تبیان، دستیار زندگی
کم رنگ شدن نقش پدر در تربیت فرزندان، پدیده ی نوظهوری است که متاسفانه بسیار مورد استقبال گرفته و حتی با عبارت و عناوین جلوه گر ی چون دوران مرد سالاری و پدر سالاری سر آمده ،حالا دیگر عصر زن سالاری و فرزند سالاری است بیشتر سر برافراشته...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : نسرین صفری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مقتدر و مهربان چون پدر


کم رنگ شدن نقش پدر در تربیت فرزندان، پدیده ی نوظهوری است که متاسفانه بسیار مورد استقبال گرفته و حتی با عبارت و عناوین جلوه گر ی چون " دوران مرد سالاری و پدر سالاری سر آمده ،حالا دیگر عصر زن سالاری و فرزند سالاری است" بیشتر سر برافراشته...

مقتدر و مهربان چون پدر

اگر از هزاران پدر و مادر این پرسش را کنید که  "بزرگترین آرزویتان در زندگی چیست؟" ، بی شک با یک جمله ی مشابه مواجهه خواهید شد که نشان از دغدغه ذهنی شبانه روزی آنهاست ؛ اکثریت قریب به اتفاق والدین خواهند گفت: "سرافرازی و خوشبختی فرزندمان بیش از هر چیزی برایمان مهم است".

طبیعت بشری حکم می کند که فرد پس از تحمل مرارت ها و مصائب بسیار، ماحصل  دست رنج خود را مطالبه نماید ؛لذا، این حق مسلم هر والدی است که پس از گذران مشقت های اجتناب ناپذیر دوران نوزادی و کودکی و نوجوانی فرزندشان، به آینده او امید بسته و خواهان آینده ای درخشان برای فرزندی که اکنون در هیبت یک جوان برومند است، باشند.

همه ما اذهان به این مطلب داریم که داشتن فرزند صالح آرزوی هر پدر و مادری است و هر والدی حصول این آمال را از حقوق حتمی الوقوع خود قلمداد نموده و فقدان آن را به هیچ وجه من الوجوه قبول نمی نمایند.

حال ،اجازه دهید سوالی از شما داشته باشم:

تا کنون به این مهم اندیشیده اید که تنها داشتن آمال و آرزوی پسندیده کفایت به امر نمی کند و تدابیری مناسب بیش از آنچه که تصور می رود، نیاز است؟

باید بگوئیم که این خواسته به حق و زیبا تنها یک روی سکه می باشد، در دگر روی این سکه حقیقتی بسیار گران پنهان است که گاهی اوقات من و شما والد فرضی نادیده انگاشته و با ادعای بیشترین التفات بدان ،با بی توجهی تمام از کنار آن عبور می نمائیم و آن چیزی نیست جز حق ما بر فرزندانمان.

یکی از حقوق واجب فرزندان بر والدین، تربیت آنهاست. همگی می پنداریم که هر والدی بنابر شرایط و امکانات مختص خود برای حصول پرورش صحیح فرزند،کمر همت بسته و تا حد امکان هیچ  تغافلی نمی نماید.

می خواهم سوال دیگری بپرسم: به نظر شما به عنوان یک والد فرضی ،تربیت صحیح فرزندان یعنی  فقط فراهم کردن امکانات مالی و تحصیلی و آموزشی ؟

اگر نگاهی گذرا به شیوه های تربیتی باب شده در جامعه ی امروزیمان بیندازید بی تردید پاسخ خواهید داد :بله.

این نگرش بالخص در مورد والد پدر مصداق بیشتری دارد. متاسفانه بسیاری از پدران ما به تصور اشتباه ، گمان می کنند که وظیفه ای جز تامین معاش و رفاه فرزندان  ندارند و شرایط  سخت اقتصادی نیز، بر صحت این اندیشه غلط آنان صحه می گذارد . چند شغله بودن پدران و مشکلات اقتصادی خانواده های ایرانی موجب شده است که پدر خانواده ساعت های طولانی را  برای تامین مخارج یک زندگی متوسط، خارج از منزل سپری نماید که به موجب آن بهترین زمان های مناسب برای تعامل با اعضای خانواده را از دست خواهند داد که این خود، تبعات منفی متعددی را به دنبال دارد که عوارض جبران ناپذیر آن،بیش از همه  گریبانگیر فرزندان آن خانواده می شود.

اما باید بگوئیم شق بدتر این مسئله ، زمانی بروز می یابد که زنان و فرزندان  ما نیز این باور غلط را بپذیرند و از  پدر خانواده  به عنوان  یک ماشین تولید مایحتاج اولیه (دستگاه چاپگر اسکناس)یاد کنند.

دیدگاه تک بعدی به نقش پدر در تربیت ،منجر به تغییرات شگرف نه چندان مفید اما ملموسی در شیوه زندگی و سبک تربیتی سالم خانواده ها شده ، که به طبع آن از لطمات عدیده ی متعاقب آن مفرّی نخواهد بود

کم رنگ شدن نقش پدر در تربیت فرزندان، پدیده ی نوظهوری است که متاسفانه بسیار مورد استقبال گرفته و حتی با عبارت و عناوین جلوه گر ی چون " دوران مرد سالاری و پدر سالاری سر آمده ،حالا دیگر عصر زن سالاری و فرزند سالاری است" بیشتر سر برافراشته ،و این در حالی است که هیچ یک از طرفداران این سبک، به انعکاس دلخراش و هولناک آهنگ های دلنواز این طبل تو خالی ،هرگز نیندیشیده اند.

چنین دیدگاه تک بعدی به نقش پدر در تربیت ،منجر به  تغییرات شگرف نه چندان مفید اما ملموسی در شیوه زندگی  و سبک تربیتی سالم خانواده ها شده ، که به طبع آن از لطمات  عدیده ی متعاقب آن مفرّی نخواهد بود.

با نگاهی واقع بینانه خواهیم دریافت که:

پدران به طور مستقیم و غیرمستقیم، نقش مهمی در تربیت فرزندان دارند که تاثیر پدر در سن نوجوانی دختر و پسر بسیار چشمگیر و قابل ملاحظه است. غیبت های مکرر پدر ،کاهش و یا عدم تعاملات مثبت فرزندان با پدر باعث شده که فرزندان به طور ناخودآگاه از پدرانشان اجتناب نمایند و اندک اعتنایی به چنین کانون اقتدار و پر صلابت و در عین حال پر مهر نمایند  و  پدر را فردی غریبه بیش ندانند. متاسفانه با گذر اندک زمانی این اندیشه مخرب ریشه  دوانیده و روز به روز ستبرتر شده است؛اینجاست که باید بگوئیم نتیجه می شود همین عبارت تکراری هر روزه ، بحران فاصله بین نسل ها. کاهش گفتمان روزمره مناسب و مداوم با فرزندان، زنجیره عاطفی خانواده  را دچار نقصان کرده و در این بحران نسلی، هیچ یک از اعضا زبان یکدیگر را نمی فهمند و وقتی جوانی می گوید:" من و پدرم حرف یکدیگر را نمی فهمیم و آب مان به یک جوی نمی رود "،مصداقی روشن از این واقعه است.

مقتدر و مهربان چون پدر

تغییر و تضاد شگرف در نظام ارزشی و  نگرش به زندگی در دو نسل فرزندان و پدران ، موجب شده که بر انتقال ارزش هایی که نسل به نسل از پدران به فرزندان انجام می شده، خلل وارد آید و جوان کنجکاو و مطالبه گر بدیع ترین ارزش ها، خطا رفته و راه را از بیراه نشناسد و در آغوش گرم اما  فریبنده  و اضمحلال دهنده و نا ایمن دنیای  مجازی(تلویزیون، ماهواره و اینترنت و...)  بیآرامد.

این خلاء، همانی است که امروز در جامعه خود شاهدیم و همگی در مسند یک موعظه گر، از آن نالانیم اما در مسند یک فاعل،عالِم بی عمل ایم ، دانسته خود را به گمراهی زده و چشم ها و گوش هایمان را می بندیم و با بیان« زمانه تغییر کرده »تسلی بخش موقت روح و روانمان می شویم . نمی دانم! اما قضاوت در مورد صحت  و یا نادرستی این اندیشه با خود شخص شما؟

از سوی دیگر، متاسفانه در جامعه سنتی ما که رنگ و لعاب مدرنیته به خود گرفته  الگوسازی از پدر به عنوان یک انسان موفق صورت نمی گیرد.

هرگز نمی توان نقش پدر را در الگوپذیری و همانندسازی فرزندان پسر در پذیرش نقش های کلیشه ای و وظایف جنسیتی پسرانه یا مردانه نادیده گرفت .روان شناسان معتقدند نظام ارزشی، شخصیت، رفتار و منش پسران متکی به الگوپذیری بارز از پدر است. ماحصل فقدان چنین الگوی مقتدر و مناسب مردانه در پرورش پسرانمان، می شود همین پسران هویت گم گشته ای، که اندک نیستند در کوچه و برزن های جامعه امروزما. پسرانی  که به جای پذیرش تعهد و مسئولیت های مختص مردانه، همچون دختران بزک نموده و تن به انواع جراحی هایی زیبایی داده و بوتاکس می کنند تا مبادا چین و چروک پیشانی شان، زشت و بد ترکیب نشانشان دهد.

همچنین،نقش مهم و کتمان ناپذیر پدر حداقل در زندگی آینده دختران، به هیچ وجه قابل اغماض و چشم پوشی نیست. چه بسا دختران برای انتخاب نیمه گمشده وجودشان ، پدر را الگو قرار خواهند داد و از همه مهمتر آن که ،برای ایفای بهتر نقش همسری نیازمند شناخت روحیات مردانه هستند که برای حصول این مهم ،چه الگویی بهتر از پدر خانواده.

شخصیت سالم ، خصوصیات رفتاری و منشی مثبت و اقتدار همه جانبه یک پدر در خانه می تواند تضمینی برای سلامت روان و خوشبختی یک دختر جوان باشد

گفتنی های تربیتی بسیاری در باب تاثیر نقش پدر موجود است که در مجال این یادداشت نیست، لاجرم به چند نکته اصلی بسنده نمودیم و آنچه در سطور بالا، بیان گردید تنها بخش مهمی از آنچه بود که باید گفته می شد.

در پایان باید متذکر شویم ، هدف از مکتوب کردن این دل مشغولی های ذهنی چیزی نیست جزء آن که بگویم  قصور عمدی یا سهوی هر یک از ما به عنوان مادر و یا پدر خانواده  در تربیت فرزندان نقش بسزا و جبران ناپذیری در سلامت اندیشه و روان ، و آینده زندگی فرزندانمان دارد که غوطه ور شدن در اشتباهات ریز و درشت تربیتی ، ماحصلی نخواهد داشت جز مخدوش شدن تصویر آمال و آرزویی که برای فرزندانمان  از بدو تولد تا بزرگسالی شان داشته ایم و متعاقب آن احساس گناه از رفتارهای نابجا و نپسندیده و احساس یاس از آنچه که پرورانده ایم و چیزی را از این بذر کاشته شده برداشت نموده ایم که هرگز تصور آن را نداشته ایم.

 

نسرین صفری

بخش خانواده ایرانی تبیان


مطالب مرتبط:

الگوی رفتاری پدر متعادل

انس و ارتباط ریشه دلبستگی

آفتاب مهربانی

پدر ؛ خیلی دور خیلی نزدیک

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.