تبیان، دستیار زندگی
پس از آن که مؤمن می میرد مورد استقبال ملائکه قرار می گیرد و به او بشارت و مژده سعادت می دهند. او پس از برطرف شدن همه ی حجاب ها و پرده ها نزد خداوند متعال می رسد و خداوند با او هم کلام می شود و به او می گوید: چگونه دنیا را ترک کردی؟
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اگر بدنبال غنا هستی ....

عبادت


از جمله اصول عقاید توحید و معرفت الهی است. به راستی چه کسی می تواند ادعا کند که به حقیقت توحید و معرفت الهی رسیده است؟ شاید گفته شود انبیاء و اولیای الهی کسانی هستند که به معرفت حقیقی دست یافته اند. اما سؤال هنوز هم بجاست! در واقع آنها چه کرده اند یا به بیان دقیق تر چه ویژگی خاصی داشته اند که توانسته اند به این مقام دست یابند؟!

در این مقاله می کوشیم با توجه به حدیث معتبر و مفصل معراج پاسخ این پرسش را بیابیم!


اولیای الهی و معرفت حقیقی!

مؤمنان حقیقی کسانی هستند که توانسته اند به معرفت حقیقی پروردگار عالمیان دست یابند. آنها کسانی هستند که در هنگام مرگ و ورود به بهشت شادمان و خرسندند. حدیث معراج که مجموعه پرسش ها و پاسخهایی است که نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) در شب معراج از خداوند متعال پرسیدند، در بسیاری از مباحث و مسائل کاربردی زندگی روزمره ی همه ی ما آدمیان جای حرف و سخن دارد، در بخشی از این حدیث حالات مؤمن هنگام مرگ و کیفیت ورود او به بهشت توصیف شده است که در ذیل آن به پاسخ پرسش ابتدایی خود نیز می رسیم!

هم سخنی خداوند با مؤمنان!

پس از آن که مؤمن می میرد مورد استقبال ملائکه قرار می گیرد و به او بشارت و مژده سعادت می دهند. او پس از برطرف شدن همه ی حجاب ها و پرده ها نزد خداوند متعال می رسد و خداوند با او هم کلام می شود و به او می گوید: چگونه دنیا را ترک کردی؟

روح مؤمن در جواب می گوید: خداوندا به عزت و جلالت سوگند که من به دنیا علم و آگاهی ندارم و از روزی که تو مرا خلق کردی از مقام تو ترسان بودم. آنگاه خداوند می فرماید: راست گفتی ای بنده ی من اگر چه با جسد خود در دنیا بودی ولی روحت نزد من بود و آشکار و نهانت را می دانم.

در واقع شناخت عقلی در اینجا همان راه قلب است و به بیان واضح تر قلب نیز جز راه تکامل عقلی را نمی رود! در واقع عقلی که کامل شده است صفا و خلوص و پاکی دارد و می تواند نور و ظلمت را از هم تشخیص دهد

شناخت پروردگار = بی نیازی

در ادامه این گفت و شنود و دلدادگی، خداوند متعال می فرماید: هر چه می خواهی از من طلب کن تا به تو عطا نمایم. به نظر شما روح مؤمن چه چیزی از خداوند در خواست می کند؟!

چیزی که نشان از عظمت مقام وی دارد: خداوندا تو خود را به من شناساندی و با شناخت تو از همه ی خلقت بی نیاز شدم!

همان طور که بیان صریح این حدیث قدسی نشان می دهد، شناخت خداوند متعال و وصول به معرفت حقیقی و توحید ناب، کلید بی نیازی انسان در دنیاست. اما هنوز پرسش اولیه ی ما باقی است! معرفت حقیقی تبعات و نتایجی دارد که از جمله ی آنها بی نیازی و غناست. اما چگونه این معرفت حقیقی بدست می آید؟! ....

راز کسب معرفت حقیقی!

در ادامه ی این حدیث شریف، گفتگوی شیرین خداوند با مؤمن ادامه دارد. مؤمن به خدا عرضه می دارد: اگر کمکم نمی کردی من شکست خورده بودم و اگر تقویتم نمی کردی ضعیف می بودم و اگر به یاد خود مرا زنده نگه نمی داشتی من مرده بودم. خدایا اگر پرده پوشی تو نبود اولین بار که گناه می کردم رسوا می شدم ، اما تو برکار زشت من پرده افکندی و اجازه دادی اصلاح شوم و توفیق دادی تا تو را بندگی کنم.

پروردگارا چگونه رضای تو را نطلبم در حالی که تو عقل مرا کامل ساختی تا تو را شناختم و نیز حق را از باطل و امر معروف را از نهی منکر و نور را از ظلمت و علم را از جهالت باز شناختم .سخن که به اینجا می رسد خداوند می فرماید: قسم به عزت و جلالم که هیچ گاه بین من و تو حجابی نیست، آری من با دوستان خود چنین رفتار می کنم.

همان طور که مشاهده شد رمز شناخت حقیقی پروردگار عالمیان در تکامل عقل است!

مؤمنان حقیقی کسانی هستند که توانسته اند به معرفت حقیقی پروردگار عالمیان دست یابند. آنها کسانی هستند که در هنگام مرگ و ورود به بهشت شادمان و خرسندند

راههای شناخت الهی

بر اساس آنچه از ابزارهای شناخت در نزد آدمی وجود دارد می توان گفت به جز راه حس و حواس پنجگانه که به شناخت عمیقی از خداوند نمی تواند برسد، راههای عقل و قلب نیز وجود دارند. راه عقل راهی ویژه و خاص است که در نظر اول استدلالها و براهین منطقی را به ذهن متبادر می سازد. اما راه قلب راهی است که با خلوص و صافی قلب، نور الهی دیده می شود. با توجه به ادبیات حدیث معراج شاید لازم باشد تجدید نظری در این اصطلاحات نمود، چرا که همان طور که از صراحت حدیث بدست می آید، تکامل عقل توسط خداوند است که انسان مؤمن را به حقیقت شناخت الهی و توحید می رساند و همین عقل است که نور و ظلمت را از هم تشخیص می دهد. در واقع شناخت عقلی در اینجا همان راه قلب است و به بیان واضح تر قلب نیز جز راه تکامل عقلی را نمی رود! در واقع عقلی که کامل شده است صفا و خلوص و پاکی دارد و می تواند نور و ظلمت را از هم تشخیص دهد.

خلاصه بحث

بر اساس آنچه از حدیث قدسی معراج بدست می آید رسیدن به حقیقت توحید جز با تکامل عقل امکان پذیر نمی باشد و از نشانه های مهم دستیابی به حقیقت توحید غنا و بی نیازی است. در واقع به طور خلاصه باید گفت تکامل عقل آدمی غنا و بی نیازی او از خلق را بدست می دهد. پس اگر در جستجوی بی نیازی هستی، عقلت را کامل کن!

                                                                                                                                                         ن . رادفر

بخش اعتقادات شیعه تبیان


فهرست منابع و مآخذ

1- معراج پیامبر (ص) – علیرضا زکی زاده

2- شرح حدیث معراج (راهیان کوی دوست) – آیت الله مصباح یزدی

3- پانزده گفتار – شهید مطهری

4- کشف المراد – علامه حلّی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.