تبیان، دستیار زندگی
ادبیات در سالی که گذشت از منظر حمیدرضا شکارسری، امین فقیری و مصطفی رحماندوست
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فرو رفتن ادیبان در لاک خود!


ادبیات در سالی که گذشت از منظر حمیدرضا شکارسری، امین فقیری و مصطفی رحماندوست.

حمیدرضا شکارسری

حمیدرضا شکارسری: دورنمای خوبی برای نشر کتاب نداریم

این شاعر در ارزیابی‌اش از وضعیت ادبیات در سالی که گذشت، عنوان کرد: در این سال نیز مانند چند سال اخیر اتفاق ادبی قابل توجهی که باعث پیدایش نحله، نظریه، روال تازه و نوع سرایش تازه‌ای در شعر شود، نیفتاد؛ ولی با این حال، وضعیت نشر نسبت به سال گذشته بهتر بود و بخصوص در ابتدای سال و ایام نمایشگاه، از سوی مخاطبان تمایل بیش‌تری به خرید کتاب وجود داشت؛ تمایلی که در پایان سال به دلیل مسائل اقتصادی کم شد؛ به طوری‌که در حال حاضر، آثار منفی آن بر انتشار و فروش کتاب تحمیل شده است.

او افزود: هم‌اکنون نگرانی از وضعیت فروش کتاب‌ها را می‌توان به راحتی در چهره نویسندگان، ناشران و هنرمندان دید؛ چون اصولا در کشور ما هزینه‌های فرهنگی برای خانواده‌ها هزینه آشنایی نیست؛ بنابراین با وضعیت به‌وجودآمده می‌توان انتظار داشت سهمی که خانواده‌ها برای خرید کتاب کنار گذاشته‌اند، به علت شرایط بد اقتصادی کاهش یابد.

شکارسری درباره اتفاقات ادبی در سال 90 نیز اظهارکرد: در این سال، اتفاق ادبی‌ای که مخاطب تحت تأثیر آن قرار بگیرد و باعث شود مخاطبی به هر قیمتی کتابی را بخرد، نداشتیم و از لحاظ کیفی در یک خط راست حرکت کردیم؛ خط راستی که در پزشکی نشانه مرگ است.

این شاعر در پاسخ به این پرسش که جای چه موضوعاتی را در فضای ادبیات سال 90 خالی می‌بیند، اظهار کرد: به طور کلی، ادبیات در کشورهای جهان سوم از جمله کشور ما برای این‌که بتواند جای پای خود را بین مردم و عموم باز کند، باید به رویکردهای اجتماعی و سیاسی نزدیک شود و تا حدی از تمایلات فرمالیستی کوتاه بیاید و بیش‌تر به دغدغه‌های سیاسی و اجتماعی جامعه بپردازد؛ اما از آن‌جایی که برای نویسندگان ما شرایط رفتن به این سمت به هیچ وجه مساعد نیست؛ بنابراین ادبیات ما هنوز به سمت نوعی فرمالیسم که پیش از این در دهه 70 تجربه شده بود، در حال حرکت است و تازگی ندارد.

او در ادامه اظهار کرد: از سوی دیگر، شاعر در لاک خود رفته و آثاری آپارتمانی تولید می‌کند که نمی‌تواند دغدغه همه شاعران باشد. حضور نداشتن دغدغه‌های مردم در ادبیات این سال‌ها باعث از بین رفتن طیف علاقه‌مندان آن که عموم مردم هستند، شده است.

شکارسری درباره حضور جوانان در فضای ادبیات این سال نیز بیان کرد: قطعا حضور جوانان نسبت به سال‌های گذشته در جشنواره‌ها، بخصوص جشنواره شعر فجر که با دبیری فرد کارکشته‌ای مانند پرویز بیگی حبیب‌آبادی برگزار شد، پررنگ‌تر شده است، بخصوص که جشنواره شعر فجر در دو سال گذشته تلاش کرده تا حدی دیدگاه‌های مختلف را جمع کند که همین امر زمینه‌ و انگیزه‌هایی برای حضور شاعران در آن شده است. علی‌رغم این‌که باید بپذیریم ادبیات جوانان نیز آپارتمانی است؛ اما با این حال شاهد رشد کمی و کیفی حضور آن‌ها در فضای ادبیات بوده‌ایم.

او همچنین درباره عملکرد جایزه‌های ادبی گفت: جایزه‌های ادبی قصد دارند ایجاد فضا و موقعیت کنند و اصولا یکی از هدف‌های مهم آن‌ها، ایجاد گفتمان و موقعیتی برای حضور نویسندگان و شاعران است. از این نظر، امسال جایزه‌های ادبی و جشنواره‌ها خوب کار کردند؛ به‌طوری که تا حدی در میان علاقه‌مندان به ادبیات انگیزه ایجاد شد؛ ولی معضل این جشنواره‌ها، موضوع‌مندی، دولتی بودن و نبود امکان حضور همه نحله‌ها و تمایلات در آن‌هاست. به همین منظور بود که بیگی حبیب‌آبادی در دو سال گذشته تلاش کرده تا حدی این فضا را تغییر دهد و تا حدودی هم موفق بوده است.

شکارسری درباره اتفاقات ادبی در سال 90 نیز اظهارکرد: در این سال، اتفاق ادبی‌ای که مخاطب تحت تأثیر آن قرار بگیرد و باعث شود مخاطبی به هر قیمتی کتابی را بخرد، نداشتیم و از لحاظ کیفی در یک خط راست حرکت کردیم؛ خط راستی که در پزشکی نشانه مرگ است.

شکارسری در پایان درباره وضعیت نقد ادبیات گفت: احساس می‌کنم در جریان نقد ادبی ما اصولا دیگر از آن جریان پرتپش نظریه‌پردازی دهه 70 و نیمه اول دهه 80 خبری نیست. چند سالی است به خاطر وضعیت نقدناپذیری نامساعدی که در چند سال اخیر در جامعه به وجود آمده، اصولا تفکر نقد افت کرده است. البته وضعیت نقد در نیمه اول دهه 80 در اوج بود؛ اما پس از آن افت کرد.

امین فقیری

امین فقیری: وضعیت ادبیات رضایت‌بخش نبود

این داستان‌نویس در ارزیابی‌اش از وضعیت ادبیات در سالی که گذشت، با بیان این‌که در این سال رمانی نخوانده‌ام که در ذهنم بماند، گفت: به طور کلی در سال 90 مجموعه داستان بیش‌تر از رمان چاپ شد؛ ولی آن‌ها نیز خیلی چشم‌گیر نبودند.

او اضافه کرد: مجموعه داستان‌هایی که به چاپ رسیدند، معمولا چند داستان خوب داشتند؛ ولی به سلیقه من، کلیت این داستان‌ها خوب نبود. همچنین رمان هم خیلی کم منتشر شد که می‌توان آن را یکی از ضعف‌های ادبیات در این سال دانست.

فقیری در بخشی از صحبت‌هایش به انتقاد از وضعیت ممیزی پرداخت و آن را باعت رکود در فضای ادبیات دانست.

او درباره حضور نویسندگان جوان در فضای ادبیات در سال 90 نیز اظهار کرد: حضور جوانان در عرصه ادبیات مخصوصا در بخش انتشار مجموعه داستان امیدبخش است، مخصوصا کسانی که کتاب اولی هستند.

این داستان‌نویس پیشکسوت در همین‌باره افزود: انتشار تعدادی از کتاب‌های نسل جوان و کتاب‌اولی که کتاب‌های‌شان منتشر شد، از جمله اتفاقاتی بود که برای خود من امیدبخش بود؛ چرا که آثار تعدادی از این نویسندگان مانند ندا کاووسی‌فر، هادی کیکاووسی، طیبه گوهری و آیت دولتشاه که چند سال پیش در بندرعباس داور داستان‌های‌شان بودم، به تهران راه پیدا کرد و در این سال منتشر شد که از این جهت برایم خوشحال‌کننده بود.

مصطفی رحماندوست

مصطفی رحماندوست: جای متولی فرهنگی در ادبیات کودک خالی است

این نویسنده‌ی ادبیات کودک و نوجوان در ارزیابی‌اش از وضعیت ادبیات کودک و نوجوان در سالی که گذشت، عنوان کرد: ادبیات کودک و نوجوان در اوایل سال از نظر کمی و کیفی رشد داشت و مانند سال‌های گذشته بود؛ ولی متأسفانه این روند پس از برگزاری نمایشگاه کتاب، سیر نزولی به خود گرفت. این در حالی است که در طول سال تیراژ کتاب‌هایی که برای بچه‌ها منتشر می‌شود، در مجموع 16 میلیون نسخه است؛ در حالی‌که ما در کشور بیش از 30 میلیون کودک داریم که با این تفسیر به این نتیجه می‌توان رسید که سهم هر دو کودک در طول سال تنها یک کتاب می‌شود.

او افزود: با مراجعه به آمارهایی که در کتاب هفته منتشر می‌شود، می‌توان به این نتیجه رسید که در این سال کتاب کودک و نوجوان به اندازه‌ی سال گذشته منتشر نشده است. از نظر کیفی نیز کتاب‌های ترجمه، آموزشی و کمک‌آموزشی بیش‌تر منتشر شد.

رحماندوست با بیان این‌که در مجموع اواخر سال از نظر اقتصادی فضای سالمی بین ناشران و چاپخانه‌داران وجود نداشت، عنوان کرد: در سه‌ماهه‌ی اخیر سال نیز نه کاغذفروش‌ها به ناشران کاغذ می‌فروختند و نه چاپخانه‌ها حاضر می‌شدند کتاب‌ ناشران را چاپ کنند و در این مدت تقریبا نشر کتاب در یک حالت بلاتکلیفی به سر می‌برد؛ تا جایی‌که این بلاتکلیفی حتا باعث بروز تنش‌هایی بین چاپخانه‌داران و ناشران شد.

او همچنین گفت: اگر قرار باشد قیمت کاغذ و خدمات چاپ به همین روال سال 90 ادامه پیدا کند، می‌توان انتظار داشت سال 91 وضعیت نامطلوب‌تری نسبت به این سال داشته باشیم.

این شاعر و نویسنده‌ی ادبیات کودک و نوجوان در ادامه درباره‌ی حضور نویسندگان جوان در حوزه‌ی ادبیات کودک و نوجوان گفت: حضور نویسندگان و استعدادهای جوان در این حوزه از ادبیات همیشه با حسن‌هایی همراه بوده است. همواره فکرهای تازه و خلاقیت‌های به‌روزی که وارد این عرصه می‌شوند، قابل تقدیرند؛ چرا که حضور جوانان در حوزه‌ی ادبیات کودک باعث می‌شود چرخ ادبیات کودک به حرکت بیفتد؛ اما اشکالی که همیشه به آن وارد بوده، این است که بعضی از آن‌ها ادبیات کودک را به عنوان پله‌ای برای ورود به حوزه‌های دیگر ادبیات تلقی می‌کنند و به همین دلیل خیلی در این حوزه ماندگار نیستند و بی‌خودی نمی‌توان به آن‌ها دل بست. دوم این‌که بعضی از آن‌ها حوصله‌ی شاگردی را ندارند؛ در صورتی‌که هنر مقوله‌ای است که باید پله پله از آن بالا رفت و همیشه از استاد بهره برد.

او در این‌باره افزود: در این سال‌ها خیلی از افراد و نویسندگان جوان هستند که برای انتشار کتاب اول‌شان به من مراجعه می‌کنند؛ اما بعضی از آن‌ها چون حوصله‌ی شاگردی ندارند، کم کم خسته می‌شوند و از ادامه‌ی راه صرف نظر می‌کنند. ولی همواره تعداد معدودی هستند که وارد عرصه‌ی ادبیات کودک می‌شوند و کارهای ماندگاری می‌کنند.

رحماندوست همچنین درباره‌ی وضعیت نقد ادبیات کودک و نوجوان گفت: در حال حاضر، تنها مجله‌ی کتاب ماه کودک و نوجوان است که به نقد ادبیات کودک و نوجوان کشور می‌پردازد. این مجله نقدهای خوبی دارد که برای تازه‌کارها و دانشجوها می‌تواند قابل اعتنا باشد و می‌توان آن‌ها‌ را به این مجله ارجاع داد؛ ولی به هر حال، این نقدها نیز خیلی به‌روز نیستند؛ اما جای امیدواری است که بتوانند بهتر شوند.

او سپس در پاسخ به این سؤال که در سال 90 جای چه مسائلی را در فضای ادبیات کودک و نوجوان خالی می‌بیند، گفت: تنها انتشار یک یا چند اثر نمی‌تواند پاسخ‌گوی همه‌ی بچه‌ها باشد؛ بنابراین نیازی که الآن در ادبیات کودک و نوجوان به شدت احساس می‌شود، نبود یک سیاست کلی و متولی فرهنگی است که برنامه‌ریزی مدونی در این زمینه داشته باشد؛ نهاد فرهنگی‌ای که پاسخ‌گوی نیاز کودکان در این زمینه باشد.

فرآوری: مهسا رضایی

بخش ادبیات تبیان


منبع: خبرگزاری دانشجویان ایران