تبیان، دستیار زندگی
زندگی آیت الله رفیعابسیار ساده و محقرانه بود. به شدت از تجمّلات و زرق و برق زندگی و روزگار دوری می گزید. گاهی خانواده اش از سختی و تهیدستی گلایه می كردند؛ اما او می خندید و می گفت: «یعنی می گویید با روس و انگلیس بسازم و زندگی درست كنم؟ هرگز!»
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

با روس و انگلیس بسازم؟هرگز

آیت الله شیخ مهدی
زندگی آیت الله رفیعابسیار ساده و محقرانه بود. به شدت از تجمّلات و زرق و برق زندگی و روزگار دوری می گزید. گاهی خانواده اش از سختی و تهیدستی گلایه می كردند؛ اما او می خندید و می گفت: «یعنی می گویید با روس و انگلیس بسازم و زندگی درست كنم؟ هرگز!»

طلیعه

فرهنگ دینی و شكوفایی آن بر فضلیت ها و ارزش های دینی و اخلاقی استوار است و همه جامعه انسانی از آن بهره مند می شود.

رسالت دانشمندان و اندیشمندان اسلامی كه سروش اطاعت از رب العالمین سرداده اند، تلاش گسترده و پایدار است تا محورهای فطری بشریت را شكوفا كنند.

تولد

آیةالله حاج شیخ مهدی معزالدوله ای در سال 1317 ق. در تهران و در محله قدیمی شاهی (پامنار كنونی) دیده به جهان گشود.حاج شیخ مهدی، دوران كودكی را در خانه علم و تقوا، زیر نظر پدرش سپری كرد و در آغاز جوانی به تحصیل علوم دینی پرداخت.(1)

وی همراه با هم بحث و یار وفادار خود، آیةالله حاج سید مهدی كشفی بروجردی (11) (1316 - 1367 ق.) در حوزه علمیه تهران - كه در آن روزگار حوزه علمیه مشهوری بود، در نزد استادان گرانقدری به تحصیل معارف دینی پرداخت.

ویژگی های اخلاقی

آیت الله حاج شیخ مهدی رفیعا دارای ویژگی های فراوان و ممتازی بود  كه می توان گفت ان ویژگی ها سبب موفقیت او شده بود که زیر به برخی از آنها اشاره می شود:

الف: زندگی آیت الله رفیعابسیار ساده و محقرانه بود. به شدت از تجمّلات و زرق و برق زندگی و روزگار دوری می گزید. گاهی خانواده اش از سختی و تهیدستی گلایه می كردند؛ اما او می خندید و می گفت: «یعنی می گویید با روس و انگلیس بسازم و زندگی درست كنم؟ هرگز!»

وی از تارکان دل بریده دنیا بود. در همسایگی مسجد، امیری از امرای پرقدرت ارتش بود كه گاهی در سلك درویشان در می آمد و طرح دوستی می ریخت؛ اما حاج شیخ مهدی یكبار به منزلش نرفت و كاری به او ارجاع نداد.

اعیان و اشرافی بودند كه آرزو داشتند حاج شیخ یك بار به منزلشان برود؛ اما وی نرفت؛ ولی با فقرا همنشین بود.

ب: برای مردم و شاگردانش، بسیار وقت می گذاشت و از همنشینی با آنان اظهار خوشحالی وخرسندی می كرد. در مسجد و خانه خود منبر می رفت.

گاهی نزدیك به دو ساعت سخنرانی می كرد اما آنچنان شیرین و جذّاب بود كه كمتر كسی اظهار خستگی می كرد. هر هفته صبح جمعه و نیز ایّام محرم و صفر و فاطمیه و نیز روزهای ولادت و وفات امامان، در خانه اش مراسم عزاداری و جشن برگزار می كرد.

ج: او به گفته هایش، اعتقاد راسخ داشت. سخن از دل می گفت و چون دلسوخته بود، سخنش بر دل ها می نشست و مخاطب خود را تحت تأثیر قرار می داد.

 او در این زمینه بسیار موفق بود. كسانی بودند كه یك بار پای منبر و سخن او می نشستند و دل باخته می شدند و برای همیشه دست از گناه و آلودگی شسته و در زمره نیكان زمان در می آمدند. وی برای فرزندش نقل می كند:

«ا یكی از دوستان روحانی ام كه اهل قزوین بود، عازم شهر شدیم. به گاراژ رفتیم. اتوبوس آماده نبود. در نزدیكی گاراژ به خانه آشنایی از اهالی قزوین رفتیم كه اتفاقاً جوانی در آن خانه میهمان بود.

 در ضمن صحبت گفت: می خواهم عروسی كنم و به تهران آمده ام و گروه مطربی را دعوت كرده ام كه از بهترین و گران ترین مطرب ها هستند.

 حاج شیخ مهدی می گفت: به سادگی موعظه اش كردم كه فرزندم! اگر می خواهی زندگی نوین تو مبارك باشد، به گناه آلوده اش نكن؛ بهتر است به جای مطرب، از وجود این آقا - اشاره به دوست روحانی ام كردم - دعوت كنی تا برای مهمانانت از معارف اهل بیت پیامبر(ص) سخن بگوید.

حاج شیخ در قزوین بود كه آن جوان آمد و آنان را به عروسی دعوت كرد و گفت: من سخن شما را پذیرفتم. شما هم به وعده خودتان وفا كنید و در بزم ما شركت كنید و مردم را با معارف اهل بیت پیامبر(ص) پذیرایی نمایید.

د: عاشق شیدای اهل بیت علیهم السلام بود. آنچنان عاشقانه و خالصانه از پیامبر(ص) و اصحابش یاد می كرد كه شنوندگان به شدت گریه می کردند.

 عالمی بزرگوار می گفت: «شبی به مسجد آیةالله معزالدوله رفتم. وی بر منبر بود و از ابوذر غفاری، صحابی عالی مقدار پیامبراكرم(ص) سخن می گفت. مردم پای منبر او چنان می گریستند، كه شگفت زده شدم مثل آنكه مصیبت عاشورا می خواند.(2)

ه: خطی زیبا داشت، پوششی ساده و تمیز برتن و همیشه معطر بود، آرام و مطمئن سخن می گفت، با وقار راه می رفت و همیشه  سیمایش متبسم، جذّاب و نورانی بود.

مسجد معزالدوله

این مسجد در سال 1317 ق. براساس متن وقفنامه سنگی موجود در مسجد، ساخته شد. در متن این سنگ نبشته، در 14 سطر، حاوی دستور كارهای وقف در نحوه اداره این مسجد است كه تولیت آن به حاج سیدباقر، پسر مرحوم سیداحمد واگذار شد و...

متن وقف نامه:

بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین الاخیار و لعن الله اعدائهم اجمعین؛ و بعد وقف شرعی نموده سگ آستان دوستان امیرمؤمنان و اولاد آن بزرگوار:

محمد اسماعیل میرزا معزالدوله، ولد ابن بهرام میرزا معزالدوله - رحمةالله - این محقر مسجد را به انضمام تمامی پنج باب دكاكین و آن انبار و سقّاخانه، متصل به همین مسجد را با یك ربع ساعت آب از قنات سردار در مسجد معزالدوله، واقع در تهران، خیابان ایران، خیابان شهید احمدی، امروزه به مسجد حضرت سیدالشهدا معروف است.

 یكی از بناهای خیریه محمداسماعیل میرزا معزالدوله، نوه عباس میرزا نایب السلطنه فتحعلی شاه قاجار و فرزند بهرام میرزا معزالدوله، و به وسیله همسر او حاجیه فرخ لقاخانم ساخته شد.

مدار شش شبانه روز از مزار وقف نامه جداگانه، و مرده شویی در مسجد و مضافات مسجد، ممنوع است و تولیت آن را واگذار نمود به جناب سلالةالسادات حاجی سیدباقر، خلف مرحوم حاج سید احمد طاب ثراه و... این وقفنامه یا اجاره نامه كه در 12 سطر تنظیم شده است حاوی نكات سودمندی است از نحوه اجاره ملك در طهران قدیم. در پایان آمده است:

و صیغه بر مراتب مسطوره جاری و واقع گردید؛ فی شره ربیع الامولود هزار و سیصد و چهل و چهار .

پرواز به سوی ابدیت

آیةالله معزالدوله ای سرانجام پس از هشتاد و پنج سال عمر پرخیر و بركت و مجاهدت دائم در راه خدمت به مكتب تشیّع و اهل بیت عصمت و طهارت(ع)، سرانجام در نیمه شب 21 ربیع الاول سال 1402 ق.

در تهران دار فانی را وداع گفت و به ملأ اعلی پیوست. از آنجا كه به قبرستان مرحوم آیةالله حاج شیخ عبدالكریم حایری یزدی، معروف به «قبرستان نو» در قم بسیار علاقمند بود، طبق وصیت وی، در فضایی باز و زیر آسمان، در این گورستان به خاک سپرده شد.


پی نوشت ها:

1 مجله مسجد، سال دهم، ش 60، ص 77 .

2 مصاحبه با حجةالاسلام والمسلمین حاج شیخ حسن برزویی تهرانی .

منابع

1-  مجله مسجد

2-  کتاب ستارگان حرم

تهیه و فرآوری: فریادرس گروه حوزه علمیه