تبیان، دستیار زندگی
مرور اتفاقات سینمای ایران در سالی که گذشت
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مجتبی شاعری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

افت و خیز های سینمای ایران در سال 90


مرور اتفاقات سینمای ایران در سالی که گذشت


سینمای ایران

سال نود برای سینمای ایران، سال پرخبری بود. به هر حال هنر و اهالی آن  در همه ی جهان به ویژه در این یک صدسال اخیر خبرساز بوده اند و این ویژگی ذاتی هنر، اهالی آن و فضاهای هنری است. با این وجود برخی خبرها، جنجال های شخصیتی نیستند که با گذشت زمان به فراموشی سپرده شوند. برخی خبرها سنگ بنای سنت ها، رسوم و یا بدعت ها می شوند. برخی سال ها را همه به خاطر خواهند سپرد به جهت رخدادهایی که برای یک پدیده، تاریخ ساز می توانند باشند. این که مثلاً دو هنرپیشه در روزنامه ها یا سایت ها به هم بد و بیراه گفته باشند، انگی، تهمتی به هم زده باشند در همان سال هم، خبرش بعد از مدتی بیات می شود، اما وقتی سالی رقم می خورد که پر از این جور خبرهاست و متلک پرانی ها و جنجال ها فقط میان آدم های کم یا  بی اهمیت، پیش نمی آید، دیگر آن سال را نمی شود از خاطر بُرد. برای سینما ساخت فیلم هایی که پر از حرف و حدیث باشند، باعث نمی شود که سال ساخته شدن آن را ماندگار کند مگر چند نفر یادشان می آید که طعم گیلاس کیارستمی در چه سالی بود که نخل طلای کن را برد یا بچه های آسمان مجیدی در کدام سال بود که نامزد نهایی اسکار شد؟

ولی پیش بینی نگارنده برای سال نود طور دیگری است. سال نود تا سال های بعد در ذهن همه خواهد ماند. اتفاقاتی در این سال افتاد که ناگزیر در واکاوی تاریخ سینمای ایران و تعیین افق آینده، ناگزیر ازگفتن عنوان سال نود به کرات خواهیم بود.

با آغاز سال نود و اعلام اکران نوروزی سینماها و همزمانی اکران اخراجی های (3) و جدایی نادر از سیمین فصل اول جنجال های این سال کلید خورد. رقابت خنده داری که قیاس مع الفارق بود. جدایی نادر از سیمین جوایز اصلی جشنواره ی فجر و برلین را گرفته بود و از همه مهم تر فیلم برگزیده از نگاه تماشاگران هم شده بود با این وجود در جداول فروش منتشر شده این اخراجی های (3) بود که پرفروش تر نشان می داد. و همین مقایسه، مقایسه ی نامتجانس، مضحک جلوه می کرد. عده ای برای هدف قرار دادن جدایی نادر از سیمین فروش بیشتر اخراجی ها (3) را ملاک معیارهای هنری می دانستند و کسی نبود بگوید اخراجی ها (3) فیلم موزیکالی است که وقت پرکن است و بزرگترهای خانه برای نزدیک 2 ساعت هم شده بچه هایشان را می برند که هم بخندند (حالا به چه قسمتی؟ بماند) هم هنرپیشه ها ی کمدی محبوبشان را ببینند. همین که ببینند ادامه ی قصه ی اخراجی های (1) و (2) چه می شود  البته بعد از دیدن قسمت سوم همه فهمیدند که اخراجی های (3) هیچ ربطی به دو قسمت قبلش ندارد.

تا چند ماهی سوژه ی محافل سینمایی همین رقابت گیشه ای اخراجی های (3) و جدایی نادر از سیمین بود که با رسیدن خبرهای موفقیت جدایی  نادر از سیمین از جشنواره های بین المللی تب این جنجال پایین آمد.

سال نود سال ادامه ی درگیری های معاونت سینمایی ارشاد و اعضای خانه ی سینما بود. سالی که به جهت همین اتفاق ها شاید سالی باشد که هرگز از ذهن اهالی سینما فراموش نشود.

درگیری های لفظی و برچسب های اتهامی که دو طرف به هم منصوب می کردند سرانجام به تعطیلی خانه ی سینما منجر شد. تعطیلی خانه ی سینما و بعد آغاز به کار سازمان سینمایی به جای معاونت سینمایی وزارت ارشاد.

سال نود سال ادامه ی درگیری های معاونت سینمایی ارشاد و اعضای خانه ی سینما بود .سالی که به جهت همین اتفاق ها شاید سالی باشد که هرگز از ذهن اهالی سینما فراموش نشود

رونمایی و آغاز به کار رسمی سازمان سینمایی در روزهای برگزاری جشنواره ی فیلم فجر صورت گرفت. جشنواره ای که دبیر آن از قضا تهیه کننده ی فیلمی بود که حرف و حدیث های زیادی در مورد آن بود. قلاده های طلا به کارگردانی ابوالقاسم طالبی و تهیه کنندگی محمد خزائی از بخش مسابقه ی ایران حذف شد و تعداد اکران های جشنواره ای آن تقلیل پیدا کردتا  شائبه ای ایجاد نشود.

محمد خزایی دبیر جشنواره ی فیلم فجر، سر بزنگاه مسئولیت جشنواره ی امسال را پذیرفت و از خیلی نظرها و از نظر خیلی ها بهتر از جشنواره های قبلی آن را برگزار کرد .البته ترکیب فیلم های حاضر در جشنواره تنها مربوط به دبیرخانه ی جشنواره نخواهد بود.ترکیبی که پرداختن به بعضی سوزه ها را سوال بر انگیز می کرد.

ضرب الاجل تحویل فیلم ها در زمان مقرر واقعی بود و این به منظم بودن جشنواره کمک می کرد.

سال نود سال بگومگوهای خیلی ها بود. فریبرز عرب نیا و حامد بهداد، رضا میرکریمی و معاونت سینمایی. همین مورد آخر باعث شد که بسیاری در تمجید از یه حبه قند رضا میرکریمی، یاد فردوسی را درصنعت بدیعی مبالغه زنده کنند انگار در هر دعوایی باید یارکشی می شد. یه حبه قند فیلم خوبی بود اما رفقای کارگردانش سنگ تمام گذاشتند و القاب و عناوینی برای یه حبه قند ذکر می کردند که وقتی فیلم را در سینما می دیدیم تصور می شد که شاید آن ها فیلم دیگری را دیدند. فیلمی که قرار نیست دست ما به آن برسد.

سال نود سال جدایی نادر از سیمین، سال اسکار گرفتن سینمای ایران، سال محمدمهدی عسگرپور، سال جواد شمقدری، سال خانه ی سینما، سال سازمان سینمایی ارشاد، سال قلاده های طلا، سال زیاد جایزه دادن سال حسودی بعضی ها به یک نفر برای جایزه هایی که گرفته بود ، سال اکران نشدن گزارش یک جشن بود. سال نود سال سینما بود.با همه ی حرف و حدیث هایش با یادگاری هایی که برای بعدها گذاشته است.

مجتبی شاعری

بخش سینما و تلویزیون تبیان