تبیان، دستیار زندگی
کمیت اسلامی منبع: بیانات مقام معظم رهبری در جمع مجاوران حرم حضرت رضا(ع)، 1/6/79 بنده در آغاز سال جارى، شعار وحدت ملى و امنیت ملى را مطرح‏كردم. امروز مایلم درباره این دو شعار، به شما عزیزانى كه در این جاتشریف دارید و نیز به ه...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

وحدت و امنیت در سایه ولایت و  حاکمیت اسلامی



منبع: بیانات مقام معظم رهبری در جمع مجاوران حرم حضرت رضا(ع)، 1/6/79

بنده در آغاز سال جارى، شعار وحدت ملى و امنیت ملى را مطرح‏كردم.

امروز مایلم درباره این دو شعار، به شما عزیزانى كه در این جاتشریف دارید و نیز به همه ملت ایران، چند مطلب كوتاه را عرض‏كنم.

همین مساله غدیر هم مى‏تواند مایه وحدت باشد همچنان كه مرحوم‏آیت‏الله شهید مطهرى مقاله‏یى با عنوان الغدیر و وحدت اسلامى‏دارد.

او كتاب الغدیر را كه درباره مسائل مربوط به غدیر است‏یكى ازمحورهاى وحدت اسلامى مى‏داند كه درست هم است.

ممكن است‏به نظر عجیب بیاید، اما واقعیت مطلب همین است.

خود مساله غدیر، غیر از آن جنبه‏یى كه شیعه آن را به عنوان‏اعتقاد قبول كرده است‏یعنى حكومت منصوب امیرالمومنین از طرف‏پیامبر، كه در حدیث غدیر آشكار است اصل مساله‏ى ولایت هم مطرح‏شده است، این دیگر شیعه و سنى ندارد.

اگر امروز مسلمانان جهان و ملتهاى كشورهاى اسلامى شعار ولایت‏اسلامى را سر بدهند، بسیارى از راههاى نرفته و گرههاى ناگشوده‏ى‏امت اسلامى باز خواهد شد و مشكلات كشورهاى اسلامى به حل نزدیك‏خواهد شد.

مساله‏ى حكومت و نظام سیاسى و حاكمیت‏سیاسى، یكى از دشوارترین‏مسائل براى كشورهاست.

بعضى كشورها دچار استبداد و دیكتاتورى‏اند بعضى دچار حكومتهاى‏فاسدند، بعضى دچار حكومتهاى ضعیف‏اند بعضى دچار حكومتهاى دست‏نشانده‏اند.

اگر حكومت اسلامى به معناى حقیقى یعنى همان ولایت‏به عنوان شعاربراى مسلمانان مطرح بشود، علاج ضعف را هم مى‏كند علاج اقتصاد راهم مى‏كند علاج دست نشاندگى را هم مى‏كند علاج دیكتاتورى را هم‏مى‏كند.

بنابراین، پرچم ولایت، یك پرچم اسلامى است. من از همه‏ى برادران‏شیعه و سنى در كشور خودمان دعوت مى‏كنم فعلا آن محدوده‏ى‏جغرافیایى خودمان را مطرح مى‏كنم كه به مساله‏ى غدیر با این چشم‏نگاه كنند و این بخش از حدیث غدیر و مساله‏ى غدیر را مورد توجه‏قرار دهند.

برادران سنى ما هم مثل ما روز غدیر را عید بگیرند عید ولایت‏براى این كه اصل تولد مساله‏ى ولایت، اهمیتش بسیار زیاد است، مثل‏اهمیت ولایت امیرالمومنین كه این دیگر بین ما و برادران سنى‏مشترك است.

هم در دوران بعد از پیروزى انقلاب، هم پیش از پیروزى انقلاب،همیشه عقیده‏ى من براین بود كه امروز شیعه و سنى باید اختلافات‏دیرین خود را در تعامل روزمره‏ى خودشان كنار بگذارند جنگ و دعوارا كنار بگذارند و مشتركات خود را بچسبند كه این یكى ازمشتركات مى‏تواند باشد الان هم عقیده‏ام همین است.

امروز در دنیا خیلى تلاش مى‏شود كه بین شیعه و سنى اختلاف بیفتد،كه البته كسانى كه اهل فكر و تحلیل‏اند، مى‏دانند كه استكبار ازاین كار چه فواید و منافعى مى‏برد.

هدفشان این است كه ایران را از مجموعه‏ى كشورهاى اسلامى جداكنند انقلاب اسلامى را مخصوص مرزهاى ایران كنند فشار روى ایران‏را از سوى كشورهاى اسلامى دیگر زمینه‏سازى كنند و از درس‏آموزى‏ملتهاى دیگر از درسهاى ملت ایران جلوگیرى نمایند ما باید درست‏نقطه‏ى مقابل عمل كنیم.

هركس چه در محیط سنى، چه در محیط شیعه به همدلى و ارتباطات‏حسنه و دوستانه بین شیعه و سنى كمك كند، او به نفع انقلاب واسلام و هدفهاى امت اسلامى كار كرده است هركس سعى در جدایى بكند،درست نقطه‏ى مقابل آن حركت كرده است.

بنده اطلاع نزدیك دارم كه الان در بعضى از كشورهاى اسلامى كه‏نمى‏خواهم از آنها اسم بیاورم از صندوقهایى كه مرتبط با اهداف وامیال بیگانگان است، پولهایى را مى‏گذارند و صرف مى‏كنند مخصوص‏این كه علیه شیعه، علیه عقاید شیعه، علیه تاریخ شیعه كتاب‏بنویسند و در دنیاى اسلام پخش كنند! آیا آنها به تسنن‏علاقه‏مندند؟ نه، آنها مى‏خواهند نه شیعه باشد، نه سنى نه با شیعه‏دوست‏اند، نه با سنى، منتها چون امروز درایران حكومت اسلامى وپرچم اسلام را یك مجموعه‏ى شیعى در دست گرفته‏اند و همه پاى‏بندى‏ملت ایران را به تشیع مى‏دانند، لذا اینها هرچه دشمنى با انقلاب‏هم دارند، بر سر شیعه خالى مى‏كنند! با شیعه مبارزه مى‏كنند،براى این كه نگذارند حاكمیت‏سیاسى اسلام و این پرچم افتخار وعزت به جاهاى دیگر سرایت كند و مورد جذب جوانان كشورهاى دیگرشود هیچكس نباید به این خیانت دشمنان كمك كند.

نه در كشور ما، نه در محافل اسلامى، نه در مجموعه‏هاى شیعى، نه‏در كشور خودمان در بین برادران سنى، هیچكس نباید كارى كند كه‏به خواست استكبار كه ایجاد نقار و دشمنى است كمك شود.

البته ما با این بیانمان، نه مى‏خواهیم بگوییم كه شیعه، سنى شودیا سنى، شیعه بشود نه هم مى‏خواهیم بگوییم كه شیعه و سنى به قدرتوان و مقدورات خودشان، براى تحكیم عقاید خودشان كار علمى‏نكنند.

اتفاقا كار علمى، خیلى خوب است هیچ اشكالى ندارد كتابهاى علمى‏بنویسند در محیطهاى علمى، نه در محیطهاى غیر علمى، آن هم بالحنهاى بد و غلط.

بنابراین، اگر كسى مى‏تواند منطق خود را ثابت كند، هیچ ما جلوى‏كار او را نباید بگیریم اما اگر كسى مى‏خواهد با حرف، با عمل،با شیوه‏هاى گوناگون، اختلاف ایجاد كند، این را ما فكر مى‏كنیم كه‏در خدمت دشمن است هم سنى‏ها باید مراقب باشند، هم شیعه‏ها بایدمراقب باشند.

وحدت ملى را كه ما گفتیم، شامل این هم مى‏شود.

البته من همین جا عرض بكنم كه امروز كسانى وحدت ملى را نه به‏عنوان شعارهاى مذهبى، بلكه با شعارهاى سیاسى خدشه‏دار مى‏كنند.

ما به اینها هم نصیحت كردیم و امروز هم نصیحت مى‏كنیم كه‏نگذارند وحدت این ملت‏بزرگ و متحد خدشه‏دار بشود.

جداكردن بدنه‏هاى این ملت‏بزرگ از یكدیگر، خدمت‏به دشمنان این‏ملت است.

اگر این ملت‏بزرگ و رشید، وحدت ملى را در این كشور حفظ كند،آن وقت این وحدت، براى وحدت ملتهاى دیگر زمینه‏سازى مى‏شود.

اگر یك امت اسلامى با حدود یك و نیم میلیارد نفر جمعیت، درمسائل اساسى خودشان متحد باشند، شما ببینید چه قدرت عظیمى دردنیا به وجود مى‏آید اما اگر وحدت ملى خدشه‏دار شد دیگر حرف‏زدن‏از وحدت جهان اسلام یك سخن افسانه‏گون است و همه مى‏خندند عده‏یى‏مى‏خواهند این را به وجود بیاورند.

وحدت ملى چگونه تامین مى‏شود؟

یكى از چیزهایى كه وحدت ملى را تامین مى‏كند، این است كه آن‏كسانى كه سخنشان در میان مردم، حوزه‏ى تاثیرى دارد یا مسئولند،یا چهره موجه دینى‏اند چهره‏ى روحانى‏اند، چهره سیاسى‏اند دراظهارات خودشان كارى نكنند كه یك گروه و جناح از مردم، دلهاشان‏نسبت‏به دیگران چركین شود فتنه‏انگیزى نكنند.

البته فتنه‏انگیختن و بد دل‏كردن مردم نسبت‏به یكدیگر، یكى ازمواد برنامه‏یى است كه دشمنان نسبت‏به این ملت در نظر دارند.

همین رادیوهاى بیگانه، همین مراكز خبرى، شاید بشود گفت نصف‏حرفهایشان طراحى شده است، براى این كه بتوانند دلهاى گروهى ازمردم را نسبت‏به گروه دیگرى بدبین و مكدر كنند اصلا مى‏نشینندطراحى مى‏كنند كه این طور بگوییم كه این اثر را بكند.

آن كسانى كه زبان و قلمشان كار مى‏كند، در درجه اول باید این‏را رعایت كنند كه آنچه مى‏گویند، ایجاد بدبینى نكند.

مردم نسبت‏به یكدیگر بدبین بشوند، یا مردم نسبت‏به مسئولان‏بدبین بشوند، این باز یك نوع فتنه‏سازى و گناه دیگرى است.

بعضیها همه همتشان این است كه با شایعه‏پردازى، با جعل خبر، باپرداختهاى تقلب‏آمیز خبر، ممكن است‏یك خبر اصلش هم راست‏باشد،اما به نوعى آن را پردازش كنند تا مطلب دروغ و خلاف واقعى را درذهن مخاطب القا كند دلهاى مردم، جوانان و خوانندگان و شنوندگان‏خودشان را نسبت‏به مسئولان نظام بدبین كنند آنها را دچار تردیدكنند، این كار چه فایده‏اى دارد؟ جز كند كردن حركت پیشرفت ملت وكشور، هیچ فایده‏اى دیگرى ندارد، جز این كه مسئولان را دراین كارمردد كند، مردم را نسبت‏به آینده ناامید كند و نیروى عظیم امیدرا ازمردم بگیرد، هیچ فایده‏یى ندارد.

بعضى سعى مى‏كنند افرادى را به همه نظام و یا به برخى ازمسئولان‏نظام بدبین كنند، درحالى كه اگر حقیقتا سخن حقى وجود داشته‏باشد، آن سخن حق ممكن است ازطریقى به گوش مسئول یا مسئول مافوق‏او منتقل شود كه آثار خیلى بهترى هم داشته باشد.

حادثه‏اى اتفاق مى‏افتد، ترورى مى‏شود، جنایتى در جایى اتفاق‏مى‏افتد، آن قدر حرف خلاف، توهم‏آمیز و حیرت‏آور براى خواننده اززبان كسانى كه هیچ احساس مسئولیتى نمى‏كنند، شنیده مى‏شود! آن‏كسانى كه از واقعیت‏ها خبر دارند، مى‏بینند كه چه قدر اینها یادورند، یا خودشان را عمدا از واقعیت دور نگه مى‏دارند اینهاچیزهایى است كه وحدت ملى را خدشه‏دار مى‏كند.

بنابراین، وحدت ملى یكى ازاساسى‏ترین خواسته‏هاى یك ملت است.

اگر ملتى با اتحاد كلمه در میدان اقتصاد وارد بشود، پیشرفت‏مى‏كند جنگى برایش پیش بیاید و وارد بشود، پیشرفت مى‏كند.

با وحدت ملى، آبرویى ملت را بهتر مى‏شود حفظ كرد.

یك ملت، تمام آرمانهاى بزرگ خودش را درسایه وحدت ملى مى‏تواندبه دست آورد.

اختلاف، تفرق كلمه، جدایى دلها از یكدیگر، رودررو قراردادن‏جناحها و گروهها و اشخاص و شخصیتها با یكدیگر، نمى‏تواند هیچ‏خدمتى بكند.

بنابراین، این یك اصل است كه امیدواریم همه رعایت‏بكنند، این‏خواست و مطالبه ما از مسئولانى است كه با افكار عمومى مردم سروكاردارند.

مقوله دوم، مقوله امنیت ملى است.

امنیت ملى بسیار مهم است. البته امنیت ملى شامل امنیت داخلى وامنیت‏خارجى است.

امنیت‏خارجى، یعنى آن جایى كه امنیت‏یك كشور از ناحیه نیروهاى‏خارج ازاین مرز تهدید مى‏شود یا نیروهاى نظامى- مثل جنگهایى كه‏اتفاق مى‏افتد به مرزهاى یك كشور حمله كنند یا تهاجم سیاسى وتبلیغاتى علیه یك كشور صورت گیرد، كه گاهى موجب اختلال و اغتشاش‏مى‏شود، كه این هم مكرر در كشورها دیده شده و مشكلاتى را به وجودآورده است.

امنیت داخلى، یك طیف وسیع از تلاشى است كه اگر همه مسئولان ذى‏ربطبا همه توان كار بكنند، خواهند توانست این خواسته بزرگ راتامین كنند لذا امنیت چیز كمى نیست.

همان طور كه من اول سال عرض كردم، اگر امنیت نباشد، فعالیت‏اقتصادى هم دیگر نخواهدبود.

اگر امنیت نباشد، عدالت اجتماعى هم نخواهدبود.

اگر امنیت نباشد، دانش و پیشرفت علمى هم نخواهدبود. اگر امنیت‏نباشد، همه رشته‏هاى یك مملكت‏بتدریج از هم گسسته خواهد شد لذاامنیت، پایه و اساس است.

البته امنیت، مثالهاى مهمتر و مثالهاى كم‏اهمیت‏تر هم دارد.

مثال ناامنى كه همه آحاد مردم ممكن است در زندگى روزمره‏خودشان، یا با آن برخورد كرده باشند، یا از دیگران شنیده باشند،چیزهایى است كه اگر چه حایز اهمیت است، اما آن چنان تهدیدكننده نیست مثل سرقتها كه البته دستگاهها باید جلوى اینها راهم بگیرند.

سرقت، مقوله‏یى است كه دستگاههاى انتظامى باید با جدیت مقابل‏آن بایستند.

عده‏یى براى اهداف پست و حقیر خودشان امنیت‏خانواده‏ها را به هم‏مى‏زنند این یك مثال براى ناامنى است اما یك مثال درجه‏ى اول‏نیست.

ناامنى از قبل انسانهاى لاابالى و شرور و اوباش و اراذل كه‏طبعا شرارت دارند و محیط زندگى را ناامن مى‏كنند، این هم ناامنى‏است.

در گوشه و كنار ما گزارشهایى داریم كه حتما هم بعضى از شما درجاهایى دیده‏اید یا شنیده‏اید آدمهایى كه پاى بند به هیچ قانون وضابطه‏یى نیستند انسانهاى شریرى كه در كوچه‏ها و محله‏ها براى ملت‏و نوامیس و آبروى مردم ناامنى درست مى‏كنند.

این هم به عهده‏ى دستگاههاى انتظامى و قضایى است كه با این‏اراذل و اوباش و ناامن‏سازان محیط زندگى و كار مردم برخوردكنند، تا كسانى كه به صرف این كه یك وسیله‏ى برنده و یك حربه به‏دست مى‏آورند، خیال نكنند كه حق دارند هر غلطى و هر عمل نادرستى‏را انجام بدهند، اینها بدانند كه ناامن كردن محیط زندگى مردم،سزا و مجازاتش فقط این نیست كه چهار صباح بروند در فلان زندان‏بخوابند.

اسلام براى كسانى كه محیط زندگى را ناامن مى‏كنند و مردم رامى‏ترسانند و اخافه مى‏كنند، مجازاتهاى سنگین‏ترى گذاشته است.

اگر، هم در مورد اینها، و هم در مورد سارقان، حكم الهى جارى‏بشود بخصوص آن كسانى كه حرفه‏شان را این قرار داده‏اند مطمئنا به‏میزان زیادى تاثیر خواهد گذاشت.

ملاحظه‏ى بعضى از رودربایستى‏هاى جهانى و امواج تبلیغاتى رانكنند، ببینند حكم خدا چیست.

حكم الهى، همه چیز را در جاى خود و با میزان صحیح، معین كرده‏است.

ناامنى اقتصادى، بخش دیگرى از ناامنى است.

آن كسانى كه محیطهاى اقتصادى را ناامن مى‏كنند اگر كسانى‏سرمایه‏هاى كوچكى دارند، اینها با كارهاى غیرقانونى، بازرنگى‏ها، این سرمایه‏هاى كوچك و امكانات مردم را نابود مى‏كنند وبه سود خودشان مصادره مى‏كنند.

آنهایى كه بالاتر از این، امكانات دولتى و عمومى را بازرنگى‏ها، با تسلط بر قوانین و مقررات و گریزگاههاى قانونى، به‏نفع خودشان مصادره مى‏كنند و هر جا كه بتوانند، از سوءاستفاده‏هاى‏شخصى نمى‏گذرند اینها محیطهاى اقتصادى را ناامن مى‏كنند.

شما ببینید اگر در یك كشور وضع اقتصادى بیمار است، یكى از چندعلت وجود همین گریزگاهها از قانون است، كه كسانى مى‏توانند بااستفاده از اینها سوءاستفاده كنند و جیبهاى خودشان را پر كنند وامكانات مردم و دولت را به نفع و سمت‏خودشان بكشانند.

از همه اینها بالاتر، ناامنى اجتماعى است كه در حقیقت ناامنى‏ملى، بیشتر متوجه به این نمونه است.

محیطهاى كار را ناامن كنند محیطهاى علمى را ناامن كنندمحیطهاى دانشجویى را ناامن كنند.

این كه من قبلا هم اشاره كردم كه یك مقام آمریكایى در یك ماه‏قبل از این، خبر داد كه در ایران ناامنى وجود خواهد داشت، این‏ناامنى است.

اینها برنامه‏هایى دارند بایستى هم آحاد مردم هوشیار باشند، هم‏كسانى كه بیشتر آماج توطئه‏هاى اینها هستند، هوشیار باشند.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.