تبیان، دستیار زندگی
دانشی كه مایه هدایت و نجات باشد، بدون پرهیزگاری و پاكیزه نگهداشتن خود از آلودگیهای گناه میسر نمی‎شود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تحصیل و تدریس در كلام بزرگان(2)

علامه طباطبایی

دانشی كه مایه هدایت و نجات باشد، بدون پرهیزگاری و پاكیزه نگهداشتن خود از آلودگیهای گناه میسر نمی‎شود.

تحصیل و تدریس در كلام بزرگان(2)

به علت اهمیت و تقدس علم از نظر اسلام آداب و ضوابط خاصی برای تحصیل علم معین شده است. به طور كلی در اسلام رسیدن به اهداف به هر اندازه هم كه مهم باشند، از هر راهی و با هر وسیله‎ای مجاز نیست.

بلكه باید روش و ابزار رسیدن به هدف نیز پاك و فضیلتمندانه باشد. آداب آموزش در اسلام هم به جنبه اخلاقی و ارزشی تعلم و هم به شیوه‎های تسهیل آموختن و انتفاع بیشتر از عمر و كار علمی نظر دارد.

از رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله روایت شده است كه فرمودند:

نوم مع علم خیر من صلاة مع جهل[1]؛ خوابیدن با علم بهتر از نماز خواندن با جهل است.

این روایت از روایاتى است كه در خور درنگ و تأمّل‏اند. مى‏دانیم كه هدف از آفریدن انسان، عبادت است.

خداى متعال مى‏فرماید:

«وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الاْءِنسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ»[2]؛ من جنّ و انس را نیافریدم مگر براى این‏كه مرا عبادت كنند.

این را نیز مى‏دانیم كه نماز سرآمد و مهمترین عبادات و بلكه عبادتى است كه:

ان قبلت قبل ماسواها وان ردّت ردّ ماسواها[3]؛ اگر پذیرفته شود بقیه عبادات هم پذیرفته مى‏شوند و اگر نماز پذیرفته نشود بقیه آنها هم پذیرفته نمى‏شود.

در ادامه مقاله قبل نظرات علما را در رابطه با تحصیل و تدرسی بیان می کنیم.

آیت الله قاضی(ره):

مرحوم آیت الله قاضی (ره ) اگر چه بیشتر در زمینه سیروسلوك و عرفان شهرت دارند ولی ایشان عالمی یك بعدی نبودند- مرحوم حاج آقا سیدهاشم حداد در مورد ایشان می‎گوید:«مرحوم آقای قاضی یك عالمی بود كه از جهت فقاهت بی‎نظیر بود.

از جهت فهم روایت و حدیث بی‎نظیر بود. از جهت تفسیر و علوم قرآنی بی‎نظیر بود. از جهت ادبیات عرب و لغت و فصاحت بی‎نظیر بودند، حتی ازجهت تجوید و قرائت قرآن.» و این نشانه اهتمام بیش از حد ایشان به كسب علوم ظاهری و تعلیم آن بوده است.[4]

آیت الله العظمی بهاء‌الدینی(ره):

ایشان ایام تحصیل و تدریس خود را اینگونه توصیف كرده‎اند: «چنان عشق و علاقه‎ای به تحصیل علم داشتم، كه زندگی‎ام كتاب بود و همنشینم درس و بحث و مطالعه ـ با هیچ جلسه‎ای و برنامه‎ای به اندازه مجلس درس‎ انس نداشتم.

به طوری كه در سن نوجوانی حدود شانزده ساعت كار می‎كردم ـ به كارهای فكری شوق بسیار داشتم. به طوری كه لحظه‎ای نمی‎آسودم و همیشه فكرم مشغول بود.

در هر فرصتی كه پیش می‎آمد وقت را برای مطالعه غنیمت می‎شمردم و غیر از كتب درسی حوزه، كتب مفید دیگر را هم مطالعه می‎كردم.

هر كتابی را كه درس می‎گرفتم هنوز چند روز از اتمام آن نگذشته بود كه تدریس می‎كردم، علاقه عجیبی به تدریس داشتم زیرا بسیاری از مجهولاتم و نقاط ابهام با تدریس حل می‎شد.»و بالاخره این جدیت موجب می‎شود در سن 25 سالگی اجازه اجتهاد بگیرند.[5]

مرحوم علامه طباطبائی (ره ):

در زندگینامه ایشان، اینگونه آمده است:‌« در اوایل تحصیل كه به صرف و نحو اشتغال داشتم علاقه زیادی به ادامه تحصیل نداشتم و از این روی هر چه می‎خواندم نمی‎فهمیدم و چهار‎سال به همین نحو گذراندم.

پس از آن یكباره « عنایت خدائی» دامنگیریم شد و در خود یك نوع شیفتگی و بی‎تابی نسبت به تحصیل كمال حس نمودم به طوری كه از همان روز تا پایان تحصیل كه تقریبا هیجده سال طول كشید،

هرگز نسبت به تعلیم و تفكر احساس خستگی نكردم ـ زشت و زیبایی جهان را فراموش كرده، بساط معاشرت با غیر اهل علم را برچیدم ودر خورد و خواب به حداقل ضروری قناعت نموده باقی را به مطالعه پرداختم بسیار می‎شود كه شب را تا طلوع آفتاب به مطالعه می‎گذراندم

و همیشه درس فردا را پیش مطالعه كرده، اشكالات آنرا حل می‎كردم، به طوری كه می‎توانم بگویم هرگز اشكال و اشتباه پیش استاد نبرده‎ام.» كه البته عنایت الهی كه به ایشان شده بود در اثر انابه‎ای بود كه ایشان به درگاه خدا داشتند و این مطلب را بعدا برای آقای صدرالدین حائری شیرازی نقل كرده بودند.[6]

و همت ایشان در فراگیری دروس آنقدر بوده كه وقتی در نجف می خواستند ریاضی بخوانند، چون استاد تنها ساعت یك بعد از ظهر وقت داشتند ایشان مسافت زیادی را در گرما و موقع ظهر می‎رفتند تا یكساعت درس ریاضی فرا بگیرند.[7]

آری، وصول به درجات بالای علم و معرفت و فتح قله‎های دانش تلاش، جدیت و پشتكار می‎طلبد و از اینرو است كه این استوانه‎های علم و فضیلت توانستند اثرات ارزشمند علمی از خود به یادگار بگذارند.

به فرمایش مولا علی (علیه السلام) « قرن الاجتهاد بالوجدان »[8] هر كس در راه رسیدن به چیزی تلاش و كوشش خستگی ناپذیر داشته باشد به آن دست می‎یابد.


پی نوشت ها :

(1). بحارالأنوار، ج 1، ص 185، حدیث 102.

(2). سوره ذاریات، آیه 56.

(3). فلاح السائل، ابن طاووس، ص 127.

(4). اسوه عارفان ـ گفته‎ها و ناگفته‎ها درباره مرحوم علامه سید علی آقا قاضی (ره ) ‌ص 19 صادق حسن زاده، محمود طیار مراغی ـ انتشارات مؤمنین اول 1378.

(5). حاج آقا رضا همدانی، آیت بصیرت ـ ص 34 .

(6). جرعه‎های جانبخش فرازهائی از زندگی علامه طباطبائی (ره) ـ ص 53ـ54 ـ غلام رضا گلی زواره انتشارات حضور، اول 1375 قم .

(7). همان ص 57.

(8). تصنیف غررالحكم ـ ص 444 ح 10127، عبدالواحد آمدی، دفتر تبلیغات اسلامی چاپ اول بی تا.

نویسنده :مهدی رحیمی

منبع :

پایگاه لیله القدر

تهیه و فرآوری : جواد دلاوری ، گروه حوزه علمیه تبیان