تبیان، دستیار زندگی
حرم در ابتدا ساختمان حرم وبازسازی های اولیه ساختمان حرم در عصر قاجار وپهلوی مقدمه در این گوشه دنیا جاییست که جانهای خسته را التیام بخشیده ، دلهای فسرده را آرام می سازد ، حرم امنی است که جان آشفته در امنیت آن آرام می گیرد و...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

در حرم امن رضا


مقدمه

ساختمان حرم در ابتدا

 ساختمان حرم وبازسازی های اولیه

 ساختمان حرم در عصر قاجار وپهلوی

مقدمه

در این گوشه دنیا جاییست که جانهای خسته را التیام بخشیده ، دلهای فسرده را آرام می سازد ، حرم امنی است که جان آشفته در امنیت آن آرام می گیرد و روح ملوث به روزمرگی ها وکاستی ها شستشو می یابد . در این گوشه از دنیا چشمها اشکبار ودلها خندانند. در اینجا می دانیم که حتی بر نجوای دل پاسخی است ، پاسخی از سر عطوفت ومهر بزرگمردی که دستی از سخاوت را بر سر زائرانش گسترده است . در این مامن دل رضا می یابد به رضای پروردگار ، چراکه در دامان رضای آل محمد امنیت یافته است . با دم زدن در هوای آنجا جان به ملکوت راه می یابد .آنجا گوشه ای از بهشت است که با سخاوت آل محمد به این خاکدان هبوط کرده تا آرام جان انسانهای گم گشته ای باشد که پناهگاهی ندارند .این مامن با رواق ها وصحن ها ، با مسجدها ومناره ها کی وچگونه ساخته شده و در طول زمان دستخوش چه اتفاقاتی شده است. آنچه در پی می آید تاریخچه مختصری از حرم مطهر امام رضا علیه السلام است .

ساختمان حرم در ابتدا

 مدفن امامپس از شهادت امام، مامون به منظور فریب دادن شیعیان دستور داد پیكر مبارك امام را در بقعه هارونیه كنار قبر پدرش( هارون الرشید) دفن كردند و از آن تاریخ بقعه هارونیه تحت‏الشعاع قبر مطهر حضرت رضاعلیه‏السلام قرار گرفت و این بارگاه كه اكنون به آستان قدس رضوى معروف است «مشهد الرضا» نامیده شد.اولین بار این نام مقدس در كتاب "عیون اخبار الرضا" و سپس در كتاب "احسن التقاسیم" تالیف شده در قرن چهارم هجرى آمده است.گنبد و بارگاه حضرت رضا علیه السلام

درباره سابقه تاریخى حرم مطهر، مورخان و نویسندگان اقوال بسیار نقل كرده‏اند، برخى از تاریخ‏نویسان بر این عقیده‏اند كه بقعه مباركه حضرت رضاعلیه‏السلام پس از وقایع و حوادث مهم خراسان ( حمله سلجوقیان ، مغولان و پیامد آنها حمله تیمور )كه در طول قرنها به وجود آمد، در معرض تحولاتى قرار گرفت و به واسطه تاخت و تاز اقوام مختلف و لشكركشى‏ها به سرزمین خراسان، مانند تهاجم‏ سبكتكین و غزهاى تركمان و مغولها بارها به‏كلى ویران و سپس بازسازى شد.

نویسندگان دیگر بر این نظرند كه خرابیهاى وارده از تهاجم‏ها به گونه‏اى نبوده است كه بناى بقعه را به‏كلى ویران كند، بلكه برخى حملات، خرابیهایى در قسمت فوقانى ایجاد كرده‏اند و به قسمت تحتانى دیوارها آسیبى نرسیده است، پایه‏هاى بقعه همان بناى اولیه است كه ابتدا شالوده اصلى آن را با گل چینه ساخته‏اند و به دفعات قسمتهایى از دیوارهاى آن مرمت‏شده و تزیین یافته است.

قراین و شواهد نشان مى‏دهد كه نظر اخیر بیشتر مقرون به صحت است و نظریه تخریب كامل بقعه منوره دور از واقعیت استدر اثبات این مدعا می توان دلایل زیر را اقامه نمود:

11- در ادوار مختلف گروهى از مورخان ، جغرافی دانان و جهانگردان، مرقد مبارك امام‏علیه‏السلام را از نزدیك دیده و توصیف كرده‏اند.

2- آثار معمارى غزنویان ، سلجوقیان و تیموریان در حرم موجود است و در آخر عبارات مكتوب بر كاشیهاى نفیس ، نام بانى و تاریخهاى 512، 612 و 761 هجرى نوشته شده است .

بنابراین سوابق و ادله قاطع در بنا نشان مى‏دهد كه حرم و بقعه مباركه از قدیم‏ترین بناهاى مشهدالرضا است ولى البته گنبد مطهر در طول زمان بر اثر حوادث طبیعى و تهاجمهاى وحشیانه ویرانیهاى مكرر دیده است.

عصر دیالمه

براى نخستین بار سلاطین شیعه مذهب دیالمه و آل‏بویه، به تعمیر اساسى این بقعه به نام «مشهد الرضا» همت گماشتند و زیارت این بارگاه همچنان پر رونق بود و حتى بر علاقه‏مندان و زایران آن روزبه‏روز افزوده مى‏شد.

عصر غزنویان

به دنبال ترمیم و تزیین اساسى بقعه در عهد دیلمیان، به دستور سبكتكین (387ـ366) پادشاه غزنوى ( غزنویان سنیان متعصبی بودند که برای دریافت حکومت مناطق گسترده تری از جهان اسلام وبرای راضی نگاه داشتن خلفای عباسی دست به آزار شیعیان می گشودند ) در قرن چهارم سقف و قسمتى از دیوار بقعه ویران شد و مردمان از زیارت حضرت منع شدند. اما شیعیان مخفیانه به زیارت قبر امام‏علیه‏السلام ادامه دادند، در حالى كه تا مدتها همچنان بقعه نیمه ویران باقى بود. تا این كه سلطنت ‏به سلطان محمود غزنوى رسید . مى‏گویند او شبى پیامبر اكرم‏صلى الله علیه وآله و یا به روایتى حضرت على‏بن ابى‏طالب‏علیه‏السلام را در خواب دید كه او را مخاطب قرار داده و اشاره به آن گنبد ویران مى‏كند و مى‏فرماید تا كى چنین خواهد بود؟ گفته‏اند سلطان محمود صبح روز بعد معمارى را به حضور طلبید و به طوس فرستاد. بنا به نوشته تاریخ بیهقى در سال 400 (ق) ابوبكر شهمرد بناى بقعه را بار دیگر بر روى بازمانده دیوارهاى گلین با آجر مى‏سازد و مناره‏اى هم بر آن اضافه مى‏كند كه این بنا هسته اصلى حرم مطهر را تشكیل مى‏دهد.

عصر سلجوقیان

در این دوره اولین سنگ مزار امام‏علیه‏السلام كه متعلق به سال‏516 ( ق ) است‏ بر روى قبر مطهر نصب شد كه كتیبه آن چنین است: «امر بعمارة المشهد الرضوى على بن موسى علیه‏السلام. العبد المذنب الفقیر الى رحمته ابوالقاسم احمدبن على بن احمد العلوى الحسینى تقبل الله منه» این قطعه سنگ امروز در میان دیگر آثار تاریخى در موزه آستان قدس رضوى موجود است.

ساختمان حرم وبازسازی های اولیه

حمله غزها به حرم مطهر

در سال 548 ( ق ) تركان "غز" به مشهد و ناحیه طوس حمله كردند و همه شهر را به آتش كشیدند و بسیارى از مردم از جمله علما و بزرگان را كشتند. در این جریان به بناى حرم لطمه وارد شد كه چند سال بعد شرف‏الدین ابوطاهر بن سعد بن على قمى حاكم مرو در عهد سلطان سنجر (557 - 511 ق) به مرمت آن همت گماشت.

بعد از سال‏557 (ق ) نیز به دستور" زمرد ملك" خواهرزاده سلطان سنجر، بنابر نوشته‏هاى روى كاشى‏ها، ازاره* حرم با كاشیهاى نفیس شش ضلعى، هشت ضلعى و ستاره‏اى تزیین شد.

این بانو دستور داد قرآن كریم را با خط خوش در جزوه‏هایى نوشتند و آنها را وقف بقعه ساخت. این اثر هم اكنون در كتابخانه مركزى آستان قدس رضوى نگهدارى مى‏شود.

خوارزمشاهیان

در زمان خوارزمشاهیان نیز در این بارگاه مقدس مرمتهایى صورت گرفت و ضمن آن در سال 612 ( ق ) كتیبه‏اى بسیار زیبا به خط ثلث ‏برجسته بر دیوار و طرف در ورودى حرم از جانب رواق دارالحفاظ نصب شد. بر روى این لوح ذكر همین تاریخ، نام و نسب حضرت رضاعلیه‏السلام تا حضرت امیرالمؤمنین على‏علیه‏السلام نوشته شده و بر حاشیه آن به خط ریز دو بیت در مدح حضرت رضاعلیه‏السلام از سروده‏هاى ابونواس شاعر ایرانى عرب‏زبان نیز نقش بسته است .

مغولان و حرم مطهر

ابن ابى‏الحدید در شرح نهج‏البلاغه مى‏نویسد كه مغولان در سال 618 ( ق ) ابتدا به طوس حمله آوردند، شهر را غارت كردند و مرم را به قتل رسانیدند. سپس وارد مشهدالرضا شدند و آنجا را هم خراب كردند. اگر چه بعضى منابع از خرابى بارگاه مقدس رضوى به دست مغولان سخن گفته‏اند ولى بعضی دیگر از منابع تنها  به غارت اموال و اثاثیه آن اشاره دارد. پابرجایی نوشته‏هاى پیش از سال 612 ( سال حمله مغولان ) دلالت براین مدعا دارد.

دوره ایلخانان

در این دوره فرسودگى‏ها و احیانا خرابى‏ها و خسارات وارد شده به حرم مطهر رضوى جبران گردید. زیرا نخست ‏به فرمان غازان‏خان (703ـ694 ق) و سپس در زمان سلطان محمد خدابنده الجایتو (716ـ703 ق) پادشاه شیعى مذهب ایلخانى مرمت‏شد و به بناهاى اطراف آن افزوده گردید.بناى كامل گنبد موجودمربوط به این دوره است ،زیرا این گنبد همانند سایر گنبدهایى كه در دوره مغولان ساخته شده دو پوششى ودارای رویه‏ ای با الواح مسین با روپوشى از طلا است. در همین دوره ابن‏بطوطه سیاح معروف كه در سال 734 ( ق ) از راه جام به طبس سفر كرده، در خاطرات خود از حرم مطهر امام رضاعلیه‏السلام و متعلقات آن یاد مى‏كند: «در مشهد مكرم قبه عظیمى است در داخل زاویه و جنب آن مدرسه و مسجد است كه همه از این ابنیه عالى متبوعه است دیوارهاى این ابنیه را با خشت كاشانى مزین كرده‏[اند] و بر روى مرقد حضرت رضا صندوقى چوبى نصب شده است». با توجه به نوشته‏هاى ابن‏بطوطه و دیگر روایات معلوم مى‏شود كه در قرن هشتم هجرى آثارى مانند حرم، مسجد بالاسر، یك مدرسه و چند بناى كوچك متصل به ضلع شمالى وابسته به آستان قدس رضوى وجود داشته است.

دوره تیموریان

در قرن نهم هجرى (سال 821 ق) به دنبال كوششهاى شاهرخ تیمورى در آبادانى مشهد، به همت همسر وى "گوهرشادآغا" نخستین مسجد جامع شهر با نام وى در سمت قبله حرم كه صحن جنوبى آستان مبارك را تشكیل مى‏دهد به اتمام رسید ، همزمان با این ابنیه در داخل صحن در پیرامون حرم، مدرسه پریزاد و بالاسر و دو در، كه تا به امروز برجا هستند، بنا گردید و در این دوران، صحن تیمورى (عتیق) و اساس ایوان طلا توسط امیر علیشیر نوایى وزیر سلطان‏حسین بایقرا به وجود آمد كه بعدها در دوره شاه عباس اول صفوى توسعه یافت و توسط نادرشاه افشار مطلا گردید.

دوره صفویه

در دوره صفویه بر عظمت و شكوه حرم مطهر افزوده شد و مناره نزدیك گنبد كه در عهد غزنویان به دستور ابن‏معتز حاكم نیشابور برپا گردیده بود به امر شاه طهماسب مرمت و طلاكارى شد و در سال 932 ( ق) خشتهاى نفیس كاشى روى گنبد به خشتهاى طلا  تبدیل شد.

در شورش یکی از خوانین ازبك این خشتهاى گنبد و گلدسته در كنار دیگر نفایس حرم مطهر به غارت رفت.

حمله ازبكان به حرم

در سال‏997 ( ق) یعنى دومین سال سلطنت‏شاه عباس اول شهر مشهد در محاصره عبدالله‏خان ازبك قرار گرفت، چون از جانب مردم به سوى او تیرى شلیك شد غضبناك گردید و دستور به قتل عام مردم مشهد داد به طورى كه در روضه منوره حضرت رضا خون جارى گردید.

سال بعد عبدالمؤمن خان ازبك با لشكریانش به مشهد حمله كرد، مردم و به خصوص سادات، علما، خدام و مدرسان آستان قدس رضوى كه در مشهد بودند به آستانه مباركه پناهنده شدند. در حالى كه اینان به دعا مشغول بودند، عبدالمؤمن‏خان و دین محمد سلطان به اتفاق عده‏اى از جنجگویان خود وارد صحن شدند و پناهندگان را قتل عام نمودند. چنان خشمگین بودند كه شعله خشم و غضبشان جز به ریختن خون سادات، صلحا و علما خاموش نمى‏شد. آنان زایران را از داخل حرم بیرون مى‏كشیدند و با كمال قساوت به شهادت مى‏رسانیدند. چنان كه دو نفر از ازبكان میر محمد حسین مشهور به "میربالاى سر" را كه از سادات متقى مشهد بود و پیوسته در بالاى سر مبارك به تلاوت قرآن مجید مشغول بود، در كنار ضریح با شمشیر پاره پاره كردند. در این موقع زنان و كودكان در مسجد گوهرشاد جمع شده بودند و در آنجا ناظر قتل عام وحشیانه اقوام و خویشان خود بودند.

سرانجام عبدالمؤمن دستور داد، قندیلهاى مرصع طلا و نقره و شمعدانها و نیز میل طلاى بالاى گنبد و بسیارى از ظرفها و فرشها و كتابهاى كتابخانه آستانه مباركه را به غارت بردند و زنان و كودكان را كه اسیر شده بودند به ماوراءالنهر فرستادند.

در پى این خرابى در سال 1010 ( ق ) كه شاه‏عباس پیاده به زیارت رفت مجددا دستور ترمیم گنبد را داد و آن را طلاكارى كرد. شاه عباس با توجه خاص به آستان حضرت رضاعلیه‏السلام، دستور داد تا هر كس به زیارت آن حضرت مشرف می شود ، مى‏تواند عنوان "مشهدى" را مانند حاجى و كربلایى بر نام خود بیفزاید و این لقب از آن زمان رواج یافت.

زلزله و حرم مطهر رضوى

زلزله‏هاى زیادى در مشهد رخ داده كه حدود 14 واقعه در كتب تاریخ به ثبت رسیده كه كمابیش آسیبهایى به مسجد گوهرشاد وارد نموده است و احتمالا به دیوارهاى صحنهاى حرم مقدس و تزیینات آن نیز آسیبهایى اندك همانند مسجد گوهرشاد رسیده است. ولى در پانزدهم ربیع‏الثانى سال 1084 ( ق ) به هنگام سلطنت‏شاه سلیمان صفوى زمین لرزه ویرانگرى در مشهد رخ داده كه حدود دو سوم شهر مشهد از جمله گنبد مرقد مطهر حضرت رضاعلیه‏السلام، سقف گنبد مسجد گوهرشاد و مدارس پریزاد، دودر، مدرسه بالاسر، مدرسه پایین پا آسیب فراوان دیده و حدود چهارهزار نفر از مردم مشهد زیر آوار جان سپرده‏اند.

پس از این حادثه شاه سلیمان مامورانى را از اصفهان براى بررسى خسارات وارده و انجام تعمیرات فرستاد. آنان نیز كار را شروع كرده، خرابی ها را در مدت 7 سال مرمت وبازسازی کردند.

افشاریه

در این دوره به ویژه در زمان نادرشاه افشار ایوان طلاى صحن عتیق (انقلاب) و مناره بالاى آن و بناى مناره ایوان شمالى طلاكارى و تذهیب شد و سقاخانه اسماعیل طلایى صحن عتیق احداث گردید. اما چندى بعد به وسیله نوادگانش به این ساحت مقدس اهانتهایى شد كه اینك ذكر مى‏شود .

غارت جواهرات حرم مطهر به وسیله نصرالله میرزا و نادرمیرزا افشار

در سال‏1183 ( ق ) شاهرخ فرزند رضا قلى میرزا و نوه نادرشاه افشار در خراسان حكومت مى‏كرد . احمد شاه درانى به مشهد حمله كرد و نصرالله میرزا پسر شاهرخ كه ولیعهد بود با او مقابله‏اى مردانه كرد و وى را شكست داد و او را وادار به صلح نمود. این امر موجب غرور وى شد كه خیال جهانگیرى را در سر پرورانید.

در سال 1190 ( ق) كه خزانه پدرش خالى شده و براى پرداخت‏حقوق سپاهیانش درمانده شده بود به تحریك برخى از فرومایگان طلا و جواهرات حرم مطهر رضوى را از قندیلها و درها جدا كرد، مقدارى را به فروش رسانید و مقدارى از طلاها و نقره‏ها را سكه زد و صرف پرداخت‏حقوق و تهیه سپاه نمود.

نادرمیرزا برادر نصرالله میرزا نیز كه پس از خلع وى ، ولیعهد شده بود دست تعدى و تجاوز به اموال موقوفه و غیرموقوفه گشود و حتى خشتهاى طلاى روى گنبد مطهر را كند و به نام خود سكه زد و جواهرات حرم را به فروش رسانید. حتى سرطوق مكلل** را كه بالاى گنبد نصب بود كند و نیز قالى زربافت را كه هفتهزار تومان ارزش داشت‏سوزانید .

نصایح مرحوم آیةالله میرزا مهدى مجتهد تولیت وقت آستان قدس نیز مانع اعمال ناشایست و تجاوزگرانه او نشد. اما مردم به او اعتراض كردند و سكه‏هاى ضرب شده را كه در بازار بود جمع‏آورى مى‏نمودند و به میرزا مهدى مجتهد برمى‏گرداندند. مردم سرانجام سر به شورش برداشتند. نادر میرزا نیز كه این شورش را از ناحیه میرزا مهدى مى‏دانست وى را در سال 1218 ( ق) به شهادت رسانید و مرحوم میرزا مهدى مجتهد به "شهید رابع" معروف شد.

ساختمان حرم در عصر قاجار وپهلوی

عصر قاجاریه

تعمیرها و تغییراتی كه در طول دوران حكومت قاجار در آستان مقدس به انجام رسید عبارتند از:

- بناى صحن نو ( آزادى) در سمت مشرق حرم به امر فتحعلیشاه و به مباشرت فرزندش علینقى میرزا و معمارى حاج آقاجان ساخته شد.

- بناى دارالسعاده توسط اللهیارخان آصف‏الدوله به سال 1251 ( ق) احداث شد و تركیب رواق دارالضیافه در سال 1320 ( ق) انجام یافت.

متاسفانه حرم مطهر در این دوره دوبار مورد بى‏حرمتى و اهانت متجاوزان قرار گرفت:

1 ـ غارت سالار: محمد حسن خان سالار فرزند اللهیارخان آصف‏الدوله در سال‏1263 ( ق) از آشوب هرات و هرج و مرج دربار استفاده كرد و در خراسان علم مخالفت ‏برافراشت و در اندك زمانى قلعه كلات را متصرف شد. او نزدیك به دو سال در خراسان به استقلال حكومت كرد. در سال بعد به فرمان وى تمامى قندیلها، چراغها و اثاثیه زرین حرم حضرت رضاعلیه‏السلام را ذوب كردند و به نام وى سكه زدند. همچنین او طلا و جواهرات در مرصع و جواهرنشانى كه فتحعلیشاه قاجار در سال‏1233 ( ق) به شكرانه استیلا بر خراسان تقدیم آستان قدس نموده بود غارت كرد.

اما پس از رفع فتنه در سال 1268 ( ق) حسام‏السلطنه عموى ناصرالدین شاه مجددا سطح در مزبور را از طلاى ضخیم پوشانید و آن را با دانه‏هاى یاقوت و زمرد و لعل زینت‏بخشید و در جاى اولیه‏اش نصب نمود.

اما در پى این غارتگریها و بى‏حرمتى‏ها نسبت‏به بارگاه مقدس، سالار در سال‏1266 (ق) به دست‏حسام‏السلطنه مغلوب گردید و به حرم مطهر پناهنده شد. دراین هنگام میرزا عسكرى امام جمعه مشهد وعلما و متولیان بارگاه مقدس رضوى به نزد سالار آمدند، و ضمن ملامت او به خاطر جسارتهایش به آستان مقدس او را از روضه منور طرد كردند. در نتیجه وى تنها ماند و به دستور حسام‏السلطنه او را از بست‏خارج كردند و سپس با برادرش محمد علیخان و پسرش اصلان‏خان به سزاى اعمال شنیع‏شان به هلاكت رسانیدند.

2 ـ به توپ بستن حرم : در محرم سال 1330 ( ق ) مردى به نام یوسف هراتى و همدستانش به نامهاى سید محمد طالب الحق یزدى پسرعموى سید ضیاءالدین نخست ‏وزیرکابینه سیاه و نایب على‏اكبر  در شهر مشهد آهنگ مخالفت‏ با مشروطه ساز كرده ،  به تحریك بیگانگان جمعى از اراذل و اوباش را به دور خویش جمع كردند. سربازان روس با تجهیزات كامل و به منظور پشتیبانى از مخالفان حكومت مشروطه در ارگ دولتى مستقرشدند. كار به جایى رسید كه رهگذران نیز در كوچه و بازار از تعرض كسان این اشخاص درامان نماندند. سربازان روسى كه هدفشان مداخله مستقیم در امور شهر بود و اساسا به همین نیت ‏به اشرار میدان عمل داده بودند درگیری بین سربازان دولتى و اشرار را دستاویز قرار داده ، به نام حفظ امنیت اتباع روسیه روز شبنه دهم ربیع‏الثانى 1330 ( ق) مطابق با دهم فروردین 1290 ( ش) اعلامیه‏ ای  صادر کردند مبنی بر اینكه اگر اشرار و متجاسرین تا دو ساعت‏به غروب مانده از صحن و حرم خارج نشوند ناگزیر به كمك قواى مسلح و گلوله‏هاى توپ مردم را متفرق خواهند ساخت. ضرب‏الاجل به پایان رسید و به یكباره از چند جانب صداى غرش توپ‏ها بلند شد و گلوله‏هاى آتشین به طرف گنبد مطهر و صحن امام هشتم‏علیه‏السلام شلیک شد; هدف روسها به ظاهر متفرق كردن اوباش و در واقع انهدام قبه مبارك و نهب و غارت اموال نفیس حرم مطهر بود. عده‏اى با مسلسل و توپهاى سبك پیشروى كردند و حرم مطهر و ضریح حضرت را به گلوله بستند . اصابت گلوله‏هاى توپ بر گنبد آسیب زیاد وارد كرد، در 18 محل گلوله‏هاى توپ ، گنبد مطهر را سوراخ كرده، به داخل افتاد و خرابی بسیار به بار آورد. پس از آن ، به هنگام غروب نظامیان سواره و پیاده روس به صحن مقدس حمله ور شدند، زوار و مردم به داخل حرم مطهر پناهنده شده ، درهاى حرم را بستند. نظامیان روس از پنجره‏هاى گنبد و رواقها و یا از شبكه‏هاى پنجره نقره به داخل حرم شلیك مى‏كردند و نیز دسته ای دیگر از شبكه‏هاى پنجره فولاد صحن عتیق (انقلاب) حرم مطهر را تیرباران كردند. در صحن و حرم مطهر تعداد زیادى كشته و زخمى شدند. مرتضى قلیخان متولى باشى آستان قدس رضوى بیرق سفیدى بر سر چوب بلند كرد و از قواى روس امان خواست. فرمانده روسى كه چنین دید دستور آتش بس صادر كرد. سپس متولى‏باشى و خدام حرم و مردم نیز به جمع‏آورى كشتگان و زخمیها پرداختند. مدت چهار روز این مكان مقدس در تصرف روسها بود و مقدار زیادى اشیاء نفیس و قیمتى به یغما رفت. یوسف‏خان هراتى و طالب‏الحق به دست‏حامیان خود یعنى سربازان روس كشته شدند.

به دنبال این ویرانگریها سلطان حسین میرزا نیرالدوله به استاندارى خراسان تعیین شد و در سال 1331 ( ق ) به مرمت‏خرابیها پرداخت هزینه تعمیر گنبد مطهر به پول رایج آن زمان كه قران نقره بود، سى هزار تومان برآورد شد. اكنون جاى چند گلوله در ایوان طلاى صحن عتیق دیده مى‏شود. استاد ملك‏الشعراى بهار به مناسبت این واقعه اشعارى تحت عنوان "توپ روس" سروده كه در دیوان او آمده است.

عصر پهلوى

در سال‏1307 ( ش) در شبكه پیرامون فلكه حرم مطهر تغییرات اساسى به عمل آمد و فلكه دور حرم به شعاع 180 متر از نوك گنبد و به پهناى 30 متر احداث گردید كه بعدا ساختمان‏هاى موزه و كتابخانه و تالار تشریفات نیز به این مجموعه اضافه شد، اماچندى نگذشت كه به دستور رضاخان پهلوى در مجموعه بارگاه مقدس رضوى حادثه موهن و اسفناك "مسجد گوهرشاد" به وجود آمد.

* ازاره : آن قسمت از دیوار ویا ایوان که از کف طاقچه تا روی زمین باشد.

**  مکلل : زیور داده .

منبع : بخش تاریخی از آقای ابراهیم زنگنه .

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.