تبیان، دستیار زندگی
زندگانی او به دور از تشریفات و تجملات و در عین سادگی، لبریز از صفا، نشاط و زیبایی های معنوی بود. ساده زیستی فاطمه نه از روی فقر و ناداری که برخاسته از اوج معرفت و غنای روحی آن حضرت بود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ساده زیستی و زهد خانوادگی

دکتر آقا تهرانی
زندگانی او به دور از تشریفات و تجملات و در عین سادگی، لبریز از صفا، نشاط و زیبایی های معنوی بود. ساده زیستی فاطمه نه از روی فقر و ناداری که برخاسته از اوج معرفت و غنای روحی آن حضرت بود.

ساده زیستی و زهد خانوادگی

فاطمه زهرا سلام الله علیها، این اسوه بی مثال الهی، در طول زندگانی خویش هماره دعوت کننده به سوی «وارستگی از دنیا و دل‌سپاری به خدا» بود؛ اما نه دعوتی با زبان، که دعوت با تمام وجود و در عمل؛ دعوتی که ارزش و تأثیرش در هدایت و تربیت پیروان، از هزاران دعوت زبانی بیشتر و مؤثرتر است.

فاطمه سلام الله علیها در انتخاب بین دنیا و آخرت، سرای باقی را برگزیده و سیره زندگانی خویش را بر بی اعتنایی به زخارف دنیایی و قناعت به حداقل نیازهای ضروری بنا ساخته بود.

زندگانی او به دور از تشریفات و تجملات و در عین سادگی، لبریز از صفا، نشاط و زیبایی های معنوی بود. ساده زیستی فاطمه نه از روی فقر و ناداری که برخاسته از اوج معرفت و غنای روحی آن حضرت بود.

 بهترین شاهد این مدعا، آن دوران از زندگانی فاطمه سلام الله علیها است که فدک در اختیار ایشان بود. فدک، سرزمین حاصل خیزی بود که می توانست تمام گندم مورد نیاز مدینه را تأمین کند.

بعد از آن که پیامبر صلی الله علیه و آله، به فرمان خداوند، فدک را به دخترش بخشید، تمام درآمد آن (1)، در اختیار فاطمه سلام الله علیها قرار می گرفت؛ اما این درآمد بسیار، نتوانست صفا و سادگی زندگی ایشان را دگرگون سازد؛ چراکه فاطمه سلام الله علیها از دنیا رهیده، تمام حاصل فدک را فدای رضایت و خشنودی خداوند می کرد. (2) باری، ساده زیستی فاطمه سلام الله علیها نه پیامد جبر و تحمیل روزگار، که رهاورد وارستگی او از دنیا و انتخاب عارفانه وی بود.

او وارستگی از دنیا را از پدری آموخته بود که در مقام تهذیب و تزکیه دخترش می فرمود:

دخترم! پدر و شوهر تو فقیر نیستند. خداوند، گنجینه های طلا و نقره زمین را به من عرضه کرد؛ ولی من آنچه را نزد پروردگارم باقی می ماند، برگزیدم. دخترم! اگر از آنچه که پدرت (از حقیقت دنیا) می داند، آگاه شوی، دنیا از چشمت فرو می افتد. (3)

آری فاطمه سلام الله علیها، پرورش یافته رسول بود و درس ساده زیستی و وارستگی از مظاهر دنیا را از آن اسوه حسنه فراگرفته بود. این گزارش تاریخی گواه این مدعاست:

عادت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم چنان بود که سفرهایش را با دیدار فاطمه سلام الله علیها شروع و ختم می کرد. در یکی از این سفرها، فاطمه سلام الله علیها به یمن قُدوم پدر و همسر، برای خود دستبندی از نقره، دو گوشواره و یک گردن بند فراهم آورد و پرده ای رنگین بر خانه آویخت.

پیامبر بنابر عادت همیشگیی شان ابتدا به خانه فاطمه وارد شد؛

اما پس از توقف کوتاهی در حالی که آثار گرفتگی و ناراحتی در چهره اش هویدا بود، از منزل فاطمه سلام الله علیها خارج و روانه مسجد شد.

فاطمه سلام الله علیها که با کیاست خویش، علت ناراحتی پدر را دریافته بود، بلافاصله پرده را باز کرد و به همراه زیورآلات نزد پیامبر لی الله علیه و آله فرستاد و پیغام داد که دخترت، سلام می رساند و می گوید: این ها را در راه خداوند به مصرف برسان! پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، آنها را تحویل گرفت و فرمود:

پدرش به فدایش باد! پدرش به فدایش باد! پدرش به فدایش باد! آل محمد را به دنیا چه کار؟! ایشان نه برای دنیا، که برای آخرت آفریده شده اند؛ هرچند تمام دنیا به خاطر ایشان آفریده شده است. اگر دنیا به اندازه بال پشه ای نزد خداوند ارزش می داشت، جرعه ای از آب آن را به هیچ کافری نمی نوشانید.  (4)

و آن‌گاه برخاست و به سوی فاطمه شتافت.

زهد و ساده زیستی در كلام بزرگان

شیخ محمد بهاری همدانی (ره):

ایشان در بیان صفات علماء ربّانی می فرماید: « الاول: اینكه باید زاهد در دنیا باشد، معنای زهد رفع علقه قبیله است كه لازمه آن رفع علاقه‎ی ظاهریه افتاده است زیرا كه اقّل مراتب علم ، علم به حقارت دنیا است وكدورت آن و فناء آن و علم به جلالت آخرت است و صفای آن و بقای آن و همچنین باید فهمیده باشد كه دنیا و آخرت ضَرَّتان[6] هستند، جمعشان نشاید.»[5]

حضرت امام خمینی (ره):

یكی از امور مهم هم این است كه روحانیون باید ساده زندگی كنند.آن چیزی كه روحانیت را پیش برده تا حالا و حفظ كرده است، این است كه ساده زندگی می كردند ، آنهائی كه منشاء آثار بزرگی بودند، در زندگی ساده زندگی كردند.

اینهائی كه بین مردم موجّه بودند كه حرف آنها را می شنیدند، اینها ساده زندگی كردند... هرچه بروید سراغ اینكه یك قدم بردارید برای اینكه خانه‎ تان بهتر باشد، به همین مقدار از ارزشتان كاسته می شود. ارزش انسان به خانه نیست به باغ نیست به اتومبیل نیست، اگر ارزش انسان به اینها بود انبیاء باید همین كار را بكنند.»[6]

آیه الله العظمی بهاءالدینی (ره):

قداست روحانی ارزان به دست نیامده تا ارزان از دست دهیم .... آقایان نباید نزد روحانی و غیر روحانی سر خم كنند و برای مال دنیایشان خود و روحانیت را زایل كنند. باید تا ممكن است قناعت پیشه باشند. بزرگان و علمای سلف به مجرّد وارد شدن به درس سطح، خانه‎ی شخصی نداشتند؛ كه طلبه‎‎ی متبدی امروز، اشتهای داشتن آنرا دارد و برای تهیه‎ی آن به هركس رو می زند ....باید توجه داشته باشیم كه از نشانه های تكامل و عوامل رشد شخصیت ما «مناعت طبع» است.»[7]


پی نوشت ها :

1 . درآمد سالیانة فدک را بین 70000 تا 120000 سکة طلا ثبت کرده¬اند. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج29، ص118.

2 . تمام درآمد فدک تقدیم حضرت فاطمه3 می¬شد؛ اما آن حضرت تنها به اندازة نیاز ضروری خود از آن برمی¬داشت و بقیه را بین نیازمندان تقسیم می‌فرمود. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج29، ص123، ح 25.

3 . رسول الله9: «یا بُنَیّة! ما اَبُوکِ بِفَقیرٍ وَ لا بَعلُکِ بِفَقیرٍ وَ لَقَد عُرِضَت عَلیَّ خَزَائِنُ الأرضِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الفِضَّةِ فَأختَرتُ ما عِندَ رَبِّی عَزَّوَجَلَّ. یا بُنَیّة! لَو تَعلَمِینَ ما عَلِمَ اَبُوکِ لَسَمَجَتِ الدُّنیا فِی عَینَیکِ...» علامه مجلسی، بحارالانوار، ج43، ص133؛ اربلی، علی‌بن‌عیسی، كشف الغمه، ج1، ص362.

4 . قال رسول الله9: «قَد جُعِلَت فِدَاهَا اَبُوهَا (ثَلاثَ مَرَّاتٍ) ما لِآلِ مُحَمَّدٍ وَ لِلدُّنیا فَاِنَّهُم خُلِقُوا لِلآخِرَةِ وَ خُلِقَتِ الدُّنیا لَهُم» و به روایتی دیگر: «جُعِلَت فِداهَا اَبُوهَا (ثَلاثَ مَرَّاتٍ) لَیسَتِ الدُّنیا مِن مُحمَّدٍ وَ لا مِن آلِ مُحمَّدٍ وَلَو کَانَتِ الدُّنیا تَعدِلُ عِندَاللهِ مِن الخَیرِ جَناحَ بَعُوضَةٍ ما أسقَی فِیهَا کَافِراً شَربَةَ مَاءٍ» علامه مجلسی، بحارالانوار، ج43، ص20، ح 7 و نیز ص86.

5. تذكره المتقین ـ ص 94 ـ شیخ محمد بهار ی همدانی (ره) انتشارات نهاوندی چاپ دوم / 1376.

6. صحیفه‎ی نورـ ج 19 ص 157 تا 158 ـ ناشر : سازمان مدارك فرهنگی انقلاب اسلامی / 1369.

7. حاج آقا رضا بهاءالدینی آیت بصیرت ـ ص 92 ـ سید حسن شفیعی ـ اول / 1375 چاپ قدس.

منبع :

خانواده و تربیت مهدوی | آقاتهرانی، حیدری کاشانی

پایگاه لیله القدر

تهیه و فرآوری : جواد دلاوری ، گروه حوزه علمیه تبیان