تبیان، دستیار زندگی
کذب در لغت به معنای دروغ است و سخنی که تکذیب شود به این معناست که دروغ بوده است. دروغ هم در فرهنگ ما ایرانیان و هم در مذهب و دین ما امری بد و ناپسند است و زیر بنای سایر گناهان شناخته می شود. حال باتوجه به این موضوع، وجود این همه تکذیبیه در رسانه ها و از س
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : فهیمه کهتری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رسانه دروغ می‌گوید یا مسئولین؟


کذب در لغت به معنای دروغ است و سخنی که تکذیب شود به این معناست که دروغ بوده است. دروغ هم در فرهنگ ما ایرانیان و هم در مذهب و دین ما امری بد و ناپسند است و زیر بنای سایر گناهان شناخته می شود. حال باتوجه به این موضوع، وجود این همه تکذیبیه در رسانه ها و از سوی سیاستمداران، جای تامل و تفکر بسیار دارد. که چرا این همه دروغ و این همه تکذیبیه؟!

دروغ رسانه

اولین رکن پابرجایی هر حکومت و جامعه ای، اعتماد مردم و دولت مردان به یکدیگر، اعتماد مردم به همدیگر و سیاستمدار به سیاستمدار است و این اعتماد زمانی بوجود می آید که عوامل بی اعتمادی که از مهمترین آنها دروغ و دروغگویی است، در جامعه وجود نداشته باشد. وقتی امر زشتی تکرار شود و با آن برخورد نشود، قبح و زشتی آن در نزد افرار از بین می رود. وقتی دروغ در جامعه رواج پیدا کند و مردم در برابر آن سکوت کنند، زشتی دروغ در نزد مردم از بین می رود و به عنوان جزئی لاینفک از زندگی مردم در می آید که بدون آن اموراتشان نمی گذرد. هنگامی که این دروغ به عرصه قدرت و سیاست وارد شود تبعات جبران نا پذیری خواهد داشت و اولین اثر آن کشمکش های درونی و افزایش بی اعتمادی عمومی است.

با این اوصاف، تکذیبیه هایی که در رسانه ها وجود دارد، که تعداد آن هم کم نیست، چگونه باید تفسیر کرد؟!

البته مسئولان حق دارند که اگر خبر غیر واقعی از آنان در رسانه ها منتشر شد را تکذیب کنند، اما حق ندارند خبر واقعی که مستندات آن وجود دارد را رد کنند. اگر فردی که دارای سِمَتِ دولتی است، در جمعی حرفی را بزند که رسانه ای شود، به صِرف اینکه این سخن را در جمع اصحاب رسانه بیان نکرده و تمایل به انتشار آن نداشته است، نمی تواند آن را تکذیب کند. این کار و تکذیب های مشابه، تنها به این دلیل که فرد بنا به دلایلی، مانند تحت تاثیر جمع قرار گرفتن یا برای تحت تاثیر قرار داردن افراد یا هر دلیل دیگر آن را بیان کرده است و حال پشیمان شده و دوست ندارد که آن سخن منتشر و به او نسبت داده شود، موجب می شود که رسانه منتشر کننده زیر سوال برود و مردم اعتماد خود را به آن رسانه از دست بدهند.

اعتماد زمانی بوجود می آید که عوامل بی اعتمادی که از مهمترین آنها دروغ و دروغگویی است، در جامعه وجود نداشته باشد. وقتی امر زشتی تکرار شود و با آن برخورد نشود، قبح و زشتی آن در نزد افرار از بین می رود. وقتی دروغ در جامعه رواج پیدا کند و مردم در برابر آن سکوت کنند، زشتی دروغ در نزد مردم از بین می رود

وجود تکذیبیه یعنی وجود دروغ. یا رسانه دروغ گفته یا مقام مسئولی که آن را رد کرده است. حال در کشوری که در زیر لوای اسلام است و به عنوان یک کشور اسلامی شناخته می شود، چرا باید این همه تکذیبیه وجود داشته باشد. در حالی که مقام مسئولی که با او مصاحبه می شود، می تواند به جای بسیاری از این تکذیبیه ها، خبرهای منتشر شده و سخنان نسبت داده شده را توضیح دهد، تصحیح کند، اگر از موضوعی اطلاعی ندارد آن را رد نکند بگوید اطلاعی ندارد و تکذیب را به عنوان اولین راهکار در نظر نگیرد. زیرا اگر کتمان کند یعنی دروغی وجود دارد، و اگر این تکذیبیه ها زیاد شود یعنی دروغ های بسیاری در جامعه وجود دارد و این، موجب گسترش بی اعتمادی مردم به رسانه و مسئولان می شود و دیگر کلام صادقانه هم مورد باور مردم قرار نمی گیرد. حتی بعضا تکذیب ها هم تکذیب می شوند و این اصلا شایسته یک جامعه اسلامی نیست. تکذیب های بی رویه باعث می شود که مردم باورشان را به دولت و مسئولان از دست بدهند و این ضرب المثل که تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها، در ذهنشان پررنگ شود.

دروغ-صداقت

مردم عقل دارند، درک دارند، حافظه دارند و فکر می کنند. نمی توان انتظار داشت چون منِ نوعی موضوعی را تکذیب می کنم، دیگران هم آن را باور کنند. نمی توان مثل کبک سرِ خود را زیر برف کرد و انتظار داشت کسی ما را نبیند. اما انگار در جامعه ما تکذیب کردن به صورت یک ژست و کلاس سیاسی بین دولتمردان درآمده و با تکذیب کردن می خواهند بی اطلاعی دیگران و آگاهی  خود را به رخ بکشند و رقبای خود را غیر قابل اعتماد نشان دهند. آنها این موضوع را فراموش کرده اند که از مردم و برای مردمند و باید برای آسایش امنیت مردم تلاش کنند. اگر اشتباهی کردند، اشتباه خود را بپذیرند و در صدد جبران برآیند نه اینکه با توجیه و دروغ، کار خود را درست جلوه دهند و حس اعتماد عمومی را کاهش دهند و نه اینکه با فرافکنی، تقصیر را به گردن دیگران بیاندازند و خود را بی گناه نشان دهند. در حالیکه رسم بر این است که مسئولان پاسخگوی اعمال خود هستند و در صورت اشتباه در برابر گفته های خود مسئولیت نشان می دهند و گاهی عذرخواهی میکنند یا حتی استعفا می دهند. اما انگار در جامعه ما اینگونه نیست و برخی از مسئولان ما خود را از مردم و در خدمت مردم نمی دانند. مسئولان ما باید بدانند که برای خدمت به مردم در این پست و سِمَت قرار دارند و اگر می خواهند پشتیبانی و اعتماد مردم را داشته باشند و اگر می خواهند مشارکت و همراهی مردم  را جلب کنند، باید صداقت پیشه کنند و صادقانه خدمت کنند.

مردم عقل دارند، درک دارند، حافظه دارند و فکر می کنند. نمی توان انتظار داشت چون منِ نوعی موضوعی را تکذیب می کنم، دیگران هم آن را باور کنند. نمی توان مثل کبک سرِ خود را زیر برف کرد و انتظار داشت کسی ما را نبیند. اما انگار در جامعه ما تکذیب کردن به صورت یک ژست و کلاس سیاسی بین دولتمردان درآمده و با تکذیب کردن می خواهند بی اطلاعی دیگران و آگاهی  خود را به رخ بکشند و رقبای خود را غیر قابل اعتماد نشان دهند

ما اگر واقعا نسبت به سرنوشت خود و جامعه خود حساس هستیم، چاره ای نداریم جز این که نسبت به دروغ بیشتر از هر چیز حساس باشیم و آن را جزء خطوط قرمز اخلاقی همه افراد بویژه اهل سیاست و قدرت تلقی کنیم و در برابر آنچه در جامعه می گذرد بی تفاوت نباشیم.

و این سخن امام حسن عسکرری را فراموش نکنیم که فرمودند: "تمام پلیدیها در خانه ای قرار داده شده و کلید آن دروغگویی است."

زینب دهدشتی

بخش سیاست تبیان