ضدحال سفری یادتان نرود!
در این یادداشت سعی نموده ایم چند روشی را برای بدسفری حرفهای شدن یادتان بدهیم که در این صورت یا به شیوه لقمان حكیم عمل میكنید و برای لذت بردن از سفر برخلاف آنچه گفتهایم عمل میكنید یا واقعا به یك بد سفر حرفهای تبدیل میشوید و در پایان نوروز وقتی دوستان و آشنایان میپرسند تعطیلات چگونه گذشت، فریاد میزنید «افتضاح!»
* پیش از راه افتادن، حواس اعضای دیگر خانواده را پرت كنید تا آنها فراموش كنند فیوز كنتور خانه را قطع كنند و شیرهای اصلی آب و گاز را ببندند یا درهای خانه را قفل كنند تا وسط مسافرت همسایههای نگران به شما زنگ بزنند و بگویند خانهتان را آب گرفته یا به خاطر نشت گاز یا اتصالی سیمهای برق آتش گرفته است یا دزدها خالیاش كردهاند.
* وقتی از خانه به قصد سفر راه افتادید، بعد از حدود یك ساعت به یاد بیاورید اوراق هویتی مثل شناسنامه، كارت ملی یا كارتهای مهمی مانند كارت بنزین و كارت اعتباری ، دفترچههای بیمه و یا حتی چمدانی مهم را جا گذاشتهاید و لازم است برگردید.
* وقتی وارد جاده شدید كنار راننده بنشینید یا دائما با او صحبت كنید یا میوه پوست بكنید و در حالی كه او رانندگی میكند سرپیچها مجبورش كنید میوه بخورد یا از تصادفهای خونین جادهای كه در طول زندگیتان دیدهاید برایش تعریف كنید.
* اگر خدای ناخواسته تصادف كردید در حالی كه بقیه سعی میكنند آرامششان را حفظ كنند یا غش كنید یا هوار بزنید یا با راننده دعوا كنید و او را مقصر بدانید تا بیشتر مضطربش كنید. اگر خودتان راننده هستید، همین برخورد را با دیگران داشته باشید.
* همیشه نفوس بد بزنید، مثلا وقت راه افتادن بگویید «من میدانم تصادف میكنیم» یا «یه حسی بهم میگه سفرمون خراب میشه» یا «فكر كنم این آخرین سفرمونه» و... پس از آن، هر وقت اتفاق ناخوشایندی میافتد عالمانه سرتكان بدهید كه «مننننننن میدوووووونستم.»
*دیگران را مجبور كنید همراه شما در رستورانهای بین راهی غذا بخورند تا همه با هم مسموم شوید و بیشتر فرصت مسافرت را در دستشویی و بیمارستان بگذرانید.
* هرگز با اعضای خانواده رو راست نباشید؛ مثلا اگر نظرتان را درباره اقامت در محلی میپرسند آنجا را تایید كنید و وقتی ساكن شدند، شروع به غر زدن كنید.
* لزومی ندارد لوازم شخصیتان را با خود به سفر ببرید.از مسواك و خمیر دندان و دمپایی تا شانه و لباسهای گرم همه در ساك دیگران یافت میشوند و میتوانید از آنها استفاده كنید. در مجموع منظورمان این است كه لوازم دیگران را لوازم خود بدانید.
* یا كم حرف باشید و پاسخ هیچكس را ندهید یا مثل رادیویی باشید كه دگمه خاموشی ندارد آنقدر صحبت كنید كه گوشههای دهانتان كف كند و آسایش همراهان را مختل كنید.
* با خانوادههایی كه در دیگر اتاقهای هتل، متل یا ویلاهای اطراف هستند، به بهانههای مختلف درگیر شوید.
این بهانه میتواند جای پارك خودرو باشد یعنی همان دعوای همیشگی بر سر این كه چه كسی اول جای پارك را دیده است.چپ نگاه كردن هم بهانه خوبی است به آنها بگویید چرا به خانواده شما نگاه كردهاند، انتخاب مكانی برای نشستن هم واقعا برای دعوا راهانداختن مفید است، هر جا نشستند بگویید آنجا مال شماست و از پیش نشانش كرده بودید. سر و صدا هم بهانه مناسبی است مثلا بگویید به صدای گریه بچهها یا خنده آدم بزرگها حساس هستید. علاوه بر این گزینهها، موارد دیگری هم برای بهانهگیری هست، اما پیدا كردن شان بستگی به استعداد و خلاقیت شما دارد.
* اگر گروهی سفر میكنید بچههای كوچك فامیل را بترسانید. مجبورشان كنید بیسر وصدا و دست به سینه، گوشهای بنشینند. اگر از شما سوالی كردند نشنیده بگیرید و خلاصه به آنها بفهمانید كه دوستشان ندارید. اگر گروهی سفر نمیكنید بچههای خانوادههای دیگر را تنبیه كنید. به آنها بگویید در اطراف شما بازی نكنند. هر خرابكاری را گردن آنها بیندازید و به والدینشان شكایت كنید. هرگز فكر نكنید كه آنها به اقتضای كم سن و سالی حق دارند گاهی شیطنت كنند، از خطاهایشان نگذرید. اگر شما هم فرزندی دارید مسوولیت او را به دیگران واگذار كنید یا به امان خدا رهایش كنید.
* یكی از روشهای بسیار مناسب برای زهر كردن سفر با كفش،این است که هیچ وقت و برای هیچ مكانی كفش مناسب نپوشید و یا این که از كفشهای نو در سفر استفاده کنید، این طوری كفشها پاهای شما را میزنند و تا پایان مسافرت از جایتان تكان نمیخورید.
* تابع برنامهها نباشید، اگر دیگران میخواهند در محل اقامت بمانند شما اصرار كنید بیرون بروند و اگر میخواهند بیرون بروند بگویید مایلید در خانه بمانید.
* ناپدید شوید! سر بزنگاه خودتان را گم و گور كنید و 5 ـ 4 ساعت بعد شاد و خندان، در حالی كه بقیه بشدت آشفته و نگران هستند برگردید و بگویید برای خرید یا پیادهروی بیرون رفته بودید و تلفن همراهتان را هم برای آرامش بیشتر خاموش كرده بودید.
* در فعالیتهای گروهی شریك نشوید. اگر دیگران علاقهمند هستند بازی گروهی انجام بدهند یا به شكل گروهی خرید كنند، ظرفها را بشویند یا غذا را حاضر كنند، خودتان را از جمع جدا كنید.
* در تقسیم مسوولیتها ثابت كنید عرضه هیچكاری را ندارید تا كسی جرات نكند وظیفهای را به شما بسپرد. با این روش هم كاملا بیكار میشوید و هم بار مسوولیتهای دیگران را سنگینتر میكنید.
* جورابهایتان را نشویید و مسواك زدن را ترك كنید. در بیانی كلیتر میشود گفت رعایت بهداشت در سفر هیچ ضرورتی ندارد و هر چه كثیفتر باشید، بهتر و بیشتر میتوانید مسافرت را بهكام بقیه زهر كنید.
*
تا جایی كه میتوانید سیگار بكشید تا همراهان تان بفهمند هوای پاك معنایی ندارد!* اگر دارویی خاص و نایاب مصرف میكنید آن را جا بگذارید تا وقت همسفران با دنبال دارو گشتن در داروخانههای شهر مقصد بگذرد.
* رفتارتان باید دقیقا برخلاف جمع باشد. وقتی آنها شاد هستند، سگرمههایتان را به هیچ وجه از هم نگشایید. وقتی غمگین هستند از ته دل بخندید و دست بیندازیدشان.
* شما نباید همراه با دیگران بخندید بلكه باید به دیگران بخندید. خانوادههای دیگر را مسخره كنید. از نقاط ضعف آنها و بخصوص سر و وضعشان برای خندیدن بهره بگیرید. برای دیگران اسمهای تحقیركننده بگذارید یا نامشان را نیمهكاره صدا كنید.
* خودخواه باشید . در سفر فقط باید به شما خوش بگذرد. مهم نیست دیگران چه شرایطی داشته باشند. بهترین جا در خودرو و محل اقامتتان و بهترین جزء غذا حق شماست. در ضمن پز دادن فراموشتان نشود.
* جای چمدانتان كجاست؟ روی تخت دیگران.
* لجباز باشید. با همه چیز مخالفت كنید. اصلا لازم نیست به پیشنهادهای دیگران گوش كنید حتی میتوانید پیش از شنیدنشان مخالفتتان را اعلام كنید.
* سفر بهترین فرصت برای انتقامجویی است. در مدت مسافرت، همه دلخوریهای گذشته با همسفران را در ذهنتان مرور كنید و بعد خرده حسابها را تصفیه كنید؛ مثلا شریك زندگیتان را یاد آخرین باری كه با هم حرفتان شد بیندازید و به این ترتیب بحث و جدلها را از نو آغاز كنید.
* از دیگران طلبكار باشید. همیشه تصور كنید آنها به شما قرضی نپرداخته دارند. با این شیوه همیشه خشمگین و ناراضی به نظر میرسید و اجازه نمیدهید دیگران از اوقاتشان لذت ببرند.
* ناخن خشكی، ویژگی تضمینشدهای برای خراب كردن سفر است. فكر كنید جیب ندارید. هرگز دست در جیبتان نكنید. اگر اعضای خانواده از شما پولی خواستند بگویید كارت اعتباریتان را جا گذاشتهاید یا پولهایتان را گم كردهاید. اگر با خانوادههای دیگر سفر میكنید مخارج خورد و خوراك را روی دوش آنها بیندازید. این كار هم دشوار نیست. وقتی نوبت پول خرج كردن میرسد تعارف كنید كه خودتان حساب میكنید، آنها هم احتمالا تعارف خواهند كرد. درست در همین لحظه از فرصت استفاده كنید و بپذیرید كه آنها هزینهها را بپردازند.
* در روش قبلی شما نباید تعارف را ادامه میدادید، اما در این قسمت یاد میگیرید چطور باید با تعارف كردن سفر را خستهكننده كنید. در این شیوه دائما تعارف كنید و آنقدر این رفتار را در قبال اعضای دیگر خانواده یا خانوادههای همسفر ادامه دهید كه كلافه شوند و بیشتر وقتشان در سفر به همین حرفها بگذرد. این تعارفات میتوانند اصرار بر انجام كارهایی بر خلاف میلتان باشند؛ مثلا وقتی علاقه و توانایی به عهده گرفتن مسوولیتی را ندارید اصرار كنید آن را به شما واگذار كنند.
* گاهی هم تعارفات برای سرگرم كردن شما هستند مثلا به زور تعارف، دیگران را به برنامهای كه نمیخواهند در آن شركت كنند ببرید یا توی بشقاب شان غذا بریزید یا آنقدر جلوی هر دری برای این كه اول چه كسی رد شود، تعارف كنید كه هربار همسفرها دری را میبینند وحشتزده شوند!
فرآوری: نسرین صفری بخش خانواده ایرانی تبیان
منابع:جام جم آنلاین / رادیو فردا همراه با تغییرات و اضافات