تبیان، دستیار زندگی
بوسی .آثار دبوسی .گالری تصاویر . قطعای از آثار   آشیل کلود دبوسی با آثاری که از خود به یادگار گذاشت راه جدیدی در موسیقی گشود و توانست توجه آهنگسازان رمانتیک را از جار و جنجال و هیاهوی ارکستر و مشکلات فنی نوازندگی به بیا...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زندگی نامه آشیل کلود دبوسی

.آثار دبوسی

.گالری تصاویر

.قطعای از آثار  

آشیل کلود دبوسی با آثاری که از خود به یادگار گذاشت راه جدیدی در موسیقی گشود و توانست توجه آهنگسازان رمانتیک را از جار و جنجال و هیاهوی ارکستر و مشکلات فنی نوازندگی به بیان واقعی موسیقی معطوف کند.

«آشیل کلود دبوسیAchille- Claude- Debussy » آهنگساز شهیر فرانسوی در 22 آگوست سال 1862 در «سن ژرمن آن له» از خانواده ی  دهقانی متولد و در 15 مارس 1918 درگذشت و  در قبرستان «پاسی»(1) به خاک سپرده شد.

پدر و مادرش به واسطه عدم استطاعت مالی نتوانستند وسایل آشنایی او را با موسیقی فراهم کنند و به همین جهت کلود تا نه سالگی که به اتفاق پدرش به «کان» مسافرت کرد از موسیقی اطلاعی نداشت اما در این سفر وی نخستین درس پیانو را از یک معلم ایتالیایی آموخت.

سال بعد «مادام موته»(2) مادر زن « پل ورلن»  - شاعر فرانسوی  که در جوانی از شاگردان «شوپن» بود- به استعداد فوق العاده دبوسی واقف شد و به خانواده اش توصیه کرد که به تحصیل موسیقی او اهمیت ویژه ای دهند. پدرش او را در سال 1873 به کنسرواتوار پاریس برد. دبوسی در کلاس «سولفژلاوینیاک» به تحصیل موسیقی مشغول شد و به زودی مدال و دیپلم سولفژ را گرفت. اما در کلاس پیانوی «مارمونتل» درجه دوم شد و در کلاس «هارمونی» هیچ درجه و جایزه ای نگرفت.

با این حال به کمک مارمونتل شغلی پیدا کرد و به زودی به عنوان پیانیست خانواده مادام «فن مک»(3) حامی بزرگ «چایکووسکی» انتخاب شد و مدتی به «سویس»، «ایتالیا» و «روسیه» مسافرت کرد.

در روسیه به آثار آهنگسازان روسی و مخصوصاً «موسورگسکی» توجه زیادی کرد و در واقع نخستین پایه مکتب «امپرسیونیسم» را با مطالعه در موسیقی موسورگسکی بنا نهاد. اما دبوسی بار دیگر به پاریس مراجعت کرد و مدتی با «ارنست کیرو»(4) در تصنیف آهنگ کار کرد و بالاخره در سال 1883 با کانتات «فرزند بازیافته» به دریافت جایزه بزرگ رم نایل شد.

وی پس از آن به  رم رفت و در «ویلامدیچی»(5) که مقرّ  دارندگان جایزه است اقامت گزید.

طی دو سال اقامت در رم، دبوسی چند آهنگ تصنیف کرد و به پاریس فرستاد که بین آنها اراتوریوی «دوشیزه برگزیده» مهمتر بود. پس از پایان مطالعه و بازگشت به پاریس دبوسی دو بار در سال های 1889 و 1810 به «بایرویت» مسافرت کرد تا در فستیوال آثار «واگنر» حضور یابد و در آنجا به آثار آهنگساز بزرگ آلمانی مخصوصا به «تریستان و ایزولد» توجه زیادی پیدا کرد و با نکاتی که از او آموخت به فکر تأسیس مکتب جدیدی افتاد.

این دوره مصادف با رواج مکتب سمبولیسم در ادبیات فرانسه بود. «بودلر» پیشوای سمبولیست ها بیست سال پیش مرده بود، اما «ورلن»(6) و «مالارمهMallarme» کار او را ادامه می دادند. هر هفته عده ای از ادبای جوان در خانه مالارمه گرد می آمدند و راجع به ادبیات نو بحث می کردند، دبوسی نیز غالباً در مجمع آنها حضور داشت و از آنجا با عقاید و افکار آنها آشنا شد.

دبوسی تحت تأثیر سمبولیست ها و نقاشان «امپرسیونیست» به فکر افتاد شیوه آنها را در موسیقی اختیار کند و در این زمینه پرلود «بعد از ظهر یک دیو» را در سال 1894 تصنیف کرد.

این پرلود سمفوتیک که روی یکی از منظومه های مالارمه به موسیقی درآمد نخستین اثر معروف دبوسی در مکتب امپرسیونیسم بود. پس از آن سه آهنگ «شب» از آثار او در سال 1900 به اجرا گذاشته شد.

دبوسی که از سال 1892 به فکر ایجاد بک اپرای بزرگ بود بالاخره در سال 1902 با تصنیف اپرای «پلئاس و ملیزاند»(7) نظر خود را عملی نمود.

این اپرا در شب نمایش با جار و جنجالی بزرگ مواجه شد، مردم که به شیوه جدید دبوسی آشنایی نداشتند روش او را مورد انتقاد قرار دادند، در حالی که بسیاری از هنرمندان و دوستداران موسیقی به ارزش واقعی این اپرا پی بردند و مکتب جدید دبوسی را پذیرفتند.

اما دبوسی از غوغای مردم کناره گرفت و حتی در صدد برنیامد اصول مکتب خود را تدوین کند. پس از ازدواج با « مادام اما مویز» (8) کلیه اوقات خود را مصروف تصنیف آهنگ کرد و در این دوره «جشن های زیبا» و «دریا» را که یک نوع سمفونی واقعی است به وجود آورد. در ضمن چند تصویر یا «ایماژImages» برای پیانو و همچنین برای ارکستر نوشت. در سال 1911 روی یکی از منظومه های «دانونزیو» شاعر ایتالیایی «شهادت سن سباستین» را تصنیف کرد. وقتی بالت روسی در پاریس تاسیس شد دبوسی یک بالت به نام «بازی » برای نمایش بالت روسی نوشت.

دبوسی، در اواخر عمر خود می خواست شش سونات برای سازهای مختلف بنویسد ولی پس از تصنیف سه سونات به سرطان روده گرفتار شد و طی سه سال که از عمر او باقی بود در منتهای درد و رنج به سر می برد تا عاقبت در 15 مارس 1918 وفات یافت.

دبوسی توانست شیوه موسیقی خود را به سبک نقاشی امپرسیونیسم و سبک ادبی سمبولیسم منطبق کند و مکتب موسیقی امپرسیونیسم را به وجود آورد.

باید دانست که شیوه ی دبوسی با سبک آهنگسازان کلاسیک و رمانتیک اختلاف بسیار دارد. به خصوص در اجرای فواصل نامطبوع و ابتکارات فنی دبوسی باید دقت بسیار به کار برد. اجرای آثار دبوسی برای کسانی که با لحن موسیقی او آشنا نیستند نه تنها دشوار، بلکه محال است؛ زیرا ابتدا باید به روح لطیف و شاعرانه و احساسات و امپرسیون(9) واقعی دبوسی پی برد تا نواختن کارهای او مقدور باشد.

1) Passy

2) Mauté

3) Von-Meck

4) E. Cuiraud

5) Villa-Medici

6) Verlaine

7) Pelleas et Melisande

8) Emma-Moyse

9) Impression