تبیان، دستیار زندگی
بار دیگر با موضوعی جدید با نام مفعول پیش شما آمدیم. برای آنکه بدانیم مفعول چیست لازم است در ابتدا به جملات زیر توجه کنیم.....
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مفعول

مفعول

بار دیگر با موضوعی جدید با نام مفعول پیش شما آمدیم. برای آنکه بدانیم مفعول چیست لازم است در ابتدا به جملات زیر توجه کنیم:

١-   أَکَلَ علیُّ تفاحَةً

٢-   جاء ت فاطمةٌ

٣-   کَتَبَت مریمُ رسالةً

٤-   خرج الأبُ من البَیتِ

همان طور که مشاهده کردید جملات ١ و ٣ رکن دیگری افزون بر فعل و فاعل که دو رکن اصلی جمله فعلیه هستند، دارد این رکن سوم همان مفعول است.

تفاوت این دو جمله با جملات ٢ و ٤ در همین است.

پس:

دو رکن اصلی جملات فعلیه، فعل و فاعل هستند؛ گاهی با توجه به نوع فعل موجود در جمله، وجود رکن دیگری نیز ضرورت می یابد که آن رکن مفعول می باشد.

اما از کجا بدانیم که کدام افعال نیازمند مفعول هستند و کدامیک نیازمند مفعول نیستند؟

ما افعال را بر حسب نیازشان به مفعول به دو دسته تقسیم می کنیم :

١-   افعال لازم : افعالی هستند که معنای آن ها بدون مفعول کامل است مانند : انکسرت الزُّجاجةُ : شیشه شکسته شد.

در این گونه افعال آن چه مورد نیاز فعل است تنها فاعل است بدون هیچ رکن دیگری .

٢-   افعال متعدّی : و اما افعال متعدّی افعالی هستند که در جمله نیازمند رکن دیگری علاوه بر فاعل هستند و برای آن که یک جمله ی کاملی تشکیل شود، به سه رکن نیاز است: فعل + فاعل + مفعول.

مفعول

اکنون به جملات زیر دقت کنید و گزینه ی مناسب را لحاظ کنید:

... البابُ ( إنفتح ، فتح ، فاتح )

انفتح : باز شد

فتح : باز کرد

فاتح : گشاینده

حتماً شما نیز گزینه ی اول را انتخاب نمودید، گزینه ی دو نمی تواند صحیح باشد چون " الباب " مرفوع است و معنای جمله چنین می شود: " در باز کرد " که قطعاً صحیح نیست.

" الباب " فاعل است و مفعولی هم در جمله وجود ندارد لذا باید یک فعل لازم جایگزین نقطه چین شود.

... التلمیذُ سؤالَه من المعلّم ( تساءَل ، سَأَلَ ، مسؤول )

تساءَل : از یکدیگر سؤال پرسیدند ( این وزن فعل معمولاً مشارکت میان دو فرد را در امری بیان می کند )

سأل : سؤال پرسید

مسؤول : سؤال شده

گزینه ی صحیح گزینه ی ٢ می باشد زیرا با توجه به معانی کلمات داخل پرانتز می توان به گزینه ی صحیح پی برد، آن چه در این گزینه مورد توجه است متعدی بودن فعل است که " سؤال " مفعول آن واقع شده است.

شرب الطفلُ ... ( الکتابَ ، الطعامَ ، الماءَ )

فعل " شرب " به معنای " نوشیدن " یک فعل متعدی است که تنها با گزینه ی " الماء " عبارت را می تواند تکمیل کند.

سمعت الأمُّ ... طفلها ( صوتَ ، وجه ، صورة )

صوت : صدا

وجه : چهره

صورة : عکس

... الرّسولُ ( اشتری ، ضَحّاک ، ضَحِکَ )

نکته :

بچه های خوب علامت مفعول " نصب " است یعنی همیشه مفعول باید با حرکت فتحه ظاهر شود.

اکنون به آیات شریفه زیر دقت فرمایید :

-         الذینَ یَشرون الحیاةً الدُّنیا بالأخرة ( نساء – ٧٤ )

( کسانی که زندگی دنیا را به آخرت می فروشند ... )

یشرون : فعل و فاعل ( واو ، ضمیر بارز ، فاعل )

الحیاة : مفعول و منصوب

هو الّذی أرسَلَ رَسولَه بالهُدی ( فتح – ٢٨ )

( او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاده )

أرسل : فعل

مفعول

فاعل این فعل " هو " ، ضمیری است که در این فعل پنهان شده است ( چنانچه این نکات برای دانش آموزان جدید می نماید سعی کنند فقط با آن آشنا شوند و در دبیرستان به طور مفصل آن را یاد می گیرند )

رسولَ : مفعول و منصوب

وَ أمُر أَهلَکَ بالصَّلاة ( طه – ١٣٢ )

( خانواده ی خود را به نماز دستور بده )

أمُر : فعل امر و فاعل " أنت " ضمیری است که در این فعل پنهان شده است.

أهلَ: مفعول و منصوب

-         وَ حَرَّ منا عَلَیه المراضِعَ مِن قَبل ( قصص – ١٢ )

( ما همه ی زنان شیرده را از پیش بر او حرام کرده بودیم ) .

حَرَّمنا : فعل و فاعل ( ضمیر " نا " در اینجا فاعل می باشد )

المراضِعَ : مفعول و منصوب

دوستان گاهی اوقات حرکت فتحه به طور مستقیم روی کلمه ظاهر نمی شود یعنی مفعول ما قابلیت آن را ندارد که حرکت فتحه را به طور محسوس بپذیرد و لذا این حرکت را به طور پنهانی برای آن فرض می کنیم یعنی می گوییم این کلمه ( مفعول ) در محلّ نصب قرار گرفته هر چند نمی تواند فتحه را به طور آشکار بپذیرد، یکی از این موارد وقتی است که مفعول ما یک فعل باشد؛ آری، درست شنیدید فعل.

مفعول

گاهی مفعول می تواند به جای آن که اسم باشد فعل باشد آیات شریفه ی زیر دقت کنید تا این مسأله برایتان بیشتر روشن شود :

قالوا : فعل و فاعل ( " واو " ضمیر در نقش فاعل )

در اینجا فعل ما " قالو " یک فعل متعدی است که نیاز به مفعول دارد و لذا ما فعل  " سَمِعنا " را به عنوان مفعول برایش در نظر می گیریم اما چون فعل است نمی تواند حرکت فتحه را به طور ظاهر بپذیرد لذا می گوییم :

" سمعنا : مفعول و محلاً منصوب " ( یعنی در محل کلمه ای نشسته که باید منصوب باشد )

و گاهی می تواند مفعول یک جمله باشد و حرکت نصب را هم همچون فعل محلاً می پذیرد.

قُل إِنِ افتَرَیتُهُ فَعَلَّیَ إِجرامی ( هود – ٣٥ )

( بگو اگر من آن را به دروغ به خدا نسبت داده باشم گناهش به عهده ی من است )

قُل : فعل و فاعل ضمیر " أنت " پنهان در فعل .

بقیه ی جمله در نقش مفعول برای " قل " می باشد و محلاً منصوب .

-         و قال ارکَبوا فیها ( هود – ٤١ )

گفت بر کشتی سوار شوید.

مفعول

قال : فعل و فاعل " هو " ضمیر پنهان در فعل.

ارکبوا فیها : مفعول و محلاً منصوب.

و نادی نوحٌ رَبَّه فقالَ رَبِّ إِنَّ ابنی مِن أَهلی

نادی : فعل

نوح : فاعل و مرفوع

رَبَّ: مفعول و منصوب

قال : فعل و فاعل آن " هو " ضمیر پنهان در فعل .

بقیه ی جمله مفعول برای " قال " و محلاً منصوب است.

إِجتَنِبوا کثیراً مِنَ الظَنِّ ( حجرات – ١٢ )

از بسیاری از گمان ها بپرهیزید.

إجتَنِبوا : فعل و ضمیر " واو " فاعل.

کثیراً : مفعول و منصوب

قالَ رَبّی یَعلَمُ القَولَ فی السَّماءِ و الأرض ( انبیا – ٤ )

( پیامبر ) گفت : پروردگارم هر سخنی را چه در آسمان باشد و چه در زمین می داند.

قال : فعل ، فاعلش ضمیر پنهان در فعل.

بقیه ی جمله مفعول و محلاً منصوب.

موفق باشید


مرکز یادگیری سایت تبیان - تهیه: فاطمه شیرزاده