مسیر انحرافی با هجو سریال غیر وطنی
از همان تیتراژ ابتدایی و تفاوت ذوقی كه دراجرای آن میبینیم میتوان حدس زد با یك سریال طنز مواجه هستیم. پیش ازاینكه وارد قصه و شخصیتها شویم، باید درهمین تیتراژ توقف كنیم كه با تمهید هوشمندانهای، بازیگران و شخصیتهای پرتعداد خود را به مخاطب معرفی میكند و این شیوه برای مجموعهای كه كاراكترهای فراوان دارد میتواند روش مناسبی باشد تا بازیگران، نقش و حضور آنها را به ذهن سپرد.
مسیر انحرافی، هم قصه تازهای دارد و هم در ساختار و بهرهگیری از جلوههای ویژه بخوبی عمل میكند حتی اگر بگوییم قصه و روایت آن تحت تاثیرسریال معروف لاست باشد، با این حال بومی و ایرانیزه كردن یك قصه معروف اگر بدرستی صورت بگیرد جای هیچ انتقادی نیست.
در ضمن ساختار و لحن كمدی قصه نیز آن را از سریال جدی لاست متمایز میكند. با این حال مسیر انحرافی را میتوان روایتی طنز از یك لاست ایرانی دانست كه توانسته نظر مخاطب را به خود جلب كند و دستكم جسارت بهرنگ توفیقی در تجربهگرایی ساختاری را محك بزند.
به لحاظ ویژوال افكت و جلوههای ویژه كامپیوتری نیز مسیر انحرافی كار قابل اعتنایی است و دستكم با ظرفیت و بضاعت تكنیكی سینمای ایران برای یك سریال تلویزیونی امتیاز خوبی محسوب میشود كه ای كاش به همان دو قسمت اول ختم نمیشد و درهر قسمت دستكم به شكل كوتاه و موجزی بخشی از این تروكاژها به بیننده عرضه میشد.
قرار نیست تمام لذت تماشای یك سریال به قصه و آدمهایش ختم شود. این بازیهای تصویری و زیباییشناسی تكنیك نیز سهم بزرگی در لذت بصری مخاطب از تماشای یك تلویزیون دارد كه ظاهرا رسانه ملی با ساخت سریالهایی مثل مسیر انحرافی و «حیرانی» نشان داد به این مساله نیز توجه بیشتر و جدیتری كرده است.
مسیر انحرافی قصه مسافران هواپیمایی است كه براثر سقوط در یك جزیره ناشناخته وارد فضا و مناسبتهایی میشوند كه سرنوشت مسافران را به هم وصل میكند.
هرچند معلوم نیست بقیه مسافران دیگری كه در هواپیما بودند چه شدهاند. تنوع بازیگران و رویكردی كه در چینش بازیگران وجود داشته به ریتم تند قصه و تنوع آن كمك زیادی كرده و این متنوع بودن از حضور مجریای مثل فرزاد حسنی گرفته تا بازیگر سینما مانند پوریا پورسرخ را در برمیگیرد.
مسیر انحرافی، هم قصه تازهای دارد و هم در ساختار و بهرهگیری از جلوههای ویژه بخوبی عمل میكند حتی اگر بگوییم قصه و روایت آن تحت تاثیرسریال معروف لاست باشد، با این حال بومی و ایرانیزه كردن یك قصه معروف اگر بدرستی صورت بگیرد جای هیچ انتقادی نیست.
شخصیت عارف ساطور با ویژگیهای شخصیتی و توانمندی فرزاد حسنی در بیان و بازیهای زبانی كه به دایره واژگان زیادی نیازمند است انطباق خوبی یافته، هر چند گاهی جنس بازی فرزاد به نوع اجرایش در مقام مجری شباهت مییابد.
پوریا پور سرخ كه در چند فیلم سینمایی طنز همین لحن نیمه لمپنی را انتخاب كرده بود و اتفاقا خیلی هم بد از كار درآمده بود در این سریال هماهنگی و تناسب خوبی با نقش و فضای قصه پیدا كرده و بازیش به دل مینشیند.
بهنوش بختیاری نیز با لحن شمالی كه انتخاب كرده در بین خانمها بازی دلنشینتری دارد، درست برعكس شقایق دهقان كه نتوانست جذابیت بازی در «ساختمان پزشكان» را تكرار كند اما آنچه در چینش بازیگران و طراحی شخصیتها قابل توجه است اعتنای فیلمنامهنویس و كارگردان به خلق تضاد وموقعیتهای پارادوكسی بین مسافران هواپیماست كه انواع شخصیتها را میتوان در آن پیدا كرد كه البته حفظ راكورد بازی آنها نیز كار سادهای نیست.
همین موقعیتهای متضاد كمك كرده است قصه در عین اینكه به یك طنز فانتزی وابسته بوده و به نوعی سریال علمی ـ تخیلی هم محسوب میشود رگههایی از كمدی موقعیت را نیز در خود بپروراند و صرفا به طنزكلامی و رفتاری محدود نشود.
مسیر انحرافی در بستر یك كمدی موقعیت روایت میشود و در كنار آن از طنازیهای فردی و كلامی بازیگران خود نیز بیبهره نیست.
در ضمن با عبور از برخی ملاحظات و خط قرمزهایی كه در گذشته بوده در ارتباط با برخی مناسبتهای اجتماعی و انسانی آزادانهتر سخن میگوید كه بدون شك بخشی از جذابیت سریال به همین ویژگی برمیگردد.
بعد از سریال «چك برگشتی» حالا نوبت مسیر انحرافی است كه از یك نماینده مجلس استفاده كرده و بهواسطه حضور او به یك طنز اجتماعی نیز پرداخته و برخی نقدهای رفتاری در حوزه عمومی را دراماتیزه كرده است.
این ناكجاآبادی جزیره نیز به انتزاعی و ذهنی شدن موقعیت اجتماعی قصه كمك كرده و شرایطی را ترسیم میكند كه انگار نقادی اجتماعی دریك مكان نامعلوم صورت میگیرد و قرار نیست كسی یا جای خاصی را نشانه بگیرد.
مسیر انحرافی تمهیدات ظریف و هوشمندانهای در طرح برخی انتقادات سیاسی ـ اجتماعی به خرج میدهد كه توی ذوق نمیزند و در وادی لودگی نمیافتد.
نگارنده فقط نگران پایانبندی این قصه است كه دست كم آنقدر منطقی باشد كه جذابیت مجموعه را تا نقطه پایانی و گرهگشایی از قصه حفظ كند.
مسیر انحرافی بهواسطه نوع قصه و التزامی كه در جلوههای ویژه و تروكاژی داستانی داشته از حیث تولید، سریال سختی به نظر میرسد. ما در این شیوه از سریالسازی هنوز ابتدای راه هستیم و همینكه جسارت پرداخت به چنین ساختاری ایجاد شده، میتواند نقطه عطفی برای تلویزیون باشد تا این تجربهگرایی را به كمال رسانده و ما شاهد تولید انواع مختلف سریالها در كنار ملودرامهای خانوادگی باشیم. شوخیهایی كه سریال مثلا با فیلم «ارتفاع پست» ابراهیم حاتمیكیا دارد هم در نوع خودش جالب بوده و نشانهای است از اینكه میتواند شوخیهای طنازانه را در ساحتهای تازهتری تجربه كرد و دچار انحراف نشد.
کلیپ تیتراژ سریال مسیر انحرافی
بخش سینما و تلویزیون تبیان
منبع:جام جم /سید رضا صائمی