تبیان، دستیار زندگی
از اشعار سال 1307 در مشهد متولد شد. سال 1326 تحصیل در هنرستان -رشته آهنگرى- را به پایان برد و در همین سال به كار آهنگرى مشغول شد. سال 1327 وارد رشته ادبى دبیرستان شاهرضا شد و در پایان سال به تهران آمد و براى نظام وظیفه معافى...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

روزشمار حیات اخوان ثالث

زندگی نامه

قطعاتی از اشعار

سال 1307در مشهد متولد شد.

سال 1326تحصیل در هنرستان -رشته آهنگرى- را به پایان برد و در همین سال به كار آهنگرى مشغول شد.

سال 1327وارد رشته ادبى دبیرستان شاهرضا شد و در پایان سال به تهران آمد و براى نظام وظیفه معافى دو ساله گرفت و به استخدام آموزش و پرورش روستایى درآمد و براى تدریس به یكى از روستاهاى ورامین رفت.

سال 1329با دخترعمویش ازدواج كرد و سال بعد براى كار معلمى به لویزان تهران آمد و در همین سال مجموعه شعرهاى كلاسیكش را كه اغلب در قالب غزل بود، با عنوان ارغنون منتشر كرد.

سال 1332مدال طلاى مسابقه شعر فستیوال جوانان دموكرات نصیب او شد و به كشور رومانى دعوت شد كه به این سفر نرفت.

سال 1335مجموعه شعر زمستان را منتشر كرد.

سال 1336همكارى با رادیو را آغاز كرد.

سال 1338مجموعه دیگرى از اشعار خود را با عنوان «آخر شاهنامه» به دست چاپ سپرد.

سال 1348مجموعه پاییز در زندان از او چاپ و منتشر ‏شد. «عاشقانه‏ها و كبود» مجموعه دیگرش در همین سال به بازار آمد. «بهترین امید» گزینه اشعار و مقالات او نیز در همین زمان منتشر شد. در همین سال برای کار در تلویزیون به آبادان رفت.

سال 1349«برگزیده اشعار» در قطع جیبى به بازار آمد.

سال 1350«مجموعه مقالات» به بازار آمد.

سال 1353دوباره به تهران بازگشت.

سال 1354«آورده‏اند كه فردوسى...» را براى كودكان منتشر کرد.

سال 1355داستان «درخت پیر و جنگل» را براى بزرگسالان منتشر كرد.

سال 1356تدریس در دانشگاه را آغاز نمود.

سال 1357در تبیین دیدگاهها و تئورى اشعار نیمایى كتاب «بدعت‏ها و بدایع نیما یوشیج» را منتشر كرد و بعد مقارن اوج‏گیرى انقلاب، كتاب‏هاى «دوزخ اما سرد» و «زندگى مى‏گوید: اما باز باید زیست» از او به بازار آمد.

سال 1358كار در سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى (فرانكلین سابق) را آغاز كرد.

سال 1360بدون حقوق از كلیه مشاغل دولتى بازنشسته‏اش كردند.

سال 1361«عطا و لقاى نیما یوشیج» كه به نوعى ادامه كتاب «بدعت‏ها و بدایع...» بود منتشر گردید.

سال 1368گزینه اشعارش توسط انتشارات مروارید به بازار آمد.

سال 1369به دعوت «خانه فرهنگ آلمان» سفرى به كشورهاى اروپایى داشت و در این سفر شب‏هاى شعرى در انگلیس، فرانسه، دانمارك، سوئد و نروژ برگزار كرد.

شهریور سال 1369جهان شعر را وداع كرد و براى همیشه خاموشى گزید و در مشهد كنار آرامگاه فردوسى به خاك سپرده شد.