پارتی بازیهای خانگی
چگونگی ایجاد پیوندهای محکمتر میان فرزندان
حسادت واكنشى هیجانى است كه از قریب دو سالگى آغاز مىشود و با رشد كودك، ممكن است تا بزرگسالی ادامه یابد و بر طبق الگوهاى مختلف فرهنگى، به صورتهاى متفاوتى جلوهگر شود. حسادتدركودك، پاسخى طبیعىاست به محركها وهنگامى ایجاد مىشود كه به اعتقاد وى، عاطفه یا محبتى را از دست داده باشد.
در الگوى حسادت، غالبا نوعى ترس نیز وجود دارد; زیرا حسود احساس مىكند كه دیگرى عاطفه شخص مورد علاقه او را نسبتبه وى به خطر انداخته است و یا مقامى را كه او انتظار رسیدن به آن را داشته، دیگرى احراز كرده است.بنابراین، موقعیتى كه حسادت را برمىانگیزد، غالبا یك موقعیت اجتماعى است.
كودكان در ابتدا، از احساسات درونى خویش (حسادت) و علل پیدایش و پیامدهاى آن در رفتار خود، آگاهى زیادى ندارند و نمىدانند كه چرا رفتارهاى آنان تغییر كرده است. به عبارت دیگر، رفتارهاى آزار دهنده كودك حسود تا حد زیادى ناآگاهانه یا نیمه آگاهانه است، ولى با رشد عقلى بیشتر و نزدیك شدن به دوران بلوغ و نوجوانى و جوانى و پس از آن تا بزرگسالی و به دست آوردن تجربههاى درونى و بیرونى درباره علل و انگیزههاى رفتار حسادتآمیز خود، اینگونه رفتارها بیشتر آگاهانه مىشود.
رقابت و همچشمى یكى از فرزندان نسبت به سایر خواهران و برادران، كه گاه «رقابت همشیرها» نامیده مىشود، یكى از زمینههاى مساعد و عمده رشد حسادت در كودكان است و والدین آن را طبیعى و تقریبا غیر قابل اجتناب مىدانند. با توجه به چنین شرایطى، مىتوان گفت اولین فرزند نسبتبه كودكان بعدى حسادت بیشترى از خود نشان مىدهد; زیرا او مدتها تمام محبت و مواظبت پدر و مادر را به خود اختصاص داده بود.ولى با تولد فرزند دوم، این فرصت از او گرفته مىشود و همین موجب تحریك حسادت او سبتبه او مىگردد.
در میان كودكانى كه تفاوت سنى آنان بین 18 - 42 ماه است، بیش از سایر كودكان زمینه حسادت وجود دارد. بچه خردسال به هر مزیتى كه طفل بزرگ از آن برخوردار است، حسادت مىورزد و بچه بزرگتر از محبت و مواظبتى كه به بچه كوچكتر مىشود بدش مىآید.
والدینى كه به فرزندان خود توجه افراطى دارند و شدیدا نگران و مواظب آنها هستند، بیش از والدینى كه به كودكان خود توجه كمترى دارند با مشكل حسادت كودكانشان روبهرو هستند; زیرا این والدین براى پیشرفت فرزندان خود قوانین معینى وضع كردهاند و وقتى كه اطفال نتوانند خود را با آن منطبق سازند، مورد سرزنش پدر و مادر قرار مىگیرند.این فرزندان بیشتر اوقات با كودكانى كه پیشتر رفتهاند مقایسه مىشوند و این موجب برانگیخته شدن حسادت نسبتبه دیگر كودكان مىشود.
مطمئنا شما هم اگر بیش از یک فرزند دارید احتمالا با شکلی از حسادت و چشم و هم چشمی برادرانه و خواهرانه و یا دعواهای متداول بین آنها مواجه شده اید و جملات بالا برایتان بسیار ملموس و آشناست. علی رغم اینکه بروز این مشاجرات و دعواها میان آنها طبیعی است اما به این مفهوم هم نیست که تمامی دعواها میان خواهران و برادران باید طبیعی و غیر مهم تلقی نمود و یا بروز این رفتارها برایشان مفید و سودمند باشد. آرزوی هر پدر و مادر آن است که میان فرزندان خود رابطه ای صمیمانه برقرار باشد و روابط خانوادگی مستحکم تر و نفوذ ناپذیر باشد. اما گاهی خود والدین نمی دانند چطور باید این کار را انجام دهند. گاهی ایجاد دوستی و صمیمیت بین چند خواهر و برادر و ایجاد یک ارتباط قوی بین آنها به نظر غیر ممکن و نشدنی است.
لذا شما به عنوان والدین و مدیران اصلی خانواده، اولین کاری که باید انجام دهید این است که بزرگترین و کوچکترین فرزند خانواده را به یک اندازه در فرآیند تشکیل این پیوند و ارتباط مشارکت دهید اگر یک تاز متولد شده در خانه دارید اغلب این کودک بیشتر توجه را به خود جلب خواهد نمود که این باعث خشم و رنجش بچه های بزرگتر می شود. لذا قبل از آوردن کودک تازه به خانه، باید درباره آنچه که اتفاق خواهد افتاد با فرزندان بزرگترتان صحبت کنید و برایشان توضیح دهید و تمام آنچه را که دچار تغییر می شود برای شان شرح دهید.
لازم است آنها را مطمئن کنید که حتما اگر این اتفاقات بیفتد اصلا به مفهوم کاهش علاقه و عشق شما نسبت به فرزندان بزرگتان نیست. کار بعدی که باید انجام دهید مشارکت فرزندان بزرگتر در نگهداری و مراقبت از کودک نورسیده است. مثلا در شستن لباسها کمک کنند و یا در حالی که نوزاد را شیر می دهید برای کودک بزرگتر قصه بخوانید این امر باعث از بین رفتن ریشه های احساس حسادت و تشکیل پیوندهای جدید با فرزندان بزرگتان می شود.
کار دیگری که باید انجام دهید تا پیوندی قوی بین بچه ها برقرار کنید این است که مراقب باشید نحوه رفتار و برخورد شما با همه آنها یکسان باشد و تبعیض آمیز نباشد؛ این کار بسیار سختی است زیرا امکان دارد میان بچه های مختلف، درک متفاوتی از یک مساله یکسان وجود داشته باشند.
آنچه باید در ذهن داشته باشید این است که بچه بزرگتر مزایا، اولویتها و برتری های متفاوتی نسبت به بچه کوچکتر خواهد داشت این مفهوم رفتار تبعیض آمیز و متفاوت با بچه ها نیست بلکه یک قانون طبیعی و ذاتی والدینی است. آنچه باید انجام دهید این است که برای یک بچه پارتی بازی نکنید و یا استثنا قایل نشوید مثلا اگر زمان انجام کارهای منزل رسیده است همه آنها باید به اندازه توان خود در این کار مشارکت داشته باشند. منظور این نیست که قوانین یکسانی باید برای تمان بچه ها وضع شود و به طور یکسان به اجرا گذاشته شوند بلکه تنبیه و تشویق باید متناسب با سن کودک متفاوت باشد.
اقدام دیگری که برای تشویق بچه ها به مشارکت در ارتباط بیشتر با هم می توانید انجام دهید این است که آنها را تشویق کنید با هم و نه جدا از هم بازی کنند. فقط مراقب باشید که بازی های دسته جمعی، منشا درگیری و مشاجرات بسیاری بر سر این است که چه کسی چه چیزی بازی کند. البته این مشاجرات طبیعی است و تنها به جز در مواردی که امکان آسیب بدنی برای یکی از آنها باشد حق مداخله کردن ندارید.
با عدم دخالت در دعوای آنها ، به آنها می آموزید که همه چیز را بین خودشان حل و فصل کنند و همچنین در بازی کردن با هم،لازم است که مشوق" زمان خانوادگی" باشید. زمان خانوادگی را زمان خاص و کوچکی از شبانه روز قرار دهید که در این زمان گذران وقت با سایر اعضای خانواده باید صورت گیرد. سعی کنید زمان خانوادگی را طوری برنامه ریزی کنید که با هیچ برنامه خاصی تداخل نداشته باشد، تا زمانی پرکیفیت را با هم داشته باشید تا بتواند به استحکام روابط منجر شود.
هر چند گذران وقت با هم بسیار عالی است اما لازم است به کودک خود آموزش دهید که چه موقع باید بقیه را به حال خود بگذارد. خیلی از بچه ها قادر به دیدن علایم و نشانه های ارسالی از طرف خواهر و یا برادر بزرگتر خود که می گوید" مرا تنها بگذار" نیستند و همین مساله باعث اصطکاک و دعوای زیادی بین آنها می گردد.
به عنوان والدین لازم است که به بچه های کوچکتر آموزش دهید که لازم نیست تمام وقت خود را با برادر یا خواهر بزرگتر از خود سپری کنید و گاهی بزرگترها نیاز دارند که تنها باشند. این آموزش باعث می شود که فرزندان بزرگتر احساس بهتری نسبت به کوچکترها داشته باشند زیرا حس می کنند مجبور نیستند همیشه مراقب برادر یا خواهر کوچکتر از خود باشند.
مریم عطاریان
بخش خانواده ایرانی تبیان
مطالب مرتبط: