تبیان، دستیار زندگی
جایی كه اعتماد وجود ندارد، احترامی نخواهد بود و جایی كه احترام نباشد، امنیت رابطه به مخاطره می‌افتد. جایی كه فرد بشدت احساس عدم امنیت كند، مرز طبیعی، سالم و ضروری بین امور شخصی و پنهانی از بین می‌رود و...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عشق با امنیت بالا


جایی كه اعتماد وجود ندارد، احترامی نخواهد بود و جایی كه احترام نباشد، امنیت رابطه به مخاطره می‌افتد. جایی كه فرد بشدت احساس عدم امنیت كند، مرز طبیعی، سالم و ضروری بین امور شخصی و پنهانی از بین می‌رود و...

حریم خصوصی

در زندگی همه ما، نقاط تاریك و غم‌انگیزی وجود دارد كه به طور معمول نمی‌خواهیم در مورد آنها با دیگران صحبت كنیم و كسانی هم هستند كه از احساس بی‌اعتمادی حاد و شدید رنج می‌برند. اینها افرادی هستند كه باید هر آنچه را همسرشان انجام می‌دهد، می‌گوید، می‌خواند، می‌نویسد و حتی فكر می‌كند، بدانند. این افراد اگر اطلاعاتی را كه اطمینان خاطرشان را فراهم می‌كند، دریافت نكنند، بلافاصله بدترین تصورات را در ذهن خود شكل می‌دهند. آنها مسائل را بیش از حد بزرگ كرده و همواره بد تعبیر و تفسیر می‌كنند.

در ضمن باید بدانیم جایی كه اعتماد وجود ندارد، احترامی نخواهد بود و جایی كه احترام نباشد، امنیت رابطه به مخاطره می‌افتد. جایی كه فرد بشدت احساس عدم امنیت كند، مرز طبیعی، سالم و ضروری بین امور شخصی و پنهانی از بین می‌رود و حریم شخصی و معقول همسر به عنوان كوششی برای پنهان كردن یك راز تعبیر می‌شود.

به این مثال كه یك مورد واقعی است، توجه كنید:

«ما خیلی كم‌سن و سال بودیم كه عروسی كردیم. ابتدا همسرم مشكلی جدی با حریم خصوصی خود داشت و در صورت ورود من به آن، احساس می‌كرد مورد تهاجم قرار گرفته، اما به تدریج او یاد گرفت تا مرا به حریم خود راه دهد. من هم یاد گرفتم كه برخی از مسائل باید خصوصی و شخصی باقی بماند، چراكه گفتن حقیقت درباره همه چیز، گاهی اوقات می‌تواند مخرب باشد. یاد گرفتن این مطلب كه هر فرد می‌تواند فضایی به عنوان حریم شخصی خود داشته باشد، بدون آن‌كه مشكوك به وجود اسراری مخرب در آن حوزه باشیم، تغییرات زیادی در روابط ما ایجاد كرد. اكنون همسرم احساس امنیت كامل می‌كند، در عین این‌كه خیلی از مسائل خود را با من در میان می‌گذارد و من هم خیلی بیشتر از قبل احساس امنیت می‌كنم، چراكه متوجه شده‌ام لازم نیست كه همه چیز را بدانم.»

نیازهای ایمنی، جزو اساسی ترین نیازهای انسانند و ارضا نشدن آنها فرد را دچار بیماریهای جسمی (روان تنی) و ناراحتی روانی (اضطراب، افسردگی، وسواس و...) می کند.

همسران به دلائل زیر برای افزایش امنیت خاطر یکدیگر حساس باشند وبرنامه ریزی و تلاش کنند

* همسرِ ناامن چون خود از آرامش برخوردار نیست، نمی تواند به شریک زندگی خود آرامش و آسودگی خاطر

ببخشد. اصولاً انسان اگر خود فاقد ویژگی کمال باشد نمی تواند آن ویژگی را در دیگری ایجاد کنند.

* پرخاشگری، بدبینی، زودرنجی، تحقیر کردن و طعنه زدن و ناشکیبایی از شایع ترین پیامدهای ناامنی روانی است.

* دنیاطلبی و مظاهر آن همچون ولخرجی و اسراف، حرص و زیاده خواهی راههایی برای جبران کمبود این نیاز است. راههایی که هیچگاه نمی تواند حقیقتاً پاسخگوی این نیاز باشد. با تمسک به این روشها مشکلات جدیدی بر مشکلات قبلی افزوده می شود.

* وقتی مرد یا زنی احساس ناامنی می کند یا فاقد آرامش است و همسر خود را عامل آن می داند، به دیگران پناه می برد و آنها را تکیه گاه خود قرار میدهد. خدا نکند این حامیان فریبکاران کژاندیشی باشند که با ظاهری خوش، فرد را به سوی خود می کشند و آسیب های اخلاقی و مادی فراوانی بر او وارد می سازند.

* ثابت شده است که روی آوردن به سیگار، مشروبات الکلی و موادمخدر راهی است که انسانهای فاقد آرامش و امنیت روان بر می گزینند تا از واقعیات فرار کنند.

* دست زدن به کارهای خشن و خطرناک و حتی اقدام برای نابود کردن، عامل تهدیدی است که امنیت خاطر را از بین می برد و بارها و بارها اتفاق افتاده است و سوژه صفحه حوادث روزنامه ها و مجلات شده است. همه این موارد ناشی از احساس ناامنی است.

* پدر و مادری که آسوده خاطر نباشند، چگونه می توانند فرزندانی با صلاحیت و استوار و مقاوم در برابر بیماری ها و بحران های زندگی تربیت کنند؟ باید توجه نمود که عمده ترین عامل و زمینه سلامت روان کودک وجود امنیت خاطر در پدر و مادر و دیگر اعضاء خانواده است.

در زمینه های فکری و اعتقادی با او هم رأی و همسو باشد. اگر اختلافی در این زمینه دارید بدون این که بخواهید باورهای خود را تحمیل کنید، از طریق مطالعه، بحث و گفتگو به هم نزدیک شوید و اگر خود نمی توانید به توافق برسید

چه باید کرد؟

برای این که همسر وجودی پر از امنیت و آسودگی خاطر داشته باشد رعایت نکات زیر سفارش می شود:

* اصلی ترین کار یافتن این باور است که انسان جایگاهی کریمانه دارد. به همسر خود کمک کنید تا بداند به عنوان یک انسان، خداوند او را کریم آفریده است. به او کمک کنید تا خود را باور کند و به توانایی هایی که خداوند به او داده است، ایمان بیاورد. تمام انسانها از تواناییهای خاص خود برخوردارند. تواناییهای همسرتان را پیدا کنید و با تکیه بر آنها او را به خداوند امیدوار کنید و در تقویت ایمان او کوشا باشید.

* در زمینه های فکری و اعتقادی با او هم رأی و همسو باشد. اگر اختلافی در این زمینه دارید بدون این که بخواهید باورهای خود را تحمیل کنید، از طریق مطالعه، بحث و گفتگو به هم نزدیک شوید و اگر خود نمی توانید به توافق

برسید از کسانی که در مسائل عقیدتی صاحب نظرند و هر دو آنها را می پذیرند برای روشن شدن مطلب بهره بگیرید.

* پشتیبانی و حمایت خود را از او در گفتار و کردار نشان دهید. اگر کسی حتی نزدیک ترین اعضاء خانواده شما بی جهت به همسرتان ایراد بگیرد و او را تضعیف کند به دفاع از او بپردازید و اجازه ندهید قدر و حرمت همسرتان زیر پا گذاشته شود.

* زندگی خود را بر پایه برنامه های منظم و واقع بینانه بنا کنید. پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله و سلم یکی از راه های دستیابی به کمال را برنامه داشتن در زندگی و اندازه گیری در امور مالی و هزینه ها می داند. امام رضا (ع) در این رابطه می فرمایند: «نسبت به مصارف مالی در درباره خود و عائله ات معتدل و میانه رو باش.1 »

* با خود و همسرتان صادق باشید. صداقت در قول و عمل، اطمینان و اعتماد می آورد. دروغ و پنهان کاری بزرگترین عامل از بین رفتن آسودگی و امنیت روان است. امیرالمؤمنین علی (ع) می فرماید: سرآغاز ایمان تخلق به اخلاق حمیده و خودآرایی به زیور راستی است.2 »

عشق با امنیت بالا

اگر همسرتان نداند چه می کنید، کجا می روید، میزان درآمدتان چقدر است، دوستانتان کیانند، حق دارد رنجیده و آزرده خاطر شود و بر آینده خود و روابطش با شما بیمناک گردد.

* با همسر خود رو راست باشید. از شادیها و دردهایتان با او سخن بگویید. اگر مسأله ای شما را نارحت نموده است، از او پنهان نکنید. مگر اینکه با بیان آن مسأله مرتکب خطایی شوید، مثلاً کسی شما را رنجانده است که اگر بخواهید بیان کنید و نام ببرید مرتکب غیبت شوید. در این نوع موارد خود را کنترل کنید. اما در شرایط دیگر سعی کنید با بیان مشکلات از ایشان راهنمایی و مشورت بخواهید.

* یکی از آفت های آشیان خانواده بی اعتمادی است. زن و شوهر هر دو باید بکوشند. کاری نکنند که اطمینانشان به یکدیگر سلب شود؛ باید دانست که خراب کردن ساده تر از ساختن است. اگر اطمینان زن و شوهر از هم سلب شود، ایجاد اطمینان مجدد سخت می شود. پس زن و شوهر نباید بی اعتمادی به یکدیگر را دامن زنند، در نحوه ارتباطات، سخن گفتن ها، تلفن کردن ها، ارتباط با دوستان و... باید به گونه ای عمل کنند که پیام آور اطمینان باشد. خوب است از ارتباطات یکدیگر مطلع باشید و حتی در شرایط لازم مشورت کنید، با همسرتان در مورد دوستانتان سخن بگویید به صورتی که نسبت به ارتباط شما با ایشان اعتماد داشته باشد. خیلی بد است که با دیگران با حوصله باشید و با همسر خود بی حوصله!

* خوبست مردی که تمکن مالی دارد مهریه زن را اگر آن قدر است که می توان با آن مسکن خرید، به زن بپردازد و برای او سرپناهی با سند قطعی و رسمی تهیه کند تا در ایام پیری در صورت فوت شوهر احساس سربار بودن نکند و اگر با آن مهریه نمی توان خانه کوچکی خرید، خود مرد در زمان حیاتش با خرید و هدیه یک باب مسکن، از همسر خوب و فداکارش قدردانی نماید.

* رفع نیازهای جسمی، ابراز محبت، احترام گزاردن و تکریم همسر و فراهم کردن زمینه های رشد و خودشکوفایی او در افزایش امنیت خاطر همسرتان مؤثر است و اصولاً ارضاء هر نیاز به رفع دیگر نیازها کمک می کند.

پی نوشت ها:

1- مستدرک. ج2، ص423

2- غررـ ص94

فرآوری: نسرین صفری

بخش خانواده ایرانی تبیان


منابع:جام جم آنلاین/ کتاب: شیوه های ارتباط موفق زوجین

مطالب مرتبط :

فوت کوزه‌گری در رابطه با زنان

نقطه پایان عشق در زندگی مشترک

کنار آمدن با همسری مرموز

بدون خجالت، دوستت دارم

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.