تبیان، دستیار زندگی
سینمای گنگستری به عنوان یكی از گونه های پرطرفدار و محبوب تاریخ سینما همواره مدیون برخی فیلمسازان صاحب سبكی است كه به رشد و بالندگی آن كمك كرده اند و فرانسیس فورد كاپولا بی شك یكی از مهمترین آنها است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

'فرانسیس فورد كاپولا'؛ فیلمسازی بزرگ


سینمای گنگستری به عنوان یكی از گونه های پرطرفدار و محبوب تاریخ سینما همواره مدیون برخی فیلمسازان صاحب سبكی است كه به رشد و بالندگی آن كمك كرده اند و 'فرانسیس فورد كاپولا' بی شك یكی از مهمترین آنها است.

فرانسیس فورد كاپولا

وی هفتم آوریل 1939 در شهر دیترویت ایالت شیكاگو در خانواده ای ایتالیایی - آمریكایی متولد شد.

پدرش - كارمینه كاپولا - آهنگساز و موسیقیدان، و مادرش نیز در زمینه بازیگری اشتغال داشت كه این پیش زمینه هنری، در گرایش كاپولا به سینما تاثیر به سزایی داشت.

وی در كودكی به بیماری فلج اطفال مبتلا شد و در راه رفتن مشكلات بسیاری پیدا كرد كه در سال های بعد نیز همراهش بود.

این فیلمساز برجسته ابتدا به دانشكده 'هوفستر' رفته و در زمینه ادبیات نمایشی به تحصیل پرداخت و سپس وارد دانشگاه كالیفرنیا شد و فیلمسازی را در آنجا فرا گرفت.

'حالا تو پسر بزرگی هستی' نخستین اثر سینمایی كاپولا بود كه موفقیت نسبی آن موجبات ساخت فیلم بعدی با عنوان 'رنگین كمان فنیان' را فراهم كرد كه به جهشی چشم گیر و خیره كننده در سومین فیلمش - 'پدر خوانده' - ختم شد.

البته پیش از آن در سال1971 میلادی همراه با 'ادموند نورث' برای فیلمنامه فیلم 'ژنرال پاتن' برنده اسكار بهترین فیلمنامه اقتباسی شد و شهرت خوبی برای خود دست و پا كرد كه این موضوع در انتخاب وی برای كارگردانی 'پدرخوانده' نقش مهمی داشت.

در آن سال ها در هالیوود و همچنین سینمای فرانسه فیلم های گنگستری بسیاری ساخته می شد كه برخی از آنها بیشتر مورد توجه عموم قرار گرفته و در تاریخ سینمای جهان ماندگار شدند.

اما تولید و نمایش 'پدرخوانده' كه براساس رمان پرفروش 'ماریو پوزو' ساخته شد، بسیاری از معادلات را بر هم زد و موج تازه ای از فیلم های مافیایی را به راه انداخت كه بسیاری از آنها فاقد ارزش هنری بوده و فقط كپی برداری صرف از 'پدرخوانده' محسوب می شوند.

كاپولا در 'پدرخوانده' بسیار پخته تر از سن خود عمل كرد و با درایت خاصی این داستان پیچیده و تو در تو را روایت كرده است.

'پدرخوانده' بخش عمده ای از قوت خود را از فیلمنامه درخشان 'كاپولا' و 'پوزو' وام گرفت كه در آن شخصیت پردازی حرف اول و آخر را زده و شخصیت ها هر یك هویت مشخصی دارند.

برای مثال می توان به شخصیت بی بدیل و یگانه 'دون ویتو كورلئونه' اشاره كرد كه چند وجهی بودن او نقش مهمی در جذابیتش داشته و كیفیت والایی بدان بخشیده است.

همچنین شخصیت 'مایكل' - پسر ویتو - كه خشونت درونی او مخاطب را به پذیرش وی مجاب كرده و باورپذیری اش را خدشه دار نمی سازد.

نمایش 'پدرخوانده' با موفقیت زیادی همراه شد و صف های طولانی را جلوی سینماها به وجود آورد و در كنار آن در مراسم اسكار نیز فیلم، بسیار مورد توجه اعضای آكادمی قرار گرفت و اسكارهای بسیاری را به خود اختصاص داد.

اسكار بهترین فیلمنامه اقتباسی نیز به 'كاپولا' و 'پوزو' رسید كه تا حدودی جفای داوران به كارگردان را در زمینه اسكار بهترین كارگردانی جبران كرد.

بازی های یكدست و فوق العاده گروه بازیگران 'پدرخوانده' از 'مارلون براندو' و 'آل پاچینو' گرفته تا 'رابرت دووال' و 'آل لتیری' از نقاط قوت فیلمی است كه كارگردانی درجه یكی داشته كه هنوز پس از گذشت چهل سال تر و تازه جلوه می كند.

موفقیت همه جانبه 'پدرخوانده'، زمینه را برای ساخت فیلم های بعدی كاپولا فراهم كرد و استودیوی فیلمسازی خود را نیز همزمان با آن با نام 'زئوتروپ' افتتاح كرد.

'مكالمه' ساخته بعدی او با بازی 'جین هاكمن' و 'جان كازال' در باره 'هری كاول' مرد نابغه ای است كه تخصصش استراق سمع از طریق میكروفن های كوچك است كه از این طریق اطلاعات به دست آمده را به دیگران می فروشد.

بازی های یكدست و فوق العاده گروه بازیگران 'پدرخوانده' از 'مارلون براندو' و 'آل پاچینو' گرفته تا 'رابرت دووال' و 'آل لتیری' از نقاط قوت فیلمی است كه كارگردانی درجه یكی داشته كه هنوز پس از گذشت چهل سال تر و تازه جلوه می كند.

نقطه قوت 'مكالمه' پس از فیلمنامه درخشان، بازی فوق العاده 'جین هاكمن' در نقش 'هری كاول' است كه به خوبی پیچیدگی های نقش خود را درك و به عمق تنهایی های وی نفوذ كرده است.

وی در قسمت دوم 'پدرخوانده'، 'مایكل كورلئونه' را كه پس از مرگ پدر جانشین وی شده، محور داستان قرار داده و برخلاف قسمت نخست به شكل عمقی تری به مقوله قدرت در جامعه آمریكا و در میان گروه های مافیایی پرداخته كه همین امر تاثیرگذاری اش را افزایش داده است.

به همین علت، این قسمت ریتم آرام تری داشته و فقط در انتها ریتمی پرتنش جای آن را می گیرد.

در این اثر روی مقوله مشروعیت بخشیدن به خانواده 'كورلئونه' از طریق پول و رشوه مانور زیادی داده شده كه جریان دادگاه خانواده را نیز تحت الشعاع خویش قرار داده است.

فیلمنامه 'پدرخوانده 2' از جهاتی بسیار با قسمت نخست متفاوت است و شخصیت ها با وجود كم شدن، پیچیده تر و مرموزتر جلوه می كنند.

'اینك آخرالزمان' كه در مورد جنگ ویتنام و با نگاهی انتقادی نسبت به مداخله ایالات متحده در آن ساخته شد، به علت سكانس های جنگی پرخرج و نیز اقامت گروهی پرتعداد در مانیل فیلیپین، با افزایش هزینه ها مواجه شد.

درگیری عوامل فیلم با بیماری های مختلف نیز در روند فیلمبرداری وقفه های بسیاری انداخت كه در نهایت به اثری درخشان با درونمایه ضدجنگ تبدیل شد كه در گیشه، شكست سختی خورد و كاپولا را با بحران مالی روبرو ساخت.

سكانس آغازین 'اینك آخرالزمان' با دیالوگ های عالی اش در كنار بازی غافلگیر كننده 'براندو'ی كبیر در نقش سرهنگ 'كوتز' از نقاط قوت كار به حساب می آیند كه گذر زمان نیز چیزی از ارزش های آن نكاسته است.

كاپولا برای جبران این شكست در سال های ابتدایی دهه 80 میلادی به فیلم های جوان پسندتری همچون 'ماهی پرجنب و جوش' و 'كاتن كلاب' روی آورد كه هر دوی آنها با شكست تجاری روبرو شده و ضرر مالی سنگینی را متوجه وی كرد.

در همین ایام كشته شدن پسر بزرگ كاپولا طی حادثه ای هنگام فیلمبرداری نیز مزید بر علت شد و او را با بحران های بیشتری روبرو ساخت.

این فیلمساز توانا برای تكرار موفقیت های پیشین باز هم به سراغ 'پدرخوانده' رفت و سومین بخش از این سه گانه را كارگردانی كرد.

وی با ساخت این فیلم دو هدف را نشانه گرفت. نخست احیای مجدد خویش و نیز كسب اعتباری كه در این سالها دستخوش تغییرات وسیعی شده بود و دیگر كسب سودی هنگفت از طریق فروش فیلم بگونه ای كه بتواند بار دیگر كمپانی شخصی خود را سروسامان دهد.

فرانسیس فورد كاپولا

قسمت آخر این سه گانه درخشان به هیچوجه در حد و اندازه ای قسمت های قبلی نبود و ایرادهای بسیاری در فیلمنامه اش به چشم می خورد.

استفاده از 'سوفیا كاپولا' برای نقشی كلیدی نیز از جمله مواردی است كه به تنهایی لطمه شدیدی به پیكره اثر وارد كرد و اثرگذاری سكانس پایانی را كمرنگ تر كرده است.

بازی بازیگران نیز غنای گذشته را نداشته كه این مورد در رابطه با بازی 'آل پاچینو' پا به سن گذاشته نیز صدق می كند.

در این بین فقط بازی عالی 'اندی گارسیا' در نقش برادرزاده نامشروع مایكل كورلئونه(فرزند 'سانی') به داد فیلم رسیده و كیفیت والای قسمت های اول و دوم را به یاد می آورد.

فیلم با فروش نسبتا خوبی روبرو شد و كاپولا را از كابوس ورشكستگی رهایی بخشید و سروسامانی به وضعیت مالی آشفته اش داد.

در سال 1992 میلادی، كاپولا به سراغ یكی از شخصیت های مشهور و كلاسیك سینمای وحشت (دراكولا) رفت و روایتی مدرن از آن را با بهره گیری از تكنیك های جدید سینمایی ارائه داد كه بسیار مورد توجه قرار گرفت و گیشه گرمی را نیز تجربه كرد.

كاپولا در این فیلم از رمان مشهور 'دراكولا' نوشته 'برام استوكر' بهره گرفت و تقریبا مو به مو براساس آن پیش رفته است.

انتخاب 'گری اولدمن' كه یكی از بهترین ضدقهرمان های تاریخ سینما به حساب می آید برای نقش 'كنت دراكولا' در نزدیك ساختن تماشاگران به این شخصیت بسیار موثر بود و نقش به سزایی در كیفیت والای آن داشت.

البته باید به بازی های درخشان 'وینونا رایدر' در نقش 'الیزابتا 'و نیز 'آنتونی هاپكینز' در نقش 'پرفسور ون هلسینگ' اشاره كرد كه مكمل های خوبی برای اولدمن بوده و تیم درخشانی را در كنار هم شكل دادند.

پس از نمایش موفق این فیلم، كه با نقدهای ستایش آمیز بسیاری همراه بود، كاپولا برخلاف انتظار، بسیار كم كار شد و طی نزدیك به دو دهه فقط چهار فیلم 'جك'، 'باران ساز'، 'جوانی بدون جوانی' و' تترو' را روانه سالن های سینما كرد كه در میان آنها 'باران ساز' كه براساس رمانی مشهور از 'جان گریشام' ساخته شد، با استقبال خوبی از سوی عموم مواجه شد و كاپولا را تا حدودی به روزهای اوجش نزدیك كرد.

'جوانی بدون جوانی' كه در سال 2007 میلادی ساخته شد، فیلمی كاملا شخصی از فیلمسازی است كه در میانسالی قرار داشته و اتفاقا تجربه دلنشینی را هم رقم زده است.

فیلم داستان زبانشناسی رومانیایی به نام 'دومنیك' است كه می ترسد در تنهایی بمیرد و كارش نیمه تمام بماند، به همین خاطر نیز تصمیم عجیبی گرفته و كمر به قتل خویش می بندد(!)، اما طی حادثه ای، رعد و برق با وی برخورد كرده و به شكل معجزه آسایی زنده مانده و شروع به جوان شدن می كند.

بازی فوق العاده 'تیم راث' در كنار موسیقی شنیدنی و گوش نواز 'اسالدو گولیچف' از نقاط مثبت فیلم است كه شنیدن نوای مسحوركننده كمانچه 'كیهان كلهر' آن را دو چندان می كند.

'تترو' آخرین فیلم به نمایش درآمده از فرانسیس فورد كاپولا است كه روی اختلاف نسل ها متمركز شده و به زندگی خانواده ای ایتالیایی در آرژانتین می پردازد.

فیلم در قیاس با 'جوانی بدون جوانی' ساختار شخصی تری داشته و فیلمبرداری سیاه و سفید آن نیز نقش مهمی در این باب داشته است.

'تترو' چندان مورد توجه منتقدان قرار نگرفت و منتقدان به سرعت از آن عبور كردند.

فرانسیس فورد كاپولا را می توان فیلمسازی از یك دوران سپری شده دانست كه همچنان می توان با شور و شوق فراوان به تماشای فیلم های دهه هفتادش نشست، بی آن كه ساخته های ضعیفش را به یاد آورد یا در نهایت 'جوانی بدون جوانی' را به عنوان نمونه ای از آثار متاخرش مشاهده كرد و از ظرافت های به كار رفته در آن لذت برد.

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع:ایرنا