مجتهداز چه منابعی استفاده میکند
این ابزار با توجه به ادوار اجتهاد و نیز مبانی کلامی در نزد مجتهدین مختلف از نظر زمانی و تاریخی متفاوت است. به این معنا که منابع اجتهاد فقیه شیعی با منابع اجتهاد فقیه سنی متفاوت است و نیز این منابع میان فقیه درعصر حضور با فقیه در عصر غیبت یکی نیست.
اجتهاد در زمان حضرت رسول هم بوده است. همه مسلمانان خصوصاً آنان که فاصله مکانی داشتند، نمیتوانستند احکام را مستقیماً از حضرت رسول دریافت کنند و در زمان ائمه هدی نیز همین مسأله وجود داشته است.
در نتیجه شنیدن اخبار و احکام به واسطه راویان و احتمال خطا و یا تعارض و نیز اتفاقات نو بدون اینکه حکم آن را بدانند ضرورت اجتهاد را در همان عصر میرساند.
میان اجتهاد در عصر حضور – چه زمان حضرت رسول و چه زمان ائمه هدی- و عصر غیبت دو تفاوت عمده است. یکی اینکه اجتهاد در عصر تشریع ساده بوده است و نیازی به آشنایی با مجموعهای از علوم نداشته است.
اما اجتهاد در اعصار بعدی، نیازمند آشنایی با دستهای از علوم و نیز تحقیق و پژوهش درباره نصوص و برطرف کردن تردیدها پیرامون نصوص است. تفاوت دوم در رابطه آن با واقع است. اجتهاد در عصر حضور به واقع نزدیکتر بوده است؛ زیرا هر چه از عصر حضور دورتر میشویم تردیدها و شکوک در منابع بیشتر میشود و این ابهامها موجب دوری از واقع میشوند.
منابع اجتهاد در نزد علمای شیعه
الف: کتاب
منظور از کتاب، قرآن است و دیگر کتب آسمانی سایر ادیان را شامل نمیشود، همچنین احادیث قدسی را که کلام خداست و به واسطه روایات به ما رسیدهاند نیز در برنمیگیرد. قرآن یا در اصطلاح کتاب مهمترین و نخستین منبع فقها برای درک احکام شرعی است. هیچ یک از فرق اسلامی در این مسأله تردیدی ندارند.
قرآن از جهت صدور قطعی است و هیچ دخل و تصرفی در آن نشده است. البته از جهت دلالت همه آیات قرآن قطعی نیستند، همانگونه که خود قرآن آیات را به محکم و متشابه تقسیم میکند. آیاتی از قرآن که به احکام و تکالیف بندگان اختصاص دارد به آیات الاحکام مشهورند و حدود پانصد آیه را در بردارند.
ب: سنت
سنت گستردهترین منبع فقهی است. آیات الاحکام قرآن دربردارنده همه تکالیف نیست و جزئیات احکام را بیان نکرده است. مثلاً اصل وجوب نماز یا حج در قرآن آمده است، اما چگونگی و احکام و شرایط آن به عهده روایات است. نقش روایات تبیین و تفسیر و تفصیل آیات الاحکام و نیز بیان حکم حوادث جدید است.
گسترهء سنت در فقه شیعه با فقه اهل سنت متفاوت است. زیرا شیعه قول و فعل و تقریر ائمه دوازدهگانه را سنت میشمارد و به روایات آنان عمل میکند، اما اهل سنت تنها سنت نبوی را منبع فقهی میدانند.
سنت شامل قول و فعل و تقریر معصوم است. قول به معنای گفتار معصوم است. فعل رفتار معصوم است.
معنای تقریر این است که در برابر معصوم گفتهای ذکر شود و یا فعلی انجام شود و معصوم در برابر آن سکوت کند، این سکوت از آنجا که وظیفه معصوم هدایتگری است نشانهء جواز فعل است، مگر اینکه معصوم در شرایطی باشد که مجبور به سکوت باشد مانند تقیه.
همچنین فعل معصوم تنها دلالت بر جواز فعل است و حداثر استحباب و بیش از آن دلالتی ندارد. اما قول معصوم مطابق با مدلول خود، میتواند هر یک از احکام خمسه را بیان کند.
ج: اجماع
سومین منبع که میتوان از آن حکم شرعی را کشف کرد، اجماع است. این دلیل در نزد شیعه دلیل مستقلی شمرده نمیشود.
اجماع در زبان عربی به معنای عزم و اتفاق است و در اصطلاح دانشمندان علم اصول، به اتفاق نظر اهل فن درباره یک موضوع گفته میشود. بنا بر نظر علمای شیعه، اگر مجتهدین و متخصصین علم فقه بر سر موضوعی اتفاق نظر داشته باشد، باید آن را پذیرفت و مسلم دانست.
اجماع در نزد شیعه از این باب حجت است که مجتهد از اجماع علما، قول معصوم را کشف میکند. زیرا خودمعصوم هم یکی از علماست و رای همه علما در بردارنده قول معصوم نیز میباشد. یعنی در واقع اجماع ملحق به سنت است. اما در دیدگاه اهل ینت اجماع دلیل مستقلی شمرده میشود.
د: عقل
عقل یکی دیگر از منابع فقیه در نزد مشهور علمای شیعه برای رسیدن به حکم شرعی است. منظور از عقل، احکام قطعی و یقینی عقل است و نه احکام ظنی و گمانی.
در برابر این دیدگاه، دیدگاه اهل سنت است که حتی احکام ظنی عقل را نیز حجت میدانند و به قیاس و استحسان و مصالح مرسله عمل میکنند و نیز دیدگاه اخباریین شیعه که برای عقل هیچ حجیتی قایل نیستند.
منبع : روات حدیث
تهیه و تنظیم : جواد دلاوری ، گروه حوزه علمیه تبیان