تبیان، دستیار زندگی
واقعا مشکل این دو فیلم چیست که بر سر اکران آنها این همه دردسر به وجود آمده است؟! آیا به لحاظ مفهومی «گشت ارشاد» و «خصوصی» از خطوط قرمز اخلاقی عبور کرده اند یا اینکه مشکل با سازندگان این دو فیلم است؟!
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

درباره «خصوصی» و «گشت ارشاد»

تحلیلی بر اوضاع و احوال دو فیلم حاشیه ساز اکران نوروزی؛


واقعا مشکل این دو فیلم چیست که بر سر اکران آنها این همه دردسر به وجود آمده است؟! آیا به لحاظ مفهومی «گشت ارشاد» و «خصوصی» از خطوط قرمز اخلاقی عبور کرده اند یا اینکه مشکل با سازندگان این دو فیلم است؟!

فیلم سینمایی

در حالی که اداره نظارت و ارزشیابی تلاش فراوانی کرده بود تا فیلمهایی در نوروز روی پرده بروند که کمترین حاشیه رسانه ای را ایجاد کنند اما همان طور که قابل پیش بینی بود چینش نادرست اکران نه فقط اعتراض گروهی از سینماگران مستقل مانند همایون اسعدیان، منوچهر محمدی، داریوش مهرجویی و مصطفی کیایی را موجب شد بلکه اکران نوروزی گسترده «گشت ارشاد» و «خصوصی» که همزمان با نمایش آنها در جشنواره هم از سوی گروههای افراطی مورد انتقاد قرار گرفته بودند سبب ساز آن شد که در برخی شهرهای کشور نظیر بابل، کرمان، بوشهر، مشهد با اکران این دو فیلم مخالفتهایی صورت گیرد!

اما واقعا مشکل این دو فیلم چیست که بر سر اکران آنها این همه دردسر به وجود آمده است؟! آیا به لحاظ مفهومی «گشت ارشاد» و «خصوصی» از خطوط قرمز اخلاقی عبور کرده اند یا اینکه مشکل با سازندگان این دو فیلم است؟!

درباره «گشت ارشاد» همین قدر می گوییم که داستان فیلم نه تنها تازه و درجه اول نیست بلکه برخی شوخیهای آن در حد شوخیهای تله فیلمهای درجه سومی است که جمعه ها از شبکه یک سیما پخش میشود! جالب اینجاست که قبل از نمایش این فیلم در جشنواره بسیاری از منتقدان حدس میزدند سعید سهیلی خالق یک کمدی اجتماعی با لحن انتقادی نسبت به اوضاع و احوال داخلی بوده اما نه تنها کوچکترین انتقاد اجتماعی صریحی در فیلم وجود ندارد که اتفاقا همه چیز در حد سطحیات آثار دمدستی رها شده! فیلم البته کارگردانی درستی دارد و سهیلی به لحاظ شناخت درستی که از میزانسن و استفاده از پرسپکتیوهای چند بعدی دارد خالق یکی از خوش ساخت ترین آثارش بوده اما این خوش ساختی تکنیکی هیچ تطابقی با مفهوم سردستی فیلم ندارد و فاقد عمق بودن بار روایی داستان دلیلی بر مخالفت محتوایی افراطیون با فیلم باقی نمیگذارد.

آنها هم که ایده «خصوصی» را یکتا و خط شکن میدانند سخت در اشتباهند چون نه فقط موضوع فیلم را میتوان کپی درجه دومی از «جذابیت مرگبار»(1987) آدریان لین دانست بلکه پیشتر دو فیلم ایرانی دیگر به نامهای «شوکران» و «تیک» هم با مضمونی که در «خصوصی» ارائه شده، ساخته شده بودند!

در این میان شاید تنها مشکل فیلم به اعتقاد مخالفان، عنوان آن و البته طرحهای بنرهای اصلی آن باشد! طی سالهای اخیر گشت ارشاد یکی از پرچالش ترین مفاهیم اجتماع ایران بوده ولی آنچه سهیلی تحت این عنوان ساخته برخلاف تصور شرحی بر مزایا یا معایب گشت ارشاد نیست بلکه سهیلی چنان که پیش از این در «چارچنگولی» و «ازدواج در وقت اضافه» نشانمان داده بود تنها و تنها به فکر استفاده ابزاری از نام گشت ارشاد برای کمک به فروش فیلمش بوده!!!

 «گشت ارشاد»

اگر مبنا را بر این بگذاریم که مخالفان با شخص سهیلی و ایده های وی به عنوان یک فیلمساز مشکل دارند باز هم استناد به آثار اخیر این فیلمساز و از جمله همان «چارچنگولی» یا حتی «چهارانگشتی» که در شمار آثار سینمای بدنه جای میگیرند نقیض این تصور را ایجاد میکند چون سهیلی برخلاف آنچه ادعا میکند مدتهاست از فضاهایی نظیر «مردی شبیه باران» فاصله گرفته و هم و غمش را کسب درآمد از گیشه قرار داده است!

در این بین تنها مشکل همان طرحهای بنرهای «گشت ارشاد» هستند که مشکل ساز به نظر می رسند. بنرهایی که دو بازیگر اصلی فیلم را با شلوارک نشان میدهند و از میان صدها عکس فیلم با بدترین سلیقه ممکن و بدون توجه به هنجارهای اخلاقی حاکم بر جامعه ما، این عکس برای طراحی بنرها استفاده شده و شنیده های غیررسمی هم حکایت از این دارند که همین بی سلیقگی دستاویز برخی گروههای افراطی شده که در برابر این فیلم موضع بگیرند.

اگر «گشت ارشاد» را دارای همان یک مشکل طراحی بنر بدانیم «خصوصی» همین یک مشکل را ندارد و اتفاقا  به لحاظ موضوع یکی از کنترل شده ترین آثار داخلی است. کنترل شده بدین لحاظ که کارگردان فیلم حسین فرحبخش ضمن هماهنگی کامل با دست اندرکاران اداره نظارت و از جمله علیرضا سجادپور پروانه ساخت این فیلم را گرفته و آن را جلوی دوربین برد. حتی برخی از نزدیکان فرحبخش این مساله را بازگو کرده اند که حتی انتخاب بازیگران فیلم و از جمله مثلث فرهاد اصلانی-هانیه توسلی-لعیا زنگنه نیز بعد از مشورت فرحبخش و سجادپور صورت پذیرفته است!

جالبتر اینکه تقریبا یک ماه پیش از آغاز اکران نوروزی سینماها و در صورتی که هنوز بسیاری از فیلمسازان نمیدانستند آثار آنها پروانه نمایش گرفته اند یا خیر، مسئولان به فرحبخش قول اکران نوروزی «خصوصی» را دادند!!! دقیقا به همین دلیل بود که فرحبخش هم در گفتگو با رسانه های مختلف و از جمله شبکه ایران فیلم خود را یکی از گزینه های احتمالی اکران نوروزی می دانست! پس درباره «خصوصی» هم فرضیه زیرپاگذاشتن خط قرمزها منتفی است!

آنها هم که ایده «خصوصی» را یکتا و خط شکن میدانند سخت در اشتباهند چون نه فقط موضوع فیلم را میتوان کپی درجه دومی از «جذابیت مرگبار»(1987) آدریان لین دانست بلکه پیشتر دو فیلم ایرانی دیگر به نامهای «شوکران» و «تیک» هم با مضمونی که در «خصوصی» ارائه شده، ساخته شده بودند!

زندگی خصوصی

درباره اینکه گفته میشود «خصوصی» یک فیلم سیاسی است هم همین قدر بدانید که حتی خودِ فرحبخش هم فیلمش را بیشتر یک درام عاشقانه دانسته تا درامی ماجرایی درباره سیاست! آنچه تحت عنوان سیاست و سیاستمدار هم در فیلم می بینیم بیشتر ناظر است بر کلیشه هایی که شاید با درجه ای کمتر در بسیاری از فیلمهای ایرانی دیگر هم آنها را دیده بودیم. درباره رعایت خطوط قرمز در فیلم هم همین قدر می گوییم مگر امکان دارد فیلمی که با هماهنگی کامل اداره نظارت ساخته شده، گاف اخلاقی داشته باشد؟!

«خصوصی» به لحاظ ساختار هم اثری بکر و درجه اول نیست و اتفاقا کاملا در مسیر تجاریهایی است که پیش از این توسط شرکت متبوع جناب فرحبخش یعنی پویافیلم تولید شده بودند یعنی همان قدر که نگاه اثری مثل «دختر شاه پریون» به مقوله اختلاف طبقاتی آدمها، سطحی و محدود است نگاه مثلا انتقادی «خصوصی» به زندگی آدمهای ریاکار اجتماع ما نیز سطحی و بدون عمق است! صدالبته که فرحبخش توانایی خود در کارگردانی و شناختش از دوربین، دکوپاژ، نورپردازی و حتی رنگ بندی لوکیشن منطبق با فضای داستان را به خوبی در «خصوصی» نشان داده است اما فقدان تفکر عمیق در پس پرده تولید این فیلم بوده که باعث شده این فیلم هم در زمره تجاریهای درجه دوی سینمای ما جای گیرد!

«خصوصی» حتی به لحاظ طراحی بیلبورد یا بنر هم هیچ ایرادی ندارد و اتفاقا فرحبخش حتی بیلبوردهای فیلمش را هم به کلیشه ای ترین شکل ممکن و با پرهیز بی دلیل از تمرکز بر تصویر زنان طراحی کرده است!

حال اینکه چه شده اکران این دو فیلم این همه حاشیه و جنجال ایجاد کرده از آن پرسشهایی است که مطئنا پاسخی برای آنها نخواهید یافت چون این هم از آن تناقضات بزرگی است که تنها در سینمای ایران رخ میدهد و البته سودش باز هم به جیب تهیه کنندگان هر دو فیلم یعنی عبدا.. علیخانی شریک فرحبخش و خودِ سهیلی خواهد رفت چون همین موضع گیریهای افراطی است که کنجکاوی مخاطبان نسبت به فیلم را بیشتر کرده و به حضور آنها در سینما کمک کرده(!) و در نهایت میزان فروش نهایی فیلم را بالا خواهد برد!

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع:شبکه ایران/حــــامد مظفــــری