى الله علیه وآله) استدلال مى فرماید.نخست مى گوید: «زیرا نماز به عنوان فریضه واجب (در اوقات مختلف شب و روز) بر مؤمنان مقرّر شده است»؛ سپس به ذکر دلیل دوم پرداخته، مى فرماید: «آیا پاسخ دوزخیان را در برابر این سؤال که «چه چیز شما را به دوزخ کشانید؟» نمى شنوید که مى گویند: «ما از نمازگزاران نبودیم»»؛امام در بیان سومین و چهارمین دلیل براى اثبات اهمیّت نماز مى فرماید: «نماز گناهان را فرو مى ریزد، همچون فروریختن برگ از درختان (در فصل پاییز) و طناب هاى معاصى را از گردن ها مى گشاید»؛آرى همان گونه که نماز از گناهان آینده به مضمون آیه شریفه (إِنَّ الصَّلوةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنْکَرِ)(1) جلوگیرى مى کند، نسبت به گناهان گذشته نیز از طریق توبه و انابه به درگاه الهى که نماز بستر آن را فراهم مى سازد اثر مى گذارد و گناهانى را که همچون طناب بر گردن انسان قرار گرفته و او را از پیشرفت و ترقّى مانع مى شود، از بین برده، انسان را آزاد مى سازد.

در حدیثى از سلمان فارسى مى خوانیم که مى گوید: من با رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در سایه درختى نشسته بودیم، پیامبر شاخه اى از آن درخت را گرفته، تکان داد در این هنگام برگها فرو ریختند، سپس فرمود: آیا نمى پرسید چرا این کار را کردم؟ عرض کردند: اى رسول خدا خودت به ما خبر ده! فرمود: بنده مسلمان هنگامى که به نماز بر مى خیزد گناهان او فرو مى ریزد همان گونه که برگهاى این درخت فرو ریخت.سپس امام در پنجمین استدلال خود به کلام معروف رسول خدا درباره اهمیّت نماز استناد مى جوید و مى فرماید: «پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلّم نماز را به چشمه آب گرمى تشبیه فرمود که بر در خانه انسان باشد و او هر شبانه روز پنج مرتبه خود را در آن شستشو دهد که بى شکّ چرک و آلودگى در بدنش باقى نخواهد ماند (نمازهاى پنج گانه روزانه نیز چنان روح و قلب انسان را شستشو مى دهد و آثارى از گناه در آن باقى نمى گذارد)» با توجه به اینکه در متن خطبه تعبیر به «حمّه» (چشمه آب گرم یا آبهاى گرمى که به عنوان درمان بیمارى ها مورد استفاده قرار مى گیرد) شده روشن مى شود که نماز همچون چشمه آب معمولى نیست، بلکه چشمه خاصّى است که آثار فوق العاده اى در زدودن آلودگى ها دارد؛ این تأثیر ممکن است از این جهت باشد که نماز روح تقوا را در انسان زنده مى کند و به مضمون (إِنَّ الصَّلوةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَآءِ وَالْمُنْکَرِ) او را از فحشا و منکرات، در آینده باز مى دارد و طبعاً نسبت به گذشته نیز دعوت به توبه مى نماید.

رسول خدا بعد از بشارت به بهشت خویش را براى نماز به تعب و مشقّت مى انداخت، زیرا خداوند به او فرموده بود: «خانواده خویش را به نماز دعوت کن و در برابر آن شکیبا باش» (زیرا نماز کلید ورود به بهشت است) لذا آن حضرت پى در پى اهل بیت خود را به نماز دعوت مى کرد و خود را بر آن وادار مى کرد و در انجام آن اصرار و شکیبایى داشت

امام(علیه السلام)در ادامه سخن در ششمین استدلال خود به آیه دیگرى در قرآن مجید که مقام والاى نمازگزاران را بیان مى کند استناد مى جوید و مى فرماید: «گروهى از مؤمنان که زینت متاع دنیا و فرزندان اموالى که مایه چشم روشنى است آنها را به خود مشغول نداشته، حق نماز را خوب شناخته اند. خداوند سبحان درباره آنها مى فرماید: «آنها مردانى هستند که تجارت و بیع آنان را از یاد خدا و برپاداشتن نماز و پرداختن زکات باز نمى دارد» . سرانجام در بیان هفتمین و آخرین دلیل براى اهمیّت نماز اشاره به برنامه پیامبر اکرم که برگرفته از قرآن مجید است کرده، مى فرماید: «رسول خدا بعد از بشارت به بهشت خویش را براى نماز به تعب و مشقّت مى انداخت، زیرا خداوند به او فرموده بود: «خانواده خویش را به نماز دعوت کن و در برابر آن شکیبا باش» (زیرا نماز کلید ورود به بهشت است) لذا آن حضرت پى در پى اهل بیت خود را به نماز دعوت مى کرد و خود را بر آن وادار مى کرد (و در انجام آن اصرار و شکیبایى داشت)».

این دلائل هفت گانه که امیرمؤمنان على(علیه السلام) براى بیان اهمیّت نماز از آیات قرآن و سنّت پیامبر آورده و ده ها دلایل دیگر که به یقین، امام در مقام بیان همه آنها نبوده است، نشان مى دهد که نماز چه گوهر گرانبهایى است و چه تأثیرى در تربیت و سعادت انسان دارد و دورماندن از نماز و برکات آن چه خطراتى ایجاد مى کند.(2)

پی نوشت ها :

1. عنکبوت، آیه 45.

2. جلد 7، صفحه 723 .

بخش نهج البلاغه تبیان


منبع : سایت آیت الله مکارم شیرازی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.