تبیان، دستیار زندگی
خداوند همان طور که به کلیات علم دارد به جزئیات نیز علم دارد و این طور نیست که علم او به جزئیات مندرج و به واسطه ی کلیات باشد. بلکه خداوند کلی و جزئی را با هم می داند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اگر عوض شوی؛ او می‌داند!

ملاصدرا

در مقاله پیشین "خدا همه چیز را می داند!" کوشیدیم به موضوع علم الهی به عنوان یکی از صفات پروردگار متعال در ذیل بحث اعتقادی توحید، بپردازیم و ابعاد این مسئله را تا حدودی روشن نماییم. آنچه در این راستا مورد طرح قرار گرفت آن است که خداوند متعال چگونه به امور جزئی متغیر علم دارد؟ آیا علم و آگاهی خداوند به امور جزئی سبب تغییر در ذات خداوندی نمی شود؟ در این باره به نظرات اندیشمندان مختلف اسلامی پرداختیم که در این بین به تئوری ابن سینا در این باره اشاره شد. حال در این مقاله می کوشیم دیدگاه ملاصدرا یکی دیگر از فلاسفه و اندیشمندان اسلامی را مورد طرح و بررسی قرار دهیم.


جزئیات متغیر و ذات الهی!

پیش از پرداختن به مسأله ی علم الهی به جزئیات، لازم است بیشتر درباره این مسئله دقت نظر به خرج دهیم. در واقع این موضوع یعنی علم خدا به امور جزیی که متغیر هستند از آن رو اهمیت پیدا می کند که به نظر عقلانی علم به امر متغیر سبب تغییر در عالم می شود. برای مثال ما می دانیم امروز جمعه است و به واسطه ی این علم یک نوع آگاهی در وجود و ذات ما به وجود آمده است. حال فردا که شنبه می شود آن آگاهی تغییر می کند و تبدیل به شنبه بودن می شود پس در درون و ذات ما هم جمعه می شود شنبه. این مسئله در مورد صفت علم در انسان شاید چنان مشکلی را ایجاد نماید اما در مورد خداوند متعال که علم او عین وجود اوست و دو چیز نیستند، با تبدیل علوم جزیی و تغییر آنها، در واقع این وجود و ذات خداست که مرتب تغییر می کند. در این صورت ذات الهی متغیر می گردد و این با خدا بودن خدا منافات دارد چون ذات او لایتغیّر و ثابت است. حال که ابعاد این مسئله روشن تر شد، به بررسی نظریه ی ملاصدرا در این باره می پردازیم.

ملاصدرا و علم خدا به جزئیات

از دیدگاه صدر المتألهین ملاصدرای شیرازی فیلسوف بزرگ اسلامی در قرن یازدهم هجری قمری، خداوند همان طور که به کلیات علم دارد به جزئیات نیز علم دارد و این طور نیست که علم او به جزئیات مندرج و به واسطه ی کلیات باشد. بلکه خداوند کلی و جزئی را با هم می داند.

در واقع علم ما در مورد جزئیات عالم به همین صورت است که به تدریج و به طور متغیر آنها را می بینیم در حالی که در اصل آنها یک سلسله و زنجیره ی بهم پیوسته ای هستند که به صورت کلی و ثابت می باشند

در تبیین دیدگاه خود ملاصدرا می گوید: در نزد خداوند کلی و جزئی وجود ندارد بلکه همه چیز از اول تا آخر و از کلی تا جزئی از همان ابتدای خلقت در نزد او معلوم، واضح و آشکار بوده است. آنچه سبب می شود برخی از امور جزئی باشند تغییر آنها در شرایط زمانی و مکانی است. در حالی که زمان و مکان نیز از آفریده های الهی هستند و خداوند به آنها نیز علم دارد. در اصل آنچه میان کلی و جزئی برای ما تفاوت حاصل می کند در نزد خداوند وجود ندارد و همه علوم از اول تا آخر از همان ابتدا در نزد او حاضر و معلوم بوده اند.

یک مثال ساده!

برای روشن تر شدن مفهوم جزئی و کلی و تغییر و ثبات، یک مثال ساده و گویایی می توان طرح نمود تا ابعاد مسئله روشن تر شود. فرض کنید شما از درون یک روزنه ی کوچک و تنگ به بیرون می نگرید به طوری  که تنها اشیائی را که در مقابل روزنه قرار بگیرند می توانید مشاهده نمایید و اطراف آن اشیاء دورتر از روزنه را نمی بینید. حال کاروانی به صورت زنجیره و سلسله وار پشت سر هم به تدریج از مقابل این روزنه گذر می کنند. شما به تدریج زنجیره های این کاروان را مشاهده می کنید و به صورت جزئی می بینید که مرتب تغییراتی رخ می دهد.

در واقع علم ما در مورد جزئیات عالم به همین صورت است که به تدریج و به طور متغیر آنها را می بینیم در حالی که در اصل آنها یک سلسله و زنجیره ی به هم پیوسته ای هستند که به صورت کلی و ثابت می باشند. از این رو خداوند متعال به همه ی آن سلسله و زنجیره با هم علم دارد و لذا جزئیات و علم الهی به جزئیات آن زنجیره سبب نمی شود که تغییر در علم الهی حاصل شود.

خداوند همان طور که به کلیات علم دارد به جزئیات نیز علم دارد و این طور نیست که علم او به جزئیات مندرج و به واسطه ی کلیات باشد. بلکه خداوند کلی و جزئی را با هم می داند

خلاصه بحث

بر اساس آنچه از نظریه ی ملاصدرا در باره ی علم خدا به دست می آید، خداوند متعال به جزئی و کلی علم دارد و ثابت و متغیر اموری هستند که برای ما به عنوان موجوداتی با علم و آگاهی محدود، مطرح می باشند.

در حالی که برای خداوند متعال همه ی عالم همواره حاضر بوده و هست و لذا به همه ی امور چه کلی و چه جزئی علم دارد. دیدگاه ملاصدرا و تبیین او از نظریه ی علم الهی به ویژه در باب علم خدا به جزئیات با ظواهر آیات قرآنی کاملاً هم خوانی دارد. و دیگر شبهه ی مخالف با قرآن را ندارد. پس از ملاصدرا نیز بسیاری دیگر از علما و اندیشمندان اسلامی کوشیده اند دیدگاه ملاصدرا در علم خدا به جزئیات را شرح و تفصیل بیشتر دهند و ابعاد و جزئیات آن را با موشکافی و تدقیق نظر مورد بررسی قرار دهند و البته در مواردی این نظریه تنقیح گشته و به صورت پیراسته تری مدون گردیده است که از آن جمله است دیدگاه علامه طباطبائی(ره) درباره علم الهی که به طور مفصل بدان پرداخته اند. اما در واقع خط فکری علامه(ره) نیز امتداد همان تئوری صدرایی در این باره است که علاقمندان در این زمینه را به کتب ارزشمند این بزرگوار به ویژه تفسیر المیزان ارجاع می دهیم.

چکیده ...

بر اساس آنچه گذشت درباره اصل اعتقادی توحید الهی، یکی از موارد مهم در اعتقادات، صفات الهی است که علم خداوند به عنوان یکی از صفات کمالی ذاتی حق مورد تأکید فراوان در قرآن کریم می باشد. بر این مبنا مسلمانان قائلند که خداوند متعال عالم است و علم او به همه چیز از جزئی و کلی و از اول و آخر و از قبل و بعد، احاطه دارد. "عالِمُ الغیب و الشهّادة"

                                                                                                                                            ن. رادفر

بخش اعتقادات شیعه تبیان


فهرست منابع و مآخذ:

1-      اسرار الایآت – ملاصدرا

2-      الاسفار الاربعه – ملاصدرا

3-      الشواهد الربوبیة – ملاصدرا

4-      رسائل فارسی صدرا التألهین – حامد ناجی

5-      مناسبات دین و فلسفه در جهان اسلام – اکبریان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.