تبیان، دستیار زندگی
نهادی که در تشخیص ساده‌بین باشد، نتواند پیچیدگی‌های واقعیتِ برنهاده را دریابد، کارِ جهان را ساده گیرد و پندارد نیتِ نیک نیکی می‌آورد، ساده‌طبع است. ساده‌لوح پیاپی شگفت‌زده می‌شود. هر بار می‌پرسد: مگر می‌شود؟ و ناباورانه می‌گوید که گویا شدنی است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مشکلات زودباوری


نهادی که در تشخیص ساده‌بین باشد، نتواند پیچیدگی‌های واقعیتِ برنهاده را دریابد، کارِ جهان را ساده گیرد و پندارد نیتِ نیک نیکی می‌آورد، ساده‌طبع است. ساده‌لوح پیاپی شگفت‌زده می‌شود. هر بار می‌پرسد: مگر می‌شود؟ و ناباورانه می‌گوید که گویا شدنی است.

مشکلات زود باوری

افراد سطحی نگر، بسیار زود باورند و به راحتی می توان فضای ذهنی آنها را اشغال کرد و زمام اندیشه شان را به دست گرفت. آنها به دلیل اینکه به معضلات هر مساله توجه ندارند و از تجربه و تحلیل عمیق و همه جانبه مسایل زندگی عاجزند، به سرعت و به سهولت، به «یقین» و اطمینان می رسند.

زود باوری و دیر باوری از یک جنس هستند و هردو دوروی یک سکه هستند که عامل اصلی اینها غیر واقع بینی است. دیر باوری و زودباوری در واقع تحریفی از شناخت است. شناخت از محیط خودمان و تحریف اطلاعاتی که به مغز ما می رسد. یعنی یا واقعیت را نمی پذیریم و یا اینکه همه چیز را با راست و دروغش می پذیریم.

ساده‌لوحی حماقت نیست و حماقت نادانی نیست. آنگاه که از چیزی سر در نمی‌آوریم، پیش می‌آید که تصورهای خطایی درباره‌ی آن داشته باشیم برانگیزاننده‌ی رفتارهایی ناشیانه یا حتی ابلهانه. اشتباه از جنسِ حماقت نیست، آنگاه که موضوعِ شُبهه ارزشهای پایه‌ای نباشد، ارزشهایی از نوعِ خوب و بد، مفید و مضر. اگر ندانیم ابزاری چگونه کار می‌کند، دچارِ حماقت نیستیم؛ ناآگاهیم در ارتباطی مشخص. احمق کسی است که خوب و بد را تشخیص نمی‌دهد، در جایی که نشانه‌های صریحی دارند و بنابر تجربه‌ی پیشین، باید آنها را بازشناخت. حماقت کمبودِ توانِ قضاوت است. حالِ کسی را که از یک سوراخ یک‌بار گزیده می‌شود، می‌توان پیش از وقوعِ واقعه با واژه‌ی ناآگاه توصیف کرد، زیرا نمی‌دانسته است که در آن سوراخ ماری در کمین نشسته است. اگر از همان سوراخ دوبار یا بیشتر گزیده شود، می‌توان وی را به آن درجه احمق نامید، چون گویا قادر نیست بر پایه‌ی تجربه‌ی پیشین ارزشگذاری کند و تشخیص دهد که سوراخ خطرزاست. احمق است اما ساده‌لوح نیست؛ ساده‌لوح است اگر تصور کند ماری که یک بار بگزد، با مشاهده‌ی رنجِ نیش‌خورده، از کرده‌ی خود پشیمان می‌شود. دل آدم برفرد  ساده‌لوح دل می‌سوزد. ساده‌لوحی گاه از یک معصومیتِ اخلاقی برمی‌خیزد. انسانهای نیک اخلاق معمولاً زودباور و خوش‌قلب اند و زودباوری و خوش‌قلبی ای بسا جلوه‌ای دارند چون ساده‌لوحی.

اولین دلیل زود باوری این است که در هنگام رسیدن اطلاعات جدید هرچه را که دریافت می کنیم در بست قبول یا رد می نمائیم زیرا یا در زمان حال نیستیم، یا درگیر گذشته هستیم و یا درگیر گفتگوهای درونی خود می باشیم. بدین خاطر اگر بخشی از واقعیت یا بخشی از خبری که به ما می رسد مطابق با واقعیت باشد ما این بخش را به کل اطلاعات و داده هایمان تعمیق می دهیم و کل اطلاعات و گفتار را می پذیریم بدون اینکه به خود زحمت تجسس، تحقیق و کنکاش بدهیم که موضوع چه است. به همین خاطر زود باوری باعث میشود تا ما از دنیای واقعی دور شویم.ضرری که به ما از زود باوری می رسد در اینجا نهفته است که از آنجائیکه بهرحال در مورد مسئله ای که پیشرویمان قرار بگیرد بر سر دو راهی هستیم، یک دو راهی تصمیم گیری. این کار را بکنیم یا نکنیم، لحظه به لحظه ما در تردید تصمیم گیری بسر خواهیم برد.

اعتماد زیاد از حد باعث زودباوری و بی اعتمادی موجب دیر باوری می شود. در دریافت خبر نباید زیاد اعتماد کرد و نه باید بی اعتماد بود. چون در هر دو صورت خود را از شنیدن واقعیت ها محروم می کنیم

ما درستی یک حرف یا اطلاع را بر اساس چه چیز می سنجیم؟ درستی غیر از این است که آن اطلاعات و گفتار دریافت شده را با باورهای خودمان که در مغزمان درستی آنها به تائید ما رسیده است مقایسه می کنیم و اگر تطبیق داشته باشد می گوئیم درست و یا نادرست است. حال اگر اطلاعات جدید غلط بود و یا بخشی از آن غلط بود یا غلو شده بود و یا بخشی از حقیقت در آن پنهان شده بود. اگر این اطلاعات جدید را در بست بپذیریم اتفاقی که می افتد این است که آن قضاوتی که در آن لحظه می کنیم و تصمیمی که بر اساس آن قضاوت می گیریم می تواند در سرنوشت ما و اطرافیانمان تاثیر داشته باشد. تصمیم گیری ما می تواند اشتباه باشد و در نتیجه هر عملی هم که بر اساس آن انجام می دهیم اشتباه خواهد بود.

بطور مثال در مورد زود باوری  می توان  به مسئله شایعه و غیبت اشاره نمود. حتما شما در برخی از محافل و نشست هایی خانواده گی شاهد بوده اید که درباره فلان آقا و یا فلان خانم ، افراد شروع به صحبت می کنند که مثلاً او با همسرش چنین کرد و یا با پدر و مادرش چنان عملی را انجام داد. ومتاسفانه بقیه اقوام و آشنایان نیز بدون لحظه ای تعمق وتفحص، با او هم کلام شده و هر چه را گفته و نه گفته با هم در وسط ریخته، پاک آبروی آن طرف را می برند بدون اینکه از آنچه گفته شده یقینی داشته باشند. کمتر جمع و گروهی را می یابید که شایعه در بین آنها جایی نداشته باشد.  شایعه را به راحتی می توان در شوخیهای دوستانه جوانان، درد دلهای میانسالان و حرفهای پیرمردان و پیرزنان یافت. به محض به وجود آمدن یک خبر تمامی ذهنها به سوی آن متمرکز شده و بدون هیچ تحقیق، تفحص و تعمقی و به سبب احساساتی بودن و ناآگاهی، توسط ذهن جمعی پذیرفته شده و تکرار می گردد. مردم بدون هیچ شناختی و تنها با تیکه بر شنیدارهای خود، فردی را به اوج رسانده و یا به قهقرا می فرستند،  روابط خانوادگی را بر هم می زده و زوجهای جوان را از هم جدا می کنند، از شخصی یا گروهی بی دلیل تمجید کرده و شخص یا گروهی دیگر را ناسزا می گویند .

مشکلات زود باوری

حال که به این جا می رسیم سئوال می شود که چه باید کرد که زود باور یا دیر باور نباشیم:

- اولین علت زود باوری و دیرباوری این است که در زمان حال نیستیم، پس باید در زمان حال بسر ببریم و باید متمرکز باشیم تا در تله هائی که بر سر راهمان است نیفتیم.

- نباید بر اساس حدسیات به سخن دیگران گوش داد؛ مثلاً اگر کسی گفت ف نباید بگوئیم منظورش فرحزاد بوده است.باید سخن دیگران را بشنویم و در گوش دادن دقیق باشیم.

- در شناخت از افراد و یا گوینده نباید دچار تزلزل شویم.

نباید عصبیت های خودمان را وارد دریافت خبر کنیم . مثلاً نباید اگر مخالفمان سخنی گفت زود آنرا رد کنیم باید به خود سخن توجه کنیم نه به گوینده.

- اعتماد زیاد از حد باعث زودباوری و بی اعتمادی موجب دیر باوری می شود. در دریافت خبر نباید زیاد اعتماد کرد و نه باید بی اعتماد بود. چون در هر دو صورت خود را از شنیدن واقعیت ها محروم می کنیم.

- حالات طبیعی و رفتارهای ما در زودباوری و دیر باوری تاثیر دارند.

- عوامل مذهبی و فرهنگی نقش موثری در زودباوری و دیرباوری ما بازی می کنند. مثلاً باور مذهبی یا عادت فرهنگی ما می تواند ما را زودباور یا دیرباور نماید.

- احساسات در دیرباوری و زودباوری ما نقش بسزائی دارد و نباید دچار تخریب عصبیت ها شویم

در پایان باید گفت اگر همیشه در زمان حال باشیم هیچ گاه مبتلا به دیر باوری و زود باوری نشویم.

زودباوری‏ و دهن‏بینی ثمره ی کوته ‏خردی و عدم توانائی‏ در درک روابط علت و معلولی و عدم‏ آشنائی با محیط اجتماعی و تشخیص ندادن‏ دوست از دشمن و راست از دروغ و صحیح‏ از مستقیم است.زودباوری حالتی است از خامی و ناپختگی که انسان مبتلا بدان را در معرض فریب و اغوا قرار می دهد. فرهنگ دینی ما توصیه ای هم به زود باوران دارد که هر چه را می شنوند باور نکنند و درباره آن فکر کنند.

به عنوان مثال از امام علی (ع) نقل شده که: "فاصله بین حق و باطل چهار انگشت است." و "برای دروغگویی همین بس که انسان هر چه می‌شنود بازگو کند."

زود باوری صفت پسندیده ای نیست، چرا که خداوند به انسان عقل داد وعلم راضمیمه آن کرده تا با استفاده از هر دوی آنها انتخاب آزادی در تمامی دوراهی های زندگی داشته باشیم وهرگز به اسارت هوای نفوس ناپاک درنیایم .

فرآوری: نسرین صفری

بخش خانواده ایرانی تبیان


منابع:

سایت وقت طرب ،نوشته دکتر محسن بهشتی پور /وبلاگ عماد شریعتی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.