تبیان، دستیار زندگی
فرهنگهای شرقی به دلیل قدمت و کهنتر بودن نسبت به فرهنگ های غربی ، همواره منبعی برای الهام هنرمدنان غربی محسوب می شدند. در این میان جایگاه ایران دارای اهمیت ویژه ای است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تاثیرپذیری هنر غربی از فرهنگ ایرانی


فرهنگهای شرقی به دلیل قدمت و کهنتر بودن نسبت به فرهنگ های غربی ، همواره منبعی برای الهام هنرمدنان غربی محسوب می شدند. در این میان جایگاه ایران دارای اهمیت ویژه ای است.

تاثیرپذیری هنر غربی از فرهنگ ایرانی

دیر زمانی است که تاثیرات هنر شرقی در شکل گیری و بالندگی هنر غربی بر همگان روشن گردیده است. در میان فرهنگهای غنی شرقی چون بین النهرین و چین، ایران دارای جایگاهی درخور توجه است و تاثیرات بسیار فرهنگ ایرانی در هنرهای و فرهنگهای غربی چشمگیر و قابل دقت می باشد. در بهره هایی كه فرهنگ غرب خاصه استادان رومی (Roman)، در زمینه ی هنر تزیینی از شرق برده، تاثیر ایران تعیین كننده تر بوده است. ایران نقش مایه های نمادین یا تزیینی كهن ترین تمدنها را گرفته، از صافی گذرانده و به تحلیل برده و سپس در سراسر آبگیر مدیترانه منتشر ساخته است. وگاه ضوابط و قواعد شمایل نگاری ای كه در فلات ایران پرداخته شده بودند، غیرمستقیم، از طریق پایگاه هایی چون قسطنطنیه و سیسیل زیر سلطه ی مسلمین و اسپانیا (اندلس)، به شمال كوه های آلپ رسیدند و به قول ر.گیرشمن (R. Ghirshmann) « همان مسیری را پیمودند كه از سومر و بابل و نینوا به ایران هخامنشی و سامانی می رسد و از آنجا به بیزانس و اسلام و اروپای كاتولیك رومی (Europe Romane) منتهی می شود».

جهان گشایی های مسلمین و جنگ های صلیبی و سفرهای زیارتی و مناسبات دیپلماتیك و مبادلات تجاری، از دریای شمال تا خلیج فارس، شبكه ی انبوه و پیچیده ای تنیدند كه نخستین جلوه هایش در دوران سلسله ی كارولنژی نمودار شد.

در آن هنگام مغرب زمین، نخست، منسوجات شرقی را كشف كرد و پسندید و قدر شناخت. پارچه های ابریشمین گرانبهایی كه هارون الرشید برای شارلمانی فرستاد و منسوجات ابریشمینی كه در ممالك اسكاندیناوی و فرانسه و انگلستان، در مقابر و صندوق های حاوی بازمانده های اجساد و نیز پاره هایی از متعلقات قدیسین و اولیا، از قرن 11 میلادی به بعد یافت شده اند، مبین رواج و انتشار نقش مایه های شرقی اصل در اروپا هستند، نقش مایه هایی چون نقش های جانداران شگرف و موهوم بر سرستون های رومی تا نقش گل های درخت انار و یا كنگر بر مخمل های بافت توسكان (Toscane) و ونیز در عصر رنسانس، واین آرایه ها تنها دوگونه از تزیینات بسیاری است كه نخستین منشأشان ایران است.

ایران نقش مایه های نمادین یا تزیینی كهن ترین تمدنها را گرفته، از صافی گذرانده و به تحلیل برده و سپس در سراسر آبگیر مدیترانه منتشر ساخته است. وگاه ضوابط و قواعد شمایل نگاری ای كه در فلات ایران پرداخته شده بودند، غیرمستقیم، از طریق پایگاه هایی چون قسطنطنیه و سیسیل زیر سلطه ی مسلمین و اسپانیا (اندلس)، به شمال كوه های آلپ رسیدند

نقوش جانوران افسانه ای، شیردال هایی كه رو در رو ایستاده اند یا پشت به هم كرده اند و یا یكدیگر را می درند، شیردال های بالدار، عقاب های دو سر، موجودات شگرف عجیب الخلقه و پرندگان موهوم، بر منسوجات بوزنطی و قبطی و اسلامی یكسان به چشم میخورند (تا آنجا كه گاه مشكل میتوان محل بافت پارچه ای را تعیین كرد)، اما همه ی این نقش مایه ها در ایران ساسانی، غالبا با عوامل و عناصر متعلق به هنر هخامنشی، پدید آمده اند. در مورد تزیینات گل و بته نیز همین فرایند، در دورانی بس متاءخر، تكرار شده است

كافی است چند نمونه از اقتباس های مستقیم غرب از ایران، یا نمونه های مشابه هنر غربی با ایرانی، یا انشعابات هنر غربی از هنر ایرانی و یا نمونه های اشتقاقات كج تاب هنرغربی از هنر ایرانی را برگزید و مد نظر گرفت تا هم اصالت و كیفیت تزیینی هنر ایرانی و هم تخیل و قریحه و نیز ذوق ساده و صمیمی و مكتب ندیده ی هنرمندان غرب كه مسحور چیزهایی از شرق اسرار آمیز بودند كه می توانستند مشاهده كنند، معلوم و شناخته شود.

تاثیرپذیری هنر غربی از فرهنگ ایرانی

مقابله و مقایسه ی تغییرات گوناگونی كه بعضی نقش مایه ها در طی طریق پیرامون مدیترانه یافته اند، تا به «نوشتارخانه»ای  (Scriptorium) در پاریس و یا به كارگاه پارچه بافی ای در ساكس سفلی، یا به كلیسایی رومی در پواتو (Poitou) رسیده اند، نیز جالب توجه است. یكی از این پایگاه های عمده، بی گمان سیسیل عربی (اسلامی) است كه فرمانروایان نرمان (Norman) و كارگاه های بافت پارچه های ابریشمین اش كه به دستور روژه ی دوم برپا شد، وارث سنت ایرانی بوده اند. پس از قیام مردم سیسیل (علیه فرانسویان جزیره) در 3ظ  مارس 1282 (Vepres siciliennes) صنعتگران یا پیشه وران پالرم (Palerme) به لوك (Lucques) مهاجرت كردند و این چنین مجموعه ای از نقشمایه های شرقی را با خود به سوی شمال بردند. مرحله ی دیگر این پیشرفت هنگامی است كه ژیبلن ها (Gibelin) به سال 1314 شهر را غارت كردند و در نتیجه كارگاه ها تعطیل شدند و كارگرانشان به ژن (Gens) و ونیز گریختند ویا از كوه های آلپ گذشته به آوینیون (Avignon) و لیون (Lyon)، پناه بردند.

بعضی منازل این مسیر هزار خم ناشناخته نیست، ولی ممكن است پاره ای از آنها با كشف آثار هنری ای كه امروزه هنوز به دست نیامده اند، معلوم گردند. بنابراین میتوان این تفحص و پژوهش را كه زمانی، به كالبد شكافی ظریف و خطیری میماند و زمانی دیگر به بازی شباهت دارد، ادامه داد. زیرا تشخیص پژواك دیرین نقش مایه ای ایرانی در پرده ی نقاشی ای از مكتب فونتنبلو(Fontainebleau) كه پیش از آن، به دست پیكرتراشان كلیسای جامع روآن (Rouen) افتاده و دوام مضمونش در ایران تا قرن های 16 و 18 نیز مشهود است، به مثابه ی نوعی بازی است.

اما برای تكمیل تحلیل مناسبات میان شرق و غرب باید جریان های مخالف، یعنی رسوخ بعضی عناصر هنر اروپایی در آسیای صغیر را نیز بررسی كرد. این جریان، گراورهای ایتالیایی را به قسطنطنیه برد و تذهیب های فرانسوی را به نگارگرهای ایرانی شناساند و سرانجام هنرمندانی چون بلینی (Gentile Bellini) را به دربار عثمانی كشاند. بیگمان شارلمانی پیش از این دوران، به عوض هدایای هارون الرشید، هدایایی به وی پیشكش كرده بوده است.

نقوش جانوران افسانه ای، شیردال هایی كه رو در رو ایستاده اند یا پشت به هم كرده اند و یا یكدیگر را می درند، شیردال های بالدار، عقاب های دو سر، موجودات شگرف عجیب الخلقه و پرندگان موهوم، بر منسوجات بوزنطی و قبطی و اسلامی یكسان به چشم میخورند (تا آنجا كه گاه مشكل میتوان محل بافت پارچه ای را تعیین كرد)، اما همه ی این نقش مایه ها در ایران ساسانی، غالبا با عوامل و عناصر متعلق به هنر هخامنشی، پدید آمده اند. در مورد تزیینات گل و بته نیز همین فرایند، در دورانی بس متاءخر، تكرار شده است

سفیران ادوارد اول شاه انگلستان در 1292 و سفرای ژاك دوم آراگونی در 1300  قطعا با دستان خالی به ایران نرفته بودند واگر در صورت ریز اموال و اثاث مجموعه داری چون دوك ژان دوبری (Jean de Berry)، بسیاری اشیاء «ساخته به سبك مصنوعات ماوراء بحار» یافت میشود، این را نیز میدانیم كه فیلیپ دلاور (Le Hardi)، به همراه غرامتی كه برای آزادی پسرش ژان دلیر (sans peur) كه در نیكوپولیس(Nicopolis) به سال 1396 اسیر شده بود، به بایزید (Bajazet) پرداخت، تعدادی سلاح و زین و قوش و باز و پارچه، منسوجات بافت رنس (Reims) و پارچه های منقوش ارغوانی بافت بروكسل و پرده ها یا قالی بافت های آراس (Arras) مزین به داستان های كهن، چون سلطان آنها را به غایت دوست می داشت، نیز تقدیم كرد. وحسن اتفاق را كه یكی از این پرده ها، نمایشگر فتوحات اسكندر است: چیزی كه عوض دارد گله ندارد. آیا افسانه ی اسكندر و این مضمون كه كركس هایی گردونه ی آن پهلوان را با سرنشین به هوا بلند كرده می برند، از جمله مضامینی نیست كه ایتالیا و اروپای شمالی از شرق، به عاریت گرفته اند؟

این نمونه ها نشان میدهند كهن نقش مایه ی جانورانی با گردن های به هم پیچیده كه از قرن 6 تا قرن 13 میلادی در ایران یافت می شود، نه تنها به كارگاه های مسلمین (اعراب) كه در پالرم، در خدمت روژه ی دوم بودند انتقال یافت، بلكه در سراسر اروپا به پیكرتراشان رومی و تذهیب كاران پاریس و پارچه بافان ساكسی و ایتالیایی نیز به میراث رسید.

فراوری:سمیه رمضان ماهی

بخش هنری تبیان


منابع:

فصلنامه هنری طاووس/ کاترین فروتیه/ ترجمه جلال ستاری

دانشنامه آزاد ویکی پدیا