تبیان، دستیار زندگی
از مهمترین دوره¬ها در دوره پهلوی دوم که در ابتدای دهه 40 تشکیل شد، دوره منصور بود که با تبدیل به گروه مترقی و سپس حزب ایران نوین نقش مهمی در سیاستگذاری و همراهی با اهداف محمدرضا پهلوی داشت. شاخص-ترین اعضای دوره منصور، امیرعباس هویدا بود که به مدت 13 سا
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

معرفی امیرعباس هویدا


از مهمترین "دوره‌ها" در دوره پهلوی دوم که در ابتدای دهه 40 تشکیل شد، دوره منصور بود که با تبدیل به گروه مترقی و سپس حزب ایران نوین نقش مهمی در سیاستگذاری و همراهی با اهداف محمدرضا پهلوی داشت. شاخص‌ترین اعضای "دوره" منصور، امیرعباس هویدا بود که به مدت 13 سال بر اریکه قدرت، نقش موثری در ساختار قدرت و تعیین خط مشی‌های سیاسی خصوصاً سیاست داخلی رژیم پهلوی داشت.

بهائی¬گری وفراماسونری دردولت هویدا

امیرعباس هویدا در سال 1295 ش در تهران به دنیا آمد. پدرش حبیب‌الله آل رضا ملقب به عین الملک و مادرش افسرالملوک سرداری، دختر محمدحسین خان سردار بود که نسبش به امرای قره باغ در روسیه تزاری می‌رسید. پدر امیرعباس هویدا ـ حبیب‌الله ـ از پیروان فرقه بهائیت و از دست پرورده‌های عباس افندی (عبدالبها) دومین سرکرده این فرقه بود. 1

امیرعباس هویدا تحصیلات ابتدایی را در سال 1305 ش در شهر دمشق آغاز کرد و تا سال 1308 در این شهر به مدرسه رفت. ولی بعد به خاطر پدرش به همراه خانواده‌اش به بیروت رفت و ادامه تحصیلاتش را در این شهر پی گرفت. ایشان مدت 11 سال در دمشق و بیروت تحصیل کرده و دوره‌های ابتدای و متوسطه را در این شهرها گذراند. در مدرسه فرانسوی‌های بیروت افزون بر زبانهای فرانسه و عربی، زبانهای انگلیسی و ایتالیایی و لاتین هم تدریس می‌شد. هویدا در این مدرسه زبانهای انگلیسی و ایتالیایی را به صورت مقدماتی آموخت. 2 وی پس از اتمام دوره متوسطه در بیروت، با هدف گذراندن تحصیلات عالیه و دانشگاهی به انگلستان رفت، اما به مقصود خود دست نیافت و بدون اینکه تحصیلات عالیه خود را به سرانجام برساند، انگلستان را رها کرد و به فرانسه رفت. زمانی به فرانسه رسید که روابط سیاسی ایران و فرانسه قطع و سفیر و دانشجویان ایرانی به تهران احضار شده بودند. این حادثه در زمستان 1317 اتفاق افتاد و علت آن چاپ کاریکاتوری از رضاشاه در یکی از جراید فرانسه بود. 3

در همین زمان یکی از دایی‌های هویدا بنام عبدالحسین سرداری کاردار ایران در بلژیک بود. بدین سبب وی، بلژیک را برای تحصیل انتخاب و در سال 1317 در دانشکده حقوق سیاسی بروکسل ثبت نام نمود و سرانجام با دریافت دانشنامه لیسانس از این دانشگاه فارغ التحصیل شد. هویدا پس از اتمام تحصیلات در سال 1321 به تهران آمد. با توجه به سابقه استخدام پدرش در رشته دیپلماسی و کارمندی وزارت امور خارجه ایران، تقاضای استخدام در وزارت خارجه را کرد.

هویدا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دو بار در اسفند 1357 و فروردین 1358 محاکمه شد و ریاست دادگاه در هر دو محاکمه بر عهده آیت الله خلخالی بود

در این زمان محمدساعد مراغه‌ای وزیر امور خارجه ایران بود. امیرعباس هویدا یادداشت کوتاهی خطاب به ساعد مراغه‌ای نوشت و تقاضای استخدام خود را مطرح ساخت. 11 روز پس از تقدیم این درخواست، تلگرافی با امضای انوشیروان سپهبدی شوهرخاله هویدا ـ که اندک زمانی بعد، یعنی در سال 1322 به مقام وزارت امور خارجه رسید ـ به وزارت خارجه می‌رسد و خواستار استخدام هویدا در این وزارتخانه می‌شود. 4

در سال 1322 به استخدام در وزارت امور خارجه درآمد و تدریجاً مراحل زیر را طی کرد: کارمند اداره دفتر وزارتی، کارمند اداره اطلاعات، کارمند اداره سوم سیاسی، وابسته سفارت ایران در پاریس، کارمند اداره حفاظت منافع ایران در آلمان، کنسولیار سرکنسولگری ایران در اشتوتگارت، متصدی کنسولی در نمایندگی ایران نزد شورای عالی متفقین در آلمان، کارمند اداره اطلاعات، منشی مخصوص وزارتی، کارمند اداره گذرنامه، معاون اداره سوم سیاسی، مامور کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد منتسب به کادر سیاسی، دبیر اول، رایزن سفارت در آنکارا. 5

هویدا

در سال 1329 زمانی که حسین علا به نخست وزیری رسید، عبدالله انتظام را به عنوان وزیر امور خارجه معرفی کرد. انتظام هویدا را با خود به تهران آورد و او را به عنوان منشی مخصوص و رئیس دفتر وزیر امور خارجه منصوب نمود. اما با روی کار آمدن دکتر محمد مصدق، باقر کاظمی وزیر امور خارجه، هویدا را به سمت معاون اداره سوم وزارت خارجه منصوب کرد. اما هویدا که اوضاع و احوال ایران را به وفق مراد خود نمی‌دید، در تهران نماند و در مهرماه 1330 به دعوت کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل به این کمیساریا در ژنو مامورشد. «ایشان به مدت 5 سال در تشکیلات سازمان ملل در ژنو به کار پرداخت و در ادامه در سال 1335 به توصیه رجبعلی منصور ـ پدر حسنعلی منصور ـ سفیر وقت ایران در ترکیه، هویدا به عنوان دبیر اول سفارت ایران در ترکیه برگزیده شد و به ترکیه رفت.» 6

هویدا پس از مراجعت از سازمان ملل، به سراغ عبدالله انتظام رفت. انتظام که سابقه طولانی با امیرعباس هویدا داشت، وی را به عنوان مامور موقت به شرکت ملی نفت ایران انتقال داد و مدیریت اداری را به او واگذار کرد. انتصاب هویدا در این سمت مطلوب کارکنان نفت واقع نشد ولی هویدا با حربه مردم‌داری و زبان چرب و نرم تدریجا توانست مخالفت‌ها را به موافقت تبدیل کند، بطوری که پس از یک سال خدمت در آن موسسه دوستان پر و پا قرصی پیدا کرد و در همان ایام عضویت هیئت مدیره شرکت ملی نفت را هم به او واگذار کردند.

هویدا به هنگام اشتغال در شرکت ملی نفت فعالیت‌های سیاسی را رها نکرد و همراه با تنی چند از دوستانش به سرکردگی حسنعلی منصور و به سفارش و هدایت شاپور ریپورتر و گرایتان یاتسویچ رئیس قرارگاه سازمان «سیا» در تهران، عده‌ای از جوانان تحصیلکرده آمریکا را گرد هم آورد و با هدف کسب قدرت سیاسی، تشکیلاتی بنام «کانون ترقی» را سازمان داد. 7 این مرحله دوم از فعالیت اداری امیرعباس هویدا، یعنی دوران 6 ساله وی در شرکت نفت ایران بود که از سال 1337 شروع و در سال 1342 همزمان با رسیدن وی به مقام وزارت دارایی در کابینه حسنعلی منصور به پایان رسید.

در سال 1343 زمانی که حسنعلی منصور به دست شهید محمد بخارایی به قتل رسید، به دستور محمدرضا شاه امیرعباس هویدا از روز هفتم بهمن ماه 1343 رسماً به مقام نخست وزیری رسید

در سال 1343 زمانی که حسنعلی منصور به دست شهید محمد بخارایی به قتل رسید، به دستور محمدرضا شاه امیرعباس هویدا از روز هفتم بهمن ماه 1343 رسماً به مقام نخست وزیری رسید. «ناگفته نماند از روزی که کابینه منصور تشکیل و شروع بکار بود امیرعباس هویدا وزیر دارایی، مورد توجه شاه قرار گرفت و مرتباً شرفیابی حاصل می‌کرد و این امر دلیل نزدیکی شاه با او بود. گفته می‌شود در این دیدارها هویدا اسرار کابینه و گفتگوهای خصوصی منصور را به گوش شاه می‌رسانده است.» 8 هویدا که در آغاز تصور می‌شد رئیس دولتی محلل باشد، بدون شک در تاریخ مشروطیت ایران، پیش از هر نخست وزیر دیگری بر مسند صدارت نشست و عمر کابینه‌های وی از بهمن ماه 1343 تا مرداد ماه 1356 به طول انجامید. در طول این مدت وی بارها وزرای کابینه خود را تغییر داد. و در سال 1346، 1350 و 1354 در حرکتی فرمایشی استعفا می‌کرد ولی مجدداً از سوی محمدرضا شاه به نخست وزیری منصوب و مامور تشکیل کابینه می‌شد.

هویدا

امیرعباس هویدا با رویه‌ای خاضعانه و مؤدبانه از نخستین روزهای نخست وزیری خود به جلب اشخاص پرداخت. برخورد وی با نمایندگان مجلس و سناتورها بر مبنای ادب کامل و کوچکی قرار گرفت و برخلاف منصور از تندخوئی و پرحرفی پرهیز می‌کرد و با حربه فروتنی به حل و فصل مسائل می‌پرداخت. 9 به هرحال وی پس از حدود 13 سال حضور در مسند نخست وزیری ایران سرانجام در مرداد ماه 1356 به دستور محمدرضا شاه از این مقام کناره‌گیری کرد. در طول این مدت نزدیک به 90 نفر در پست‌های وزارت با او همکاری می‌کردند و جمعاً 24 بار کابینه‌اش را تغییر داد. 10 وی بلافاصله پس از برکناری از نخست وزیری به جای امیراسدالله علم به عنوان وزیر دربار مشغول به کار شد اما دوران وزارت دربار او چندان به درازا نکشید. بطوری که با تصویب و دستور مستقیم شاه در روز 17 آبان 1357 بازداشت گردید. این بازداشت تا 22 بهمن 1357 ادامه داشت تا اینکه به دست نیروهای انقلاب افتاد.

هویدا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دو بار در اسفند 1357 و فروردین 1358 محاکمه شد و ریاست دادگاه در هر دو محاکمه بر عهده آیت الله خلخالی بود. همه دفاعیات هویدا در دادگاه، در این خلاصه می‌شد که می‌گفت: «من یک مهره کوچک در سیستم بودم و این سیستم بود که حکومت می‌کرد؛ نه من و نه افراد.» 11 به هر صورت وی به اعدام محکوم شد و حکم اعدام وی در تاریخ 18 فروردین 1358 به اجرا گذاشته شد.

علی جان مردای جو

بخش تاریخ ایران و جهان تبیان


فهرست منابع :

1-      دفترپژوهشهای موسسه کیهان، نیمه‌پنهان، سیمای کارگزاران فرهنگ وسیاست (امیرعباس هویدا)، جلد چهاردهم، تهران: کیهان، 1381، صص12-11.

2-      خسرو معتضد، هویدا سیاستمدار پیپ، عصا، گل ارکیده، جلد دوم، تهران: زرین،1378، ص87.

3-      دفتر پژوهش های موسسه کیهان، پیشین، ص25.

4-      موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج دوم: جستارهایی از تاریخ معاصر ایران، چ دوازدهم، تهران: اطلاعات، 1379،ص368.

5-      باقر عاقلی، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، جلد سوم، تهران: نشر گفتار با همکاری نشر علم، 1380، ص1770.

6-      موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، پیشین، ص371.

7-      باقر عاقلی، نخست وزیران ایران از مشیرالدوله تا بختیار، تهران: جاویدان، 1370، ص989.

8-      باقر عاقلی، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، همان.

9-      همان، ص1772.

10-  حسین‌ملکی،دولتهای ایران درعصر پهلوی 1285-1357،تهران: نشر اشاره، 1370،ص444.

11-  باقر عاقلی، پیشین، ص1729.