تبیان، دستیار زندگی
در گذشته، مجری های تلویزیونی، سهم بیشتری در رونق برنامه ها داشتند ، برنامه ها با مجری هایشان شناخته می شدند . دانش مجری به موازات مسلط بودنش به اجرا کمکش می کرد که جایگاه بهتری داشته باشد
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مجتبی شاعری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مجری ها ی این سال ها


در گذشته، مجری های تلویزیونی، سهم بیشتری در رونق برنامه ها داشتند ، برنامه ها با مجری هایشان شناخته می شدند . دانش مجری به موازات مسلط بودنش به اجرا کمکش می کرد که جایگاه بهتری داشته باشد

مجری

شاید خیلی ها  خاطرشان باشد، آن موقع که تلویزیون دو شبکه بیشتر نداشت ، و برنامه ها از عصر شروع می شد، بعد از تلاوت قرآن کریم و ترنم سرود ملی که با این سرود امروز فرق داشت ، مجری بر صفحه ی تلویزیون ظاهر می شد و زمان پخش برنامه ها را می گفت و بین هر دو برنامه هم می آمد و برنامه ی بعدی را معرفی می کرد و به مناسبتی متنی می خواند و دست آخر هم می آمد و می گفت که دیگر برنامه ای در کار نیست و همه چیز تعطیل شد و بروید به خوابید . سخت ترین قسمت کار مجری ها آن جایی بود که می دانستند ، مردم یک هفته ای را برای  دیدن سریالی به انتظار نشسته اند و حالا مجری باید بیاید بگوید که این قسمت آماده نیست و هفته های بعد پخش می شود باز اگر به نشان دادن قسمت های قبل مفتخر می شدیم جای شکر داشت وگرنه که رازبقا باید نگاه می کردیم . تا این که شبکه ی سه راه افتاد و زمان پخش برنامه ها بیشتر شد ولی هنوز مفهوم مجری تلویزیون همان کسی بود که اعلام برنامه می کرد . این سنت حفظ شد تا این که شبکه ی پنج(شبکه ی تهران) هم راه افتاد و از قضا این شبکه هم به راه اسلاف رفت و برای اعلام برنامه ها از مجری ثابت استفاده کرد . تا این که کم کم مجری های ثابت رفتند و جای خود را به زیر نویس اعلام برنامه دادند . طباطبایی،پاکدل ،غفاری واین اواخر تختی شبکه ی سه و موسوی و احمد زاده برای شبکه ی پنج.

حالا دیگر برنامه های مفرح و جنگ گونه طرفدار پیدا کرده بود باید آن هایی که دلشان مجری گری می خواست در این برنامه ها خود را نشان می دادند.

محمد صالح علا را به عنوان شاعر، ترانه سرا ، بازیگر سینما و تئاتر و البته مجری برنامه ی تلویزیونی و رادیویی می شناسیم . حتی صالح علا داستان های کوتاه خوبی دارد که شنونده های همیشگی اش در رادیو با آن ها مانوس اند . اما  یکی از خلاقانه ترین کارهای محمد صالح علا در تهیه ی برنامه های تلویزیونی است . تا هشت ونیم ، مسافر، شبهای تابستان و شبهای زمستان و...

محمد صالح علا را به عنوان شاعر، ترانه سرا ، بازیگر سینما و تئاتر و البته مجری برنامه ی تلویزیونی و رادیویی می شناسیم . حتی صالح علا داستان های کوتاه خوبی دارد که شنونده های همیشگی اش در رادیو با آن ها مانوس اند . اما یکی از خلاقانه ترین کارهای محمد صالح علا در تهیه ی برنامه های تلویزیونی است . تا هشت ونیم ، مسافر، شبهای تابستان و شبهای زمستان و...

ویژگی منحصر به فرد مجری های برنامه های صالح علا نزاکت و ادبشان است . نزاکت و ادبی که توی ذوق نمی زند  . این ادب و دست به سینه بودن را خود صالح علا در اجرای دو قدم مانده به صبح هم داشت هرگز پایی روی پا نمی انداخت ، اگر نمی توانست دست به سینه بایستد، لااقل دست هایش را در همان میز روبرویش طوری  روی هم قرار می داد که مفهوم ادبی که در کلامش نثار مخاطب می کند در فیزیک صورت و بدنش هم دیده شود . صالح علا در برنامه هایی که می ساخت اکثرا از وجود رضا صفدری مرحوم استفاده می کرد ، آن جملات پرتقالی و نگاه های زعفرانی که به توصیه ی صالح علا ادا می شد ادا نبود و درنگاه و دهان مجری نمی ماسید . این ویژگی شاید تنها ویژگی یک مجری نباشد . مجری دانش برنامه ای که اجرا می کند را باید داشته باشد مثل حلقه ای از مجری های تلویزیونی که در برنامه های محمد رضا شهیدی فر حاضرند . علاوه بر فن بیانی که می دانند خواه اکتسابی یا ذاتی باشد در مورد آن چیزی که در موردش حرف می زنند بیش تر از یک چیز هایی می دانند . جهانگیر کوثری ،اینانلو،برادران صفاریان و از همه گمنام تر و در عین حال شاخص تر، منصور ضابطیان . همه ی این ها که اسم برده شد توان ودانش ساخت برنامه های فخیم تلویزیونی را دارند . ضابطیان طراح برنامه ی نقره بود و حالا هم رادیو هفت را می سازد .

با این حال مثل سال های قبل چهره های جدیدی نمی بینیم که در اجرا موفق باشند . نوعی تقلید ها ی گفتاری در بیان همه ی مجری ها دیده می شود اگر قرار است برنامه ای شاد اجرا کنند ، لوده می شوند ، اگر قرار است به مناسبتی حزنی را نشان دهند به جای وقار ، عبوس می شوند ، اگر در موردی چند خطی خوانده باشند ، با کارشناس صاحب نظری که مهمان برنامه است چالش نمی کنند دعوا می کنند مچش را می گیرند . با صدای بلند می خندند ، انگار که با همکلاسی دبیرستانی شان شوخی داشته باشند . شوخی آدم حسودی که از خیلی چیز ها حرصش گرفته است .

مجری

اگر اجرا های برنامه ی دو قدم مانده به صبح یا مردم ایران سلام را به خاطر داشته باشیم ، برنامه با محوریت یک مجری اداره نمی شد . در هر حوزه مجری مطلعی بود که با مهمان برنامه گفت وگو می کرد . مثلا اجرای رشید کاکاوند در برنامه ی شعر و ادبیات دو قدم مانده به صبح یا اجرای دکتر پوررضا در بخش فلسفه ی همان برنامه .

روحیه ی کاکاوند با پوررضا تفاوت های فراوانی دارد. اما هرگز کاکاوند به ستایش مهمانش یا پوررضا به تخریب مهمانش محکوم نشد. اصلا فلسفه مفهومی مناقشه برانگیز است و پوررضاکه خود دانش این رشته را دارد و حتما نظریات مخصوص به خودش را از سر تعدیل جایی که لازم بود نه به نشانه ی تایید که به نشانه ی ادب رسانه ای اجازه تبیین نظرات را می داد و هر جا هم که لازم بود نظری متفاوت نسبت به آن چه بیان شده بود مطرح می کرد .

این ویژگی که در هنربرخی  مجری های تلویزیون دیده می شود ، به دانش یا استعداد هنر مندانه ی آن ها بر نمی گردد به هدایتی که دانش عمومی بحث مورد نظر مربوط می شود و هم البته به هدایت برنامه ساز، طراح و تهیه کننده .

اگر این دانش در نا خودآگاه کسی ته نشین نشده باشد حتی اگر بخواهد ادای نمونه های موفق را در بیاورد شکست می خورد حتی اگر بر اساس روابط یا ملاحظات برنامه اش به حیاتش ادامه دهد باز هم همه می دانند که مثل  کسی است که چیزی شنیده و آن را مدام تکرار می کند . برنامه ی روز از نوی صبح های تلویزیون را ببینید از همین برنامه هاست. قصد تکرار فضاهای شهیدی فر در پارک ملت و مردم ایران سلام منجر به ساخته شدن یک کاریکاتور شده است . حیف شهرام شکیبا که مجری این برنامه است و برخی از اساتید مثل دکتر فهیمی و دکتر فاطمی که در این برنامه حضور دارند

مجتبی شاعری

بخش سینما و تلویزیون تبیان