تبیان، دستیار زندگی
چه شد که دولتی که درآمدهای چند صد میلیارد دلاری ناشی از صادرات نفت دارد با کسری بودجه مواجه شد؟ دولت میلیارد ها دلار درآمد داشته است ولی این میلیارد ها دلار درآمد، میلیارد ها دلار هزینه برای او ایجاد کرده است
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پارادوکس کسری بودجه و درآمد نفتی


 چه شد که دولتی که درآمدهای چند صد میلیارد دلاری ناشی از صادرات نفت دارد با کسری بودجه مواجه شد؟ دولت میلیارد ها دلار درآمد داشته است ولی این میلیارد ها دلار درآمد، میلیارد ها دلار هزینه برای او ایجاد کرده است

اقتصاد

کسری بودجه در اقتصاد ایران از آنجا که دامان بسیاری از واحد های تولیدی و سازمان ها از جمله سازمان تامین اجتماعی را گرفته است، عامل تشدید بسیاری از مشکلات در حوزه درمان و تولید شده است ، حال ریشه های کسری بودجه چیست و اگر استمرار یابد چه پدیده هایی به بار خواهد آورد.موضوع آنقدر مهم است که عدم توجه درست به آن و عدم تلاش برای رفع آن، اخلاق را از جامعه ایرانی حذف خواهد کرد. آنچه شروع آن را می توان از کسری بودجه دید.

کسری بودجه عاملی برای بسیاری از سیاست های اقتصادی شده است و این ها در حالی است که نه تنها اوضاع بهتر نمیشود بلکه هزینه ها روز به روز افزایش می یابد.

این که چه شد که دولتی که درآمدهای چند صد میلیارد دلاری ناشی از صادرات نفت با کسری بودجه مواجه شد، بحث جداگانه ای می خواهد ولی به صورت خیلی خلاصه جواب این است که در صورت ای که درآمدهای فراوان بادآورده، زمینه خلق ثروت واقعی را فراهم نکند، اول از همه خود و دوم ثروت های واقعی موجود را از بین می برد.

دولت ای موفق است که درآمدهای خیره کننده نفتی او را خیره نساخته و در اموری هزینه کند که نتیجه اش ارتقاء توان بخش خصوصی و بهبود فضای کسب و کار شود تا از این رهگذر بستر خلق ثروت واقعی ( رشد توام با بهره وری) فراهم شود. حال این که، به هر صورت در اقتصاد ایران، روش دولت برای خصوصی سازی، رویکرد فروش شرکت های دولتی بوده است و درآمدهایی را هم که از این بابت بدست آورده را نیز در راه توان مند سازی بخش خصوصی بکار نبرده است.

در اقتصاد ایران، روش دولت برای خصوصی سازی، رویکرد فروش شرکت های دولتی بوده است و درآمدهایی را هم که از این بابت بدست آورده را نیز در راه توان مند سازی بخش خصوصی بکار نبرده است

برای حمایت از بخش خصوصی جهت توان مند سازی آن اقدام قابل توجهی صورت نگرفت و به صورت خیلی کوته نگر، درآمدهای نفت صرف خرید کالاهای واسطه ای و سرمایه ای برای تولید شد. که نتیجه ای جز ناکارآمدی برای شرکت های تولیدی در بر نداشته است. در حالی که این درآمدها می توانست در راهی خرج شود که نتیجه اش این شود که خود خالق تحقیق و توسعه باشیم نه این که خریدار، فرآورده های ناشی از تحقیق و توسعه خارجی. چنین رویکردی به اقتصاد که ساده ترین راه و زیان آور ترین راه بود، عاملی شد که بیش از 60 درصد تولید داخلی ناشی از زحمات کشور های دیگر باشد.

هزینه های این روش به خوبی امروز مشخص است. توان تفکر و نوآوری از شرکت های تولیدی گرفته شده است و در ساخت، طراحی، توسعه و تعمیر نیازمند شرکت های خارجی می باشند، بهره وری و سرمایه های انسانی و اجتماعی در وضعیت نامطلوبی قرار گرفته و بدتر از همه این است که بازدهی سرمایه های فیزیکی نیز منفی شده است.

بودجه

با یک مثال به راحتی آنچه را که در اقتصاد ایران اتفاق افتاده است را می توان بیان کرد. کودکی را تصور کنید که مادرش مرتب به او غذا می دهد و از او می خواهد که تا می تواند بخورد، اگر متناسب با امکانات و ظرفیت بچه به او غذا داده نشود و بیش از آنچه در توان دارد به او غذا بدهد، این غذا به جای انکه هضم شده و به رشد بچه کمک کند، رشد او را تهدید و برای او خطرناک میشود. در اقتصاد ایران نیز از انجا که به موهبت نفت درآمدهای فراوانی را داشته ایم، تا می توانستیم از این درآمدها برای واردات کالاهای واسطه ای و سرمایه ای ( 85 درصد واردات از جنس کالاهای واسطه ای و سرمایه ای است) برای رشد بیشتر استفاده کرده ایم، قدمی در راه ارتقاء ظرفیت جذب خود بر نداشتیم و این عاملی شد که سرمایه های انسانی به سرمایه های اجتماعی تبدیل نشده و گوشه ای خاک بخورد.

هزینه های این روش برای تولید آنقدر بالاست که عملا دولت را در هزینه های بالا قرار داد. بلی؛ دولت میلیارد ها دلار درآمد داشته است ولی این میلیارد ها دلار درآمد، میلیارد ها دلار هزینه برای او ایجاد کرده است و این هزینه ها به گونه ای بوده است که عملا دولت را از استمرار این روش بازداشته است.

حال نیز قرار نیست روش تغییر کند، شوکی به بخش های تولیدی اعمال شد تا آنها همان روشی را که دولت تا دیروز انجام می داده است انجام دهند، منتهی قضیه بدتر شده است، به گونه ای که جنس واردات از کالاهای سرمایه ای و واسطه ای به سمت کالاهای مصرفی حرکت کرده است چرا که در شرایط رکود تورمی، براحتی می توان کالاهای مصرفی ارزان را گران تر فروخت و هزینه های این روش بسیار کمتر از تولید می باشد.

هم اکنون به علت کسری بودجه و این نحوه ی درآمد زایی دولت، فضا برای بخش خصوصی تنگ و تنگ تر شده است، قرار است منابع مردم و بانک ها برای دولت و شرکت های دولتی خرج شود

مطالب گفته شد مقدمه ای بود برای این مشخص شود چرا دولت با کسری بودجه مواجه شده است. حال اگر بخواهیم با این مقدمه، امروز به اقتصاد ایران نگاه کنیم، خیلی صریح و بدون هیچ شوخی باید گفته شود اگر قرار باشد هنوز هم درآمدها در جهت افزایش هزینه ها خرج شود، بی شک آسیب بسیار بزرگی به اقتصاد ایران وارد خواهد شد، چرا که این مسیر علاوه بر آنکه دولت را در کسری بودجه قرار خواهد داد، با تشدید کسری بودجه دولت، بانکها، بخش های خصوصی، تولید کنندگان، تامین اجتماعی و بسیاری از سازمان های وابسته به دولت را قربانی کسری بودجه دولت قرار خواهد داد و لذا استمرار این روند بی شک از داشته های امروز اقتصاد ایران خواهد کاست.

نفت

بنابراین باید مشخص شود که دولت می خواهد درآمدها را در چه راهی خرج کند؛ چرا که عدم خرج درست عامل تشدید رکود تورمی در اقتصاد ایران می باشد.

هم اکنون حساب ذخیره ی ارزی به علت کسری بودجه دولت و طی کردن روش های ضد توسعه ای فدا شده است، در لایحه ی بودجه 91 نیز، دولت بانک ها را موظف کرده است که حدود 12 میلیارد دلار به شرکت های دولتی اش وام بدهد، هم چنین حدود 65 میلیارد دلار نیز قرار شده است دولت از مردم قرض کند، مشاهده می شود در این مسیر روز به روز قربانی ها اضافه می شوند و کار به جایی می رسد که دیگر ذره ای اخلاق در اقتصاد ایران باقی نخواهد ماند؛ چرا که همه بر سر پول دعوا خواهند کرد.

بنابراین خواهشا از مجلس تقاضا می شود که دولت را از خرج کردن درآمد در راهی که کسری بودجه جامعه را افزایش می دهد برحذر دارد.

هم اکنون به علت کسری بودجه و این نحوه ی درآمد زایی دولت، فضا برای بخش خصوصی تنگ و تنگ تر شده است، قرار است منابع مردم و بانک ها برای دولت و شرکت های دولتی خرج شود و عملا چیزی برای بخش خصوصی باقی نخواهد ماند. بنابراین دولت باید در قدم بعدی این خسارت را به بخش خصوصی جبران نماید به این معنا که این درآمدها را در راه توان مند سازی بخش خصوصی، آن هم از طریق حمایت از مراکز تحقیق و توسعه و سرمایه گذاری برای آن، خرج نماید چرا که در غیر این صورت، علاوه بر انکه بر کسری بودجه و تورم خواهد افزود، دست به سیاست های ضد توسعه ای از جمله، افزایش نرخ ارز، بهره و قیمت ها خواهد زد. چرا که ناکارمدی، سفته بازی و افزایش هزینه های تولید راهی را جز این باقی نمی گذارد و این راه از آنجا که رکود تورمی را تشدید می کند، بیشتر بر داشته های مثبت ما لطمه و خسارت ها جبران ناپذیر تشدید رکود تورمی را بر جامعه تحمیل خواهد کرد.

بخش اقتصاد تبیان


منبع :تابناک