تبیان، دستیار زندگی
هیچ عاملى در دگرگونى نعمت هاى خدا [و تغییر دادن نعمت به ذلت و نكبت] و در تعجیل و شتاب خدا براى پیاده كردن قهر و خشم و انتقامش، مؤثرتر و وسیع تر از پافشارى و اصرار و مقاومت [ستمگران] بر ستم نیست
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مهمترین عامل نابودی نعمات !


بندگان خدا جزء خانواده خدا محسوب مى شوند و همه انسان ها تحت تكفّل و حمایت الهى قرار دارند؟ روشن است كه وقتى انسان هایى مورد ستم قرار بگیرند و نتوانند در مقابل ظالم به دفاع و مقابله برخیزند و حقّ خود را بگیرند، خداوند خود با ظالمان و ستمگران مقابله خواهد كرد .


ظلم ستیزی

ظالم با چه كسى طرف حساب است؟

از این بیان حضرت [كه مى فرماید: «مَنْ ظَلَمَ عِبادَ الله كانَ الله خَصْمَهُ»]مى فهمیم كه اگر كسى به بندگان خدا [و مظلومان] ظلم كند، طرف مخاصمه او، خداوند خواهد بود یعنى خداوند، از جانب بندگان مظلوم، شخص ظالم را مورد قهر و خشم قرار مى دهد و رگبار كیفر و انتقامش را از هر طرف بر سر او فرود مى آورد زیرا مى دانیم كه اگر كسى به فرزند خردسال و ناتوان و بى دفاع شما ظلم كند، با این كه به شخص شما ظلم نكرده است، طرف مخاصمه اش شما خواهید بود چون از نظر عقلا، وقتى فرزندى مظلوم واقع شد، پدر لبه تیز آن ظلم را متوجه خود و حیثیت و غیرتش مى بیند و در مقام مخاصمه و مقابله با ظالم بر مى آید و در اصل، مقتضاى رابطه پدرى و فرزندى چنین حكمى را مى كند.

مگر نه این است كه به تعبیر «اَلْخَلْقُ عِیالُ الله» (الفقه، المنسوب للامام الرضا)، بندگان خدا جزء خانواده خدا محسوب مى شوند و همه انسان ها تحت تكفّل و حمایت الهى قرار دارند؟ روشن است كه وقتى انسان هایى مورد ستم قرار بگیرند و نتوانند در مقابل ظالم به دفاع و مقابله برخیزند و حقّ خود را بگیرند، خداوند خود با ظالمان و ستمگران مقابله خواهد كرد.

آیا نسبت فرزند به پدر قوى تر است و رشته هاى مستحكم ترى آن دو را به یكدیگر پیوند مى دهد، یا نسبت بندگان خدا به خداوند و خالق خود؟

شكست قطعى ظالم

ظالم از آن جا كه با خدا طرف است و تنها بر اساس زور و قلدرى و با چهره اى دروغین با مردم برخورد مى كند، خداوند كه بالاترین قدرت هاست «یَدُ اللهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ» با افشاى چهره ظالم براى مردم، ثابت مى كند كه ظلم و ستم ظالم بر اساس قلدرى و ستمگرى است، نه بر اساس منطق و دلیل عقلایى. پیداست وقتى كه خداوند نقاب از چهره دروغین و حق به جانبِ ظالم برداشت و مردم چهره حقیقى او را كه همان ظلم و ستمگرى بر اساس هواهاى نفسانى است شناختند، با اتكال به خداوند، با ظالم درگیر مى شوند و با او به مقابله بر مى خیزند و در این درگیرى چون خداوند طرف حساب است و دست الهى همراه و همگام مستضعفین مى باشد، مردم، پیروز مى شوند و ظالم شكست خواهد خورد و مصداق عینى كلام حضرت «أَدْحَضَ حُجَّتَهُ» محقق خواهد شد.

در دیدگاه امام على(علیه السلام) ظلم و ستم به بندگان خدا، نیرومندترین عاملى است كه از یك طرف، نعمت الهى را به نقمت، و عزت را به ذلت و تباهى تبدیل مى كند، و از سوى دیگر، باعث تعجیل عذاب و نزول بلاهاى آسمانى مى باشد. حال ممكن است این عذاب، یا اخروى باشد، یا دنیوى و در همین جهان هستى تحقق پیدا كند و ممكن است ظلم باعث تبدیل چندین نعمت متعدد باشد و ممكن است منجر به متلاشى شدن هستى ظالم گردد

توبه ظالم

اسلام علاوه بر این كه روى ظلم و كراهت و نادرستى و محكومیت آن بسیار تكیه مى كند و آن را از اعمال زشت و گناهانى مى شمارد كه خداوند با سرعت و شدت در مقابل مقابله با آن بر مى آید، اما باز هم راه را به طور كلى براى ظالم مسدود نمى داند زیرا خداوندِ بخشاینده مهربان كه با توبه هر گناه كارى، او را مورد عفو و بخشش قرار مى دهد، در این جا نیز پیشگاه كبریایى و مقدّسش آمادگى گذشت و بخشایش را براى توبه كنندگان دارد.

این است كه حضرت مى فرماید همین شخص ظالم، با این كه تجسّم جنگ با خداست و خودش مصداق عینى جنگ است، باز هم راهِ بازگشت براى او به كلى بسته نیست زیرا خدا تا جایى طرف مخاصمه اوست كه همچنان به اعمال ظالمانه اش ادامه مى دهد و در مسیر توبه و بازگشت قدم نمى گذارد. پس خدا نیز با او مخاصمه مى كند «حَتّى یَنْزِعَ وَیَتُوبَ» تا دست از ستمگرى بردارد و از ظلم، توبه كند. در این حالت [و در صورتى كه صادقانه و از صمیم قلب باشد] خداوند نیز از گناهش مى گذرد، توبه و رجوعش را مى پذیرد و از مقابله و مخاصمه با او چشم پوشى مى كند.

البته توبه هم در هر موردى مراتب و مدارج خاص خودش را دارد كه باید كاملاً رعایت شود. اگر كسى حقّ النّاس را پایمال كرده باشد، براى پذیرش توبه اش كافى نیست كه تصمیم بگیرد از آن به بعد، حقّ النّاس را پایمال نكند، بلكه باید تمام توان خود را به كار ببرد و تا آن جایى كه از عهده اش بر مى آید، حقّ النّاس را به صاحبش برگرداند و رضایت عبادالله و عیال الله را كه مورد ظلم او واقع شده اند، كسب كند در چنین صورتى، خداوند هم توبه واقعى و توأم با صداقت و صمیمیّت آن شخص را مى پذیرد.

هیچ عاملى در دگرگونى نعمت هاى خدا [و تغییر دادن نعمت به ذلت و نكبت] و در تعجیل و شتاب خدا براى پیاده كردن قهر و خشم و انتقامش، مؤثرتر و وسیع تر از پافشارى و اصرار و مقاومت بر ستم نیست (یعنى اصرار ستمگران بر ستم كردن نسبت به مردم، سریع تر از هر عامل دیگرى باعث مى شود كه خداوند نعمت هایش را از انسان پس بگیرد و آن را دگرگون كند و خشم و قهر و كید خود را نشان دهد) چنان كه خداوند دعاها و خواهش هاى مظلومان را به خوبى مى شنود و خودش همواره در كمین ستم پیشگان است

تأثیر ناله مظلوم

در بینش اسلامى، برخى از گناهان باعث تبدیل نعمت و عزّت به ذلّت و بدبختى است و بعضى دیگر مسبّب تعجیل عذاب و نزول بلاهاى آسمانى.

در دیدگاه امام على(علیه السلام) ظلم و ستم به بندگان خدا، نیرومندترین عاملى است كه از یك طرف، نعمت الهى را به نقمت، و عزت را به ذلت و تباهى تبدیل مى كند، و از سوى دیگر، باعث تعجیل عذاب و نزول بلاهاى آسمانى مى باشد. حال ممكن است این عذاب، یا اخروى باشد، یا دنیوى و در همین جهان هستى تحقق پیدا كند و ممكن است ظلم باعث تبدیل چندین نعمت متعدد باشد و ممكن است منجر به متلاشى شدن هستى ظالم گردد و همه اینها از ناله مظلوم سرچشمه مى گیرد:

«وَ لَیْسَ شَیْءٌ أَدْعَى إِلَى تَغْیِیرِ نِعْمَةِ اللَّهِ وَ تَعْجِیلِ نِقْمَتِهِ مِنْ إِقَامَة عَلَى ظُلْم فَإِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ دَعْوَةَ الْمُضْطَهَدِینَ وَ هُوَ لِلظَّالِمِینَ بِالْمِرْصَادِ.» ؛

هیچ عاملى در دگرگونى نعمت هاى خدا [و تغییر دادن نعمت به ذلت و نكبت] و در تعجیل و شتاب خدا براى پیاده كردن قهر و خشم و انتقامش، مؤثرتر و وسیع تر از پافشارى و اصرار و مقاومت [ستمگران] بر ستم نیست(یعنى اصرار ستمگران بر ستم كردن نسبت به مردم، سریع تر از هر عامل دیگرى باعث مى شود كه خداوند نعمت هایش را از انسان پس بگیرد و آن را دگرگون كند و خشم و قهر و كید خود را نشان دهد) چنان كه خداوند دعاها و خواهش هاى مظلومان را به خوبى مى شنود و خودش همواره در كمین ستم پیشگان است.

بخش نهج البلاغه تبیان


منبع: کتاب آیین كشوردارى از دیدگاه امام على(علیه السلام) آیت الله العظمى محمد فاضل لنكرانى (ره)

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.