وجوب انتظار موعود
در اندیشهی شیعه، انتظار موعود به عنوان یک اصل مسلم اعتقادی مطرح بوده و در بسیاری از روایات بر ضرورت انتظار قائم آل محمد(علیهم السلام) تصریح شدهاست. برای تأیید این سخن میتوان به روایات زیر اشاره نمود:
1- روزی امام صادق (علیه السلام) خطاب به اصحاب خود فرمودند:
«ألا أخبرکم بما لا یقبَلُ الله عزَّ و جلّ، مِن العباد عَمَلاً إلّا به؟ فقُلتُ: بَلی، فقال: شهادةُ أن لاإلهألاالله و أنّ محمّداً عَبده و رسولُه، والإقرار بما أمر الله و الولایة لَنا، والبرائة مِن أعدائنا – یعنی الأئمّة خاصّة – و التَّسلیم لهم، والوَرَع، والإجتهاد، والطّمأنینةُ، والإنتظار للقائم (علیه السلام) »؛(1)
«آیا شما را خبر دهم به آنچه خدای صاحب عزت و جلال, هیچ عملی را جز به آن از بندگان نمیپذیرد؟ یکی از ایشان در پاسخ گفت: بله، ایشان فرمودند: گواهی دادن به اینکه هیچ کس جز خداوند شایستهی پرستش نیست و اینکه محمد(صلی الله علیه و آله وسلم) بنده و فرستادهی اوست, و اقرار کردن به آنچه خداوند به آن امر فرموده, و ولایت ما, و بیزاری از دشمنانمان ـ یعنی خصوص امامان ـ و تسلیم شدن به آنان, و پرهیزگاری و تلاش و مجاهدت و اطمینان و انتظار قائم (علیه السلام).»
2- از حضرت جوادالائمه (علیه السلام) نقل شدهاست که فرمودند:
«إنّ القائم منّا هو المهدی الذی یجب أن یُنتَظَرَ فی غیبته.» ؛(2)
«همانا قیام کنندهی از ما اهلبیت(علیهم السلام) همان مهدی (علیه السلام) است که انتظار او در (زمان) غیبتش واجب است».
تعبیر وجوب در فرمایش امام جواد (علیه السلام) نشاندهندهی ضرورت حال انتظار در زمان غیبت امام (علیه السلام) است؛ در ضمن باید توجه داشت که انتظار همانند افعالی چون خوردن و آشامیدن, برای انسان اختیاری نیست و اگر کسی طالب ایجاد این حالت است, باید مقدمات آن را در خودش فراهم کند و در صورت تحقق آن مقدمات, انتظار حاصل میشود، پس امر به «انتظار» و وجوب آن, در حقیقت به ایجاد مقدمات آن برمیگردد. در مورد انتظار امام عصر (علیه السلام) نیز مقدماتی است که حال انتظار را در فرد به درجهی قابل توجه و مؤثری میرساند, مهمترین این مقدمات را در چهار عامل زیر خلاصه میکنیم(3)
اول: یقین به ظهور حضرت: هر قدر علم و یقین شخص به ظهور امام عصر (علیه السلام) بیشتر و عمیقتر باشد, انتظارش نسبت به ایشان بیشتر است.
دوم: نزدیک دانستن امر ظهور: ممکن است کسی به اصل ظهور حضرت یقین داشته باشد ولی وقوع آن را در آیندهای دور ببیند, در این صورت انتظارش نسبت به آن سست و ضعیف میشود. همانگونه که در دعای عهد آمده است: «إنّهم یَرَونَهُ بعیداً و نراهُ قریباً»؛ «آنها (کافران و ناباوران) ظهور امام عصر (علیه السلام) را دور میبینند, ولی ما آن را نزدیک میبینیم.»
چنین اعتقادی خود به خود درجهی انتظار را در انسان بالاتر میبرد, البته لازمهی نزدیک دانستن ظهور پیشبینی در مورد ظهور نیست و با «استعجال» نیز که در روایات مذمّت شده کاملاً متفاوت است.(4)
سوم: دوست داشتن ظهور امام (علیه السلام): کسی که به ظهور امام زمان (علیه السلام) صددرصد معتقد است و وقوع آن را هم نزدیک میبیند, هر قدر آن وضعیت موعود را بیشتر دوست بدارد, انتظارش برای تحقق آن بیشتر خواهد بود. البته این دوست داشتن تنها زمانی به وجود میآید که مؤمنان تصویر روشنی از زمان ظهور حضرت داشته باشند تا نه تنها از آن نترسند, بلکه برای وقوعش لحظهشماری کنند.
چهارم: دوست داشتن خود امام عصر (علیه السلام): هر کس محبت و علاقهاش به امام زمان (علیه السلام) بیشتر باشد, ظهور ایشان را بیشتر دوست میدارد و قهراً انتظارش نسبت به ظهور ایشان بیشتر و قویتر خواهد بود.
پی نوشت:
1 . نعمانی، غیبت، ص 200 .
2 . شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 377 .
3 . سید محمد بنی هاشمی، سلوک منتظران، ص 27 .
4 . برای توضیح بیشتر ر.ک سید محمّد بنی هاشمی، معرفت امام عصر (علیه السلام)، ص350 .
بخش مهدویت تبیان
منبع: مرکز مجازی مهدویت