ترش و شیرین
تغییرات عاطفی
مشتری: آقا کارت پستالی دارید که رویش نوشته شده باشه: فقط تو را دوست دارم؟فروشند: بله داریم.
مشتری: پس 12 تا بدید لطفا...!!!
تغییر جهت
سرهنگ داشته امتحان رانندگی می گرفته.از گل مراد می پرسه: اگه یک نفر وسط خیابون بود، بوق میزنی یا چراغ؟
گل مراد: برف پاک کن جناب سرهنگ!
سرهنگ: یعنی چی؟
گل مراد: یعنی یا برو این طرف یا برو اون طرف
تغییر نگاه
شرلوک هلمز با دستیارش آقای واتسون میرند بیرون شهر و توی چادر می خوابند.نصفه های شب شرلوک هلمز واتسون رو بیدار می کنه و می گه: به آسمون نگاه کن چی می بینی؟
واتسون: یه عالمه ستاره! هولمز: از این همه ستاره چی می فهمی؟ واتسون: از چه نظر؟ ستاره شناسی؟ الهیات؟ فلسفه؟ از کدوم زاویه بگم؟ شما چی می فهمید قربان؟ هولمز: احمق! چادرمون را دزدیدند!!!
پدر متغیر
گل مراد پسرش را می بره آزمایش سلامت روانی، ببینه پسرش دیوونه است یا نه!
دکتر به پسره می گه: برو با این آبکش آب بیار.
گل مراد می گه: آقای دکتر این طفلکی خسته است، اجازه بدید خودم برم بیارم.
تغییر در وسایل
از گل مراد می پرسند: چرا پرنده ها زمستان از شمال به جنوب پرواز می کنند؟
میگه: آخه من امتحان کردم... پیاده خیلی راهه!!
ایجاد تغییر در زندگی
از گل مراد می پرسند: چرا زن گرفتی؟
میگه: دیدم که تو زندگی هیچی نشدم گفتم حداقل داماد بشم!
سرقت با تغییر
دو نفر تنبل بانک دزدی می کنند.
اولی به اون یکی میگه: خب بیا بشمریم.
دومی میگه: حوصله داری؟ فردا رادیو میگه.
تغییر عنوان
چوپان دروغگو می میره. توی اون دنیا ازش می پرسند اسمت چیه؟
می گه دهقان فداکار!
بخش کودک و نوجوان تبیان
منبع:نشریه سپهر ایرانی