تمدن دشت قزوین و تکنولوژی فلزکاری
تمدن واقع در دشت قزوین از تمدن های کهن ایران است که قدمت برخی از آثار مکشوفه در آن به هزاره ششم پیش از میلاد می رسد. ایشان در فنون فلزکاری پیرفتهای قابل ملاحظه ای کرده بودند.
دشت قزوین منطقهای كه تپه سگزآباد در آن واقع شده است با مساحت حدود 443200 متر مربع بخش شمال غربی شمال مركزی ایران را تشكیل میدهد، دشت قزوین به لحاظ ارتباطی در گذشته و حال در مسیر اصلی ارتباطی میان شرق و غرب فلات بزرگ ایران بوده است. افزون بر آن، این منطقه از دیرباز )حدود هزاره ششم پ.م(به لحاظ سكونت، مهاجرت و تردد برای مردمان ساكن در ایران اهمیت زیادی داشته است. محلهای حفاری شده در این منطقه به فاصله كوتاهی از جادهها واقع شدهاند. شواهد و مدارك جغرافیایی و باستانشناسی نشان میدهد كه دشت قزوین در اكثر ادوار مختلف نقش موثری را در ارتباط میان شرق و غرب و شمال و جنوب فلات ایران ایفا كرده است. در نتیجه بسیاری از فرآیندهای فرهنگی و تكنولوژیكی این منطقه مهم فلات ایران را در ادوار مختلف میتوان بر اساس همین ویژگی مورد مطالعه قرار داد. همانطور كه قبلا اشاره گردید. از جمله فرآیندهای تكنولوژیكی، فلزكاری كهن میباشد كه سیر تحول و پویایی آن را از هزاره ششم پ.م تا ظهور امپراتوری هخامنشی، به بهترین وجه میتوان در دشت قزوین مورد مطالعه قرار داد. شواهد و آثار این فرآیند را باید با توجه به قدمت تسلسل و توالی استقرارهای باستانی این منطقه در نظر گرفت و ارزیابی نمود. در این راستا آنچه كه جالب توجه است، نتایج تحلیلهای فلزگری كهن در منطقه شمال مركزی ایران به ویژه در دشت قزوین عموما قابل تعمیم به مناطق دیگر فلات میباشد. از این نظر مطالعات فراگیر در زمینه فرآیند فلزكاری در این منطقه از اهمیت ویژهای برخوردار است. قسمتی از آثار و شواهد فلزگری در منطقه از محوطههایی به دست آمدهاند كه با روشهای قدیمی حفاری شدهاند مثل تپه سیلك كاشان و تپه حصار دامغان. افزون بر آن این محوطهها با فاصله نسبتا طولانی از همدیگر واقع شدهاند و دارای تسلسل استقراری از اول پیدایش فلزكاری تا دوره هخامنشی نمیباشند. بنابراین بر اساس یافتههای فلزگری از این محوطهها نمیتوان كل فرآیند فلزگری منطقه را مورد مطالعه قرار داد. بر عكس در دشت قزوین محوطههای حفاری شده (زاغه، قبرستان، سگزآباد) كه دارای تسلسل نسبی استقرارهای پیش از تاریخ هستند در فاصله بسیار كمی از همدیگر قرار گرفتهاند و از هر سه محوطه نیز آثار مربوط به فلزگری كشف شده است.
از جمله فرآیندهای تكنولوژیكی، فلزكاری كهن میباشد كه سیر تحول و پویایی آن را از هزاره ششم پ.م تا ظهور امپراتوری هخامنشی، به بهترین وجه میتوان در دشت قزوین مورد مطالعه قرار داد. شواهد و آثار این فرآیند را باید با توجه به قدمت تسلسل و توالی استقرارهای باستانی این منطقه در نظر گرفت و ارزیابی نمود
تپه سگزآباد با ارتفاع حدود 5 متر از زمینهای اطراف و با گستره 12500 متر مربع و انباشت 5/10 متر لایهها و بقایای فرهنگی، قبل از شروع فعالیتهای حفاری دانشگاه تهران در این محوطه در سال 1349 به شدت مورد توجه سودا اموال فرهنگی بوده است. به طوری كه بیشترین اشیا مربوط به این محوطه كه از طریق حفاری قاچاق به دست آمده است در موزههای كشورهای غربی و ژاپن نگهداری میشود. آن مقدار اشیایی هم كه از حفاریهای دانشگاه تهران در این محوطه به دست آمده است و به موزههای ملی ایران و قزوین تحویل گردیده است در اثر عدم به كارگیری روشهای مرمت و حفاظت از بین رفته است. كاوشهای انجام شده در تپه سگزآباد و اطلاعات به دست آمده از آن را میتوان در سه بخش مورد توجه قرار داد. بر اساس اطلاعات به دست آمده از هفت فصل حفاری (55 _ 1349)، لایه نگاری و كاهنگاری نسبی محوطه مشخص میشود (شهمیرزادی، 1356)، اشیا فلزی به دست آمده از این حفاریها توصیف و گونه شناسی شدهاند (Shahmirzadi, 1979) در فصل حفاری سال 1356، بقایای معماری اواخر عصر مفرغ و عصرآهن محوطه و نیز اشیا مفرغی به دست آمده از این فصل كاوش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و منتشر گردیده است (Talai, 1983) در فصول حفاری سال 1376 تا 1378 (سه فصل) بازنگری وضعیت لایه نگاری محوطه صورت گرفته است و بقایای معماری منحصر به فردی كشف شده است (Talai, 1984) در سومین مرحله كاوش در تپه سگزآباد موضوع فلزگری كهن در این محوطه با استفاده از روشهای پیشرفته آزمایشگاهی انجام شده است كه در ادامه بدین موضوع خواهیم پرداخت.
به لحاظ تبیین جنبههای مختلف فلزگری در تپه سگزآباد دو نوع داده با ارزشهای مطالعاتی متفاوت مورد توجه قرار گرفته است. دادههائیكه از لایههای استقراری به دست آمدهاند و دادههائیكه از سطح تپه جمعآوری شدهاند. دادههای نوع اول شامل قطعات و اشیا فلزی و سربارهها میباشند. دادههای نوع دوم شامل كانیهای مختلف فلزات میباشد كه در سطح محوطه پراكنده شدهاند. با توجه به این كه قسمت اعظم دادههای فلزگری كهن اشیایی هستند كه به تنهایی قادر به بازگو نمودن اطلاعات و رموز فلزگری كهن نیستند، بنابراین بایستی از شیوههای متنوع آزمایشگاهی استفاده نمود. جهت تبیین جنبههای مختلف فلزگری در سگزآباد از مطالعات متالوگرافی، طیف نگاری (سپكتروگرافی) مینرالوگرافی یا بررسیهای میكروسكوپی سنگهای معدنی استفاده شده است. این روشها هر كدام رمزی از رموز فلزگری را آشكار میسازند. مثلا مطالعات مینرالوگرافی برای مطالعات سنگهای معدنی به دست آمده از محلهای باستانی كه در آنها عملیات احیا صورت گرفته است بسیار مفید است. روش كار بدین صورت است كه از سنگهای معدنی جمعآوری شده مقطع تهیه میشود، سپس آنها را در داخل قالبهای پلاستیكی قرار میدهند. سطح نمونهها به طور دقیق صیقل داده میشود در مرحله نهایی نمونهها را در زیر میكروسكوپ قرار داده و بدین ترتیب ساختار درونی و مواد تشكیل دهنده نمونهها مشخص میشود. بدین منظور 14 نمونه سنگ معدن جمعآوری شده از سطح تپه كه همگی از نوع سنگهای آتشفشانی و متعلق به ناحیه دشت قزوین بودند انتخاب شدند تا مطالعات مینرالوگرافی روی آنها انجام شود. نتایج مطالعات به شرح زیر میباشد:
تعداد 9 قطعه از نمونهها، مربوط به اكسیدهای آهن و تیتانیوم به صورت هماتیت، منیتیت و كوتیت میباشند. در برخی از نمونهها مقدار ماده معدنی قابل توجهی میباشد. از این یافته میتوان استنباط كرد كه فلزگران سگزآباد شناخت كافی از كانیهای غنی آهن داشتند و به صورت انتخابی و آگاهانه این گونه كانیها را از مناطق اطراف به محل ذوب منتقل میكردند. در حداقل دو نمونه از این قطعات كه حاوی اكسیدهای آهن بودند آثار عمل آوری قابل مشاهده است. در این نمونه اشكال هماتیت به صورت مدور دیده میشود كه شكل اولیه و ذاتی كانی نیستند و به واسطه عملیات بعدی از قبیل حرارت دهی بوجود آمدهاند كه در مرحله ذوب روی آنها انجام شده است.
بیشترین اشیا مربوط به این محوطه كه از طریق حفاری قاچاق به دست آمده است در موزههای كشورهای غربی و ژاپن نگهداری میشود. آن مقدار اشیایی هم كه از حفاریهای دانشگاه تهران در این محوطه به دست آمده است و به موزههای ملی ایران و قزوین تحویل گردیده است در اثر عدم به كارگیری روشهای مرمت و حفاظت از بین رفته است.
این یافتهها به وضوح نشانههای بارز فلزگری آهن در تپه سگزآباد میباشند. افزون بر آن مشخص میشود كه كانی غالب در نمونهها اكسیدهای آهن و تیتانیوم میباشند. در برخی نمونهها نیز آثار اندك كانی سازی مس با تظاهر مالاكیت و كالكوپیریت وجود دارد. در دو نمونه از مجموع 14 نمونه كانیهای مس به صورت مالاكیت دیده میشود. در یك نمونه قطعه سفید رنگ با مشخصات گالن (سولفور سرب) دیده میشود كه نشانگر استفاده از این ماده معدنی در سگزآباد میباشد. لااقل در دو نمونه كانی طلا دیده میشود كه حاكی از استخراج فلز گرانقیمت طلا در محوطه میباشد.
قسمت دیگر مطالعات آزمایشگاهی انجام گرفته در فلزگری تپه سگزآباد شامل تجزیه عنصری هفت قطعه فلزی میباشد كه در جریان حفاریهای علمی از لایههای استقراری پنجم و ششم در سالهای 77 _ 1376 به دست آمدهاند كه دو قطعه آنها مربوط به دوره پنجم، پنج قطعه مربوط به دوره ششم میباشند. از نظر تاریخی این نمونهها مربوطه به اوایل و اواسط هزاره دوم پ.م میباشند. نمونهها در آزمایشگاه «واندوگرافی» سازمان انرژی اتمی ایران به روش «پیكسی» (Pixe) مورد تجزیه عنصری قرار گرفتند. نتایج تجزیه عنصری نمونهها نشان میدهند كه در ساخت و عملآوری اشیا از سنگهای اكسیدی مس نسبتا خالصی استفاده گردیده است كه حاوی مقادیر ناچیز از ارسنیك و قلع هستند. مواد اولیه مورد استفاده برای اشیا سنگهای اكسیدی مس بوده است.
بخش هنری تبیان
منبع:
میراث خبر/ دكتر حسن طلایی ، استادیار دانشكده ادبیات دانشگاه تهران