تبیان، دستیار زندگی
در این مقاله به دیدگاه های استاد علی شیرازی، پیرامون هنر خوشنویسی پرداخته شده است و ایشان خود به شرح سیر تحولات آثارشان پرداخته اند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خوشنویسی و نقاشی خطهای علی شیرازی


در این مقاله به دیدگاه های استاد علی شیرازی، پیرامون هنر خوشنویسی پرداخته شده است و ایشان خود به شرح سیر تحولات آثارشان پرداخته اند.

خوشنویسی و نقاشی خطهای علی شیرازی

خوشنویسی سنتی ، راهی است برای آنکه متن ، خوانا بر صفحه کاغذ ضبط شود و هدف نهایی آن چیزی جز این است ، هرچند که تلاش های زیادی در زمینه ارایه زیبایی شناسی این هنر سنتی انجام شده است.

30 سال در نستعلیق سنتی زوایای نا شناخته این خط کهن را واکاوی کردم و از سال 1375 از آن وادی به خط نقاشی پای گذاشتم، تجاربی در زمینه نقاشی و شناخت رنگ ها و نیز گرافیک داشتم و دلم می خواست با تلفیق این دانش و تجربه، فضاهایی تازه در خط نقاشی را ترسیم کنم. نخستین نمایشگاه خط نقاشی ام را سال 1375 در نگارخانه برگ برپا کردم.

همان سال مجموعه ای از نقاشی خط هایم با عنوان «قاصدک» را منتشر کردم که شامل خط نقاشی شعرهای نوی اساتید نیما، سهراب و اخوان بود.

به نظر من روح خوشنویسی سنتی چنان است که امکان تحریر شعرهای نو کمتر مهیاست و به همین سبب محتوای خوشنویسی سنتی همیشه شعرهای کهنه بود اما من به لطف همنشینی رنگ ،فرم و خط در خط نقاشی توانستم این کار نو را انجام دهم.

من حتی در خوشنویسی سنتی هم همیشه درشت نویسی کرده ام کما اینکه 200 تابلویی که موزه امام علی(ع) از آثارم در گنجینه اش دارد همگی 90أ—120 سانتی متراند که برای خوشنویسی سنتی ابعاد بسیار بزرگ ارزیابی می شوند. همین روند را درخط نقاشی هایم ادامه داده ام.

به نظر من روح خوشنویسی سنتی چنان است که امکان تحریر شعرهای نو کمتر مهیاست و به همین سبب محتوای خوشنویسی سنتی همیشه شعرهای کهنه بود اما من به لطف همنشینی رنگ ،فرم و خط در خط نقاشی توانستم این کار نو را انجام دهم.

باید تاکید کنم آخرین درشت نویسی ها در خوشنویسی سنتی به دو سه قرن پیش باز گردد و از آن پس دیگر هیچ خوشنویسی صاحب نامی قلم درشت بدست نگرفت بنابراین هر چه خوشنویس ماندگار می شناسیم همگی ریز نویس هستند اما من حوالی سال 1360 در اصفهان نمایشگاهی برگزار کردم و برای نخستین بار خوشنویسی هایی با قلم درشت ارائه دادم که آن روزگاران برخی اساتید آن را تایید نکردند آنها یک ضرب خط درشت نوشتن را مشکل و غیر ممکن می دانستند. اما من به این شیوه ایمان داشتم و به این گونه خوشنویسی با اصرار ایستادگی کردم بعدها از سال های میانی دهه 70 شمسی درشت نویسی چنان فراگیر شد که در تمام نمایشگاه های خوشنویسی سنتی هم آثاری با قلم درشت ارائه می دادند و این روزها که دیگر این گونه خطاطی بسیار هم معمول است.»

خوشنویسی و نقاشی خطهای علی شیرازی

در ریز نویسی، مرکبی که اطراف قلم هست به صورت طبیعی برخی ایرادهای احتمالی خط را پر می کند اما در خط درشت همه وظایف و قواعدی که باید رعایت شود، آگراندیسمان می شود و تبحر هنرمند در معرض قضاوت جدی تری قرار می گیرد اما از دیگرسو در این درشت نویسی ها من توانسته ام کرشمه ها و توانمندیهای نستعلیق را بروز دهم. این روزها تابلوهای بزرگ 300أ—200 خط نقاشی ام جلوه ای حماسه ای به خط پارسی داده است و اگر اروپایی ها و اعراب همزمان این آثار را می پسندند و می خرند به سبب طنازیها و جلوه گری های بصری خط پارسی ست که در این وسعت بزرگ قدرتش را بر مخاطب دیکته می کند.

باید دانست که خوشنویسی سنتی همچنان خط کاربردی است به رغم رویکردهای هنری که در سالیان متمادی بر خوشنویسی سنتی افزوده شده اما همچنان این خوشنویسی برای ارائه قابل خوانش یک متن است در این میان البته «سیاه مشق» به جهت اهمیت فرم، اندکی از کاربردی بودن فاصله گرفته است اما در خط نقاشی به کل هدف ارائه بصری زیبا شناختی از خط است. کمااینکه برخی خط نقاشی ها اصلا کلمه خاص را بازتاب نمی دهند و گاه فرم یک حرف را دستمایه خود قرار می دهند.

باید بدانیم که استقبال از خط نقاشی ایرانی نزد اعراب ریشه در اشتراکات فرهنگی مان دارد. خط مشترک کارکردی مثل زبان مشترک دارد و از این حیث اعراب با این آثار همذات پنداری بیشتری می کنند. علاوه بر آنها، جهانیان از اعتبار فرهنگ ایرانی با خبرند، قدمت و قدرت فرهنگ و هنر آنقدر والا و بالاست که آنها کمترین ادعایی درباره اش ندارند، خط نقاشی را میراث دار آن تمدن و پیشینه کهن می دانند.

بخش هنری تبیان


منبع

سایت ماه مهر/ علی شیرازی