تبیان، دستیار زندگی
یکی از شبهاتی که امروزه لقلقه زبان گروهی شده و به وسیله آن طلاب را در پوشیدن این لباس مقدس درچار تردید می کنند، شبهه لباس شهرت است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

لباس طلبگی یا لباس شهرت

لباس روحانیت
یکی از شبهاتی که امروزه لقلقه زبان گروهی شده و به وسیله آن طلاب را در پوشیدن این لباس مقدس درچار تردید می کنند، شبهه لباس شهرت است.

 همه ما می دانیم لباس شهرت از منظر دین مبین اسلام مورد نهی واقع شده است. در زبان مردم لباس شهرت لباسی است متفاوت با آنچه مردم می پوشند. لباسی که توجه همه را به خود جلب میکند و به تعبیر امروزی ها توی دید میزند.

حالا سوال اینجاست که آیا لباس روحانیت با تمام  تفاوتهایی که نسبت به پوشش های دیگر در زمان ما داراست، آیا نوعی لباس شهرت نیست. این مساله وقتی پررنگ تر می شود که شما یک شخص روحانی را در شهر و یا شهرستانی ببینید که اهل علم در آنجا کمتر زندگی می کنند.

اما حالا لباس شهرت چیست و به چیزی لباس شهرت اطلاق می شود, مساله ای است که در این نوشتار در صدد پاسخ به آن هستیم.

یكى از عمده‏ترین ارشادات دین اسلام در كیفیت لباس و هیأت ظاهرى توجه به قواعد عرفى و هنجارهاى عمومى است. هرگونه لباس و نیز آرایش یا رفتارى كه موجب انگشت‏نما شدن آدمى در میان دیگران و جلب تعجب و توجه آنها گردد «لباس شهرت» نامیده مى‏شود و از نظر شرعى ممنوع است.

مسلمان در انتخاب طرح، رنگ یا جنس لباس، اصلاح سر و صورت و نیز رفتارهاى خود باید به گونه‏اى عمل كند كه دیگران به دیدة تحقیر، تمسخر یا شگفتى به او نظر نكنند و شخصیت و كرامت او پیوسته در اجتماع از آسیب اعتراض محفوظ ماند. افزودن پیرایه‏هاى غیرمعمول به خود، براى خودنمایى و به منظور جلب توجه دیگران ناشى از عقدة حقارت و نوعى بیمارى است كه از ابتدا، دین اسلام زمینة بروز آن را از بین برده‏است.

رفتار مسلمان نباید غیرطبیعى و چندش‏آور باشد بلكه سلوك او باید همواره زیبا، موزون، متین، باوقار و مورد پسند جامعه باشد.

پیامبر اكرم‏صلى الله علیه وآله از دو گونه لباس نهى مى‏فرمودند:

المشهورة فى حسنها و المشهورة فى قبحها؛

لباسى كه در زیبایى موجب شهرت است و لباسى كه در زشتى انگشت‏نما است.[1]

امام على‏علیه السلام مى‏فرمایند: البس ما لا تشتهر به و لا یزرى بك؛

لباسى بپوش كه تو را انگشت‏نما نكند و موجب حقارت و استخفاف تو نگردد.[2]

رسول الله‏صلى الله علیه وآله: من لبس ثیاب شهرة فى الدنیا البسه الله ثیاب الذل یوم القیامه؛

هر كس در دنیا لباس شهرت بپوشد خداوند در قیامت به او لباس ذلت بپوشاند.[3]

امام صادق‏علیه السلام: كفى بالمرء خزیاً ان یلبس ثوباً یشهره او یركب دابّة مشهورة؛

براى خوارى انسان همین بس كه لباس شهرت بپوشد یا بر مركب شهرت نشیند.[4]

امام صادق‏علیه السلام: ان الله یبغض شهرة اللباس - الشهرة خیرها و شرها فى النار؛

خداوند شهرت لباس را دشمن مى‏شمارد - شهرت چه خوب و چه بد در آتش است.[5]

پیامبر اكرم(ص) از دو نوع شهرت نهى نمودند نازك بودن بیش از حد لباس و كلفت بودن آن، بلندى بى‏رویة لباس و كوتاهى آن.[6]

حماد بن عثمان به امام صادق‏علیه السلام عرضه مى‏دارد كه امام على‏علیه السلام لباس خشن مى‏پوشیدند و پیراهن خود را به قیمت چهار درهم تهیه مى‏كردند اما شما لباس خوب مى‏پوشید. حضرت در پاسخ او فرمود: ان على ابن ابى طالب كان یلبس ذلك فى زمان لا ینكر و لو لبس مثل ذلك الیوم لشهر به فخیر لباس كل زمان لباس اهله؛

امام على‏علیه السلام آنگونه لباس را در زمانى مى‏پوشیدند كه ناپسند نبود اما اگر امروزه آنگونه لباس پوشیده شود انسان انگشت‏نما مى‏شود. بهترین لباس هر زمان لباس اهل آن زمان است.[7]

در روایت دیگر از امام رضاعلیه السلام نقل شده‏است:

و لیس یحتمل الزمان ذلك؛

زمانه تحمل اینگونه رفتار را ندارد.[8]

بر پایة این رهنمود دینى مى‏توان نتیجه گرفت كه «لباس شهرت» عنوانى نسبى و شناور است كه در زمان‏ها و مكان‏هاى مختلف و از حیث افراد، مصادیق متفاوت دارد.

چه بسا لباسى كه در یك جامعه لباس شهرت است ولى در جامعة دیگر غیرعادى تلقى نمى‏شود. حتى در مورد یك فرد تا فردى دیگر ممكن است متفاوت باشد.

اگر چنین تغییرى در عنوان (موضوع حكم) پدید آید حكم شرعى هم از زمانى به زمان دیگر و از جامعه‏اى به جامعة دیگر متفاوت خواهد بود.

براین اساس برخى از ناهنجارى‏هاى لباس و هیأت ظاهرى روحانیون را در شرایط كنونى فهرست‏وار برمى‏شماریم:

آشفتگى عمامه و كم‏توجهى به زیبایى آن، زیاد بزرگ بودن یا كوچك بودن عمامه، بازگذاشتن دكمة قبا یا آستین پیراهن، كشیده شدن عبا بر روى زمین و بلندى بیش از اندازة لباس، ناسازگارى رنگ قطعات لباس، كوتاه‏تر بودن عبا از قبا یا لباده، وصله‏دار بودن یا فرسودگى لباس، پوشیدن لباس رنگ و رورفته یا آلوده یا بد حالت (ناشى از دوخت بد)،

برجستگى بیش از حد جیب‏هاى لباس، پاره بودن درزهاى لباس، سوراخ بودن جوراب، عدم رعایت نظافت لباس، پوشیدن لباس چروك و بدون اتو، نپوشیدن جوراب و استفاده از دمپایى در مجامع رسمى، پوشیدن كفش سفید یا زرد، استفاده از انگشترهاى متعدد یا بسیار درشت،

بلند بودن بیش از اندازة ریش، كوتاهى ریش كمتر از حد متعارف، تراشیدن موى سر، تراشیدن سبیل، بلند گذاشتن موى سر زیر عمامه، شانه نكردن موى سر و صورت، بلند بودن شارب (موى روى لب)، استفاده از لباس با رنگ‏هاى غیر متعارف، پوشیدن پیراهن یقه‏دار زیر قبا، كشیدن پا بر زمین هنگام راه رفتن و خلاصه هر چه در نظر عرف مصداق آشفتگى یا شلختگى محسوب شود.

شمایل ظاهرى روحانى دراجتماع باید همچون پیامبر اكرم‏صلى الله علیه وآله متوازن، آراسته، خوش‏نما، پاكیزه، جذاب، معطر و بدون عیب باشد.

این گفتار را با ذكر یك تعلیم دینى روشنگر دربارة تعداد لباس به پایان مى‏رسانیم. اسحاق بن عمار از امام صادق‏علیه السلام سئوال مى‏كند داشتن 10 لباس براى مؤمن چگونه است؟ حضرت مى‏فرمایند:

ولیس ذلك من السّرف انما السرف ان تجعل ثوب صونك ثوب بذلتك؛[9]

این اسراف نیست. اسراف آن است كه لباس آبروى خود را روزمره و در وقت كار بپوشى (و بى‏جهت كهنه‏اش كنى)

(ذکر این نکته نیز بجاست که لباس روحانیت علاوه بر اینکه لباس رسول الله به شمار می رود, لباس قشر خاصی از جامعه است. مانند لباس پلیس, لباس پزشکان, لباس آتشنشانی و .... . همه این لباسها با توجه به تفاوتهایی که دارند اما هیچ کدام لباس شهرت نبوده و نیستند. بلکه نشان از هویت حقوقی افراد دارند.)


منابع:

[1]كنز العمال، ح 41171.

[2]میزان الحكمه، ح 1808 از غررالحكم: 2316.

[3]بحارالانوار 8 /13 / 101.

[4]بحارالانوار 105/252/78.

[5]كافى 1/444/6 و 3.

[6]كنز العمال 41172.

[7]كافى 15/444/6.

[8]مكارم الاخلاق 648/220/1.

[9]بحارالانوار 1/317/79.

برگرفته از کتاب : لباس روحانیت چراها و بایدها – محمد عالم زاده نوری

تهیه و فرآوری : محمد حسین امین ، گروه حوزه علمیه تبیان