رمز پیروزهای بزرگ
لحضه های گرانبهای زندگی که مجموعا عمر آدمی را تشکیل میدهند، دارای ارزشهای فراوانی می باشند که توجه و آگاهی و بهره برداری صحیح و مناسب از آنها موجبات رشد و تعالی را فراهم میسازد و غفلت از آنها خسرانی عظیم در بر دارد.
امام على علیه السلام فرمود:
مَنِ اشْتَغَلَ بِما لا یَعْنیهِ فاتَتهُ ما یَعْنیهِ ؛ كسى كه به كارى بپردازد كه به او مربوط نمىشود، كارهاى مربوط و مفید براى او از دستش مىرود. (غررالحكم ج5 ص312 )
زمان، امانتى در اختیار ماست تا با بهرهگیرى از آن، به هدف برسیم و سود ببریم. زمان محدود است و كارها و اشتغالات، نامحدود و فراگیر.
كسى كه بر فرصت ها و عمر خویش حاكم باشد، مىداند كه آن را كجا و چگونه صرف كند و این سرمایه را در كجاها خرج نكند و در كدام راه به كار گیرد كه برایش سودآور و مفید باشد.
این مدیریت بر زمان، شرط نخست توفیق در كارهاست.
پس، باید كارها را درجهبندى و اولویتبندى كرد و از پرداختن به آنچه به درد ما نمىخورد و به كارمان نمىآید پرهیز كرد.
این كار، جلوى حسرت ها و پشیمانی هاى بعدى را مىگیرد.
در سیره پیامبر خدا و بعضى از ائمه هم نقل شده كه آن بزرگواران آنچه را كه لایعنیه بود، ترک مىكردند، یعنى حرف زدن، كار كردن و پرداختن به آنچه در قلمرو نیازها، خودسازی ها و منافع دنیوى و اخروى آنان نبود، در پرونده كارى آنان جایى نداشت.
چیزى مىگفتند كه بازده داشته باشد، نه لغو. كارى مىكردند كه مفید و لازم باشد، نه بیهوده.
اگر انسان، عاقلانه براى كارهایش برنامهریزى نكند و نیرو و فرصت و جوانى و امكانات را صرف كارهاى غیر لازم، غیر مفید و كم اهمیت كند، از اینكه كارهاى لازمتر و مهمتر از او فوت مىشود. پشیمان خواهد شد.
به كارى بپردازیم كه بیرزد و بصرفد!...
امام سجّاد(علیه السلام) در فرازی از دعای خود به خداوند عرض می کند: «وَ عَمِّرنِی ماکانَ عُمرِی بِذلَةً فِی طاعَتِکَ، فَاِذا کانَ عُمرِی مَرتَعاً لِلشَّیطانِ فاقبِضنِی اِلَیکَ؛ ... تا هنگامی که عمرم در راه اطاعت تو صرف شود به من عطا کن، و هرگاه عمرم چراگاه شیطان گردد، جانم را قبل از پیشی گرفتن عذابت بگیر.»(صحیفه سجادیه، دعای بیستم بند6)
فرصت هاى بىبرگشت
امام على علیه السلام فرمود:
مَنْ وَجَدَ مَوْرِداً عَذْباً یَرْتَوى مِنهُ فَلَمْ یَغْتَنِمْهُ ُوشِكُ اَنْ یَظْمَأَ وَیَطْلُبَهُ وَلَمْ یَجِدْهُ ؛ كسى كه آبشخور گوارایى بیابد كه مىتواند از آن سیراب شود، ولى آن را غنیمت نشمارد، ممكن است تشنه شود و آن را بجوید، اما دیگر آن را پیدا نكند! (غررالحكم ج5 ص227 )
فرصت، مرغ گریزپایى است كه اگر قدرشناسى نشود، پر مىكشد و از دست مىرود.
مرغى است كه ز بامى كه برخاست، مشكل نشیند.
تشنگى همیشه هست، ولى آب و چشمه همواره در اختیار نیست.
وقتى فرصتى مناسب براى كار خیر، براى آموختن علم، تربیت نفس، خودسازى، حقگویى و نشر فضایل هست، وقتى تو هم نیرو و امكانات و فرصت جوانى و مجال بهرهورى دارى، كفران نعمت است اگر فرصتها را تباه سازى، یا نعمتها را هدر دهى، یا از مجال پیش آمده، به نفع حق و خوبى و پاكى استفاده نكنى و شكر عملى نعمت را به جا نیاورى.
حسرتهاى آخر عمر و افسوس هاى بىثمر براى غفلتهاى دوران جوانى بسیار تلخ است.
از هماكنون، باید از غصههاى آینده جلوگیرى كرد راه آن هم قدرشناسى از مواهب و شرایط است.
تا مجال هست، باید نفس كشید، سیراب شد، توشه برگرفت و بار راه طولانى آخرت را بست.
آنان كه عمرى در انتظار داشتن و یافتن قدرت و امكانات بودند، اینك، این مجال، این گوى و این میدان!...
مبادا با سهلانگارى، فرصتها تلف شود و تشنگى آینده را چشمه و آبشخورى نباشد كه پاسخ دهد!
اول اندیشه، وآنگهى گفتار
امام على علیه السلام فرمود:
قَدِّرْ ثُمَّ اقْطَعْ وَ فَكِّرْ ثُمَّ انْطِقْ ؛ اندازه گیر، سپس بِبُر. بیندیش، آنگاه بگو. (غررالحكم ج4 ص506)
به كارگیرى اندیشه و فكر در تصمیمگیریها، انتخابها، گفتنها و داورىها، نشانه خردمندى و فرزانگى است.
همچنان كه یك خیاط، براى دوختن لباس، ابتدا اندازه مىگیرد، سپس قیچى را بر پارچه نهاده، آن را مىبرد. تصمیمهاى ما در زندگى نیز، كمتر از بریدن یك پارچه و دوختن یك جامه نیست.
حرفهاى نسنجیده، پشیمانى مىآورد.
كارهاى بىحساب و تصمیمهاى عجولانه و اقدامات بى برنامه گاهى زیانبار است.
در كلام دیگر مولا علیه السلام نشانه عاقل آن است كه اول مىاندیشد، آنگاه لب به سخن مىگشاید، ولى جاهل كسى است كه اول حرف مىزند، سپس نسبت به محتوا و نتایج و آثار آن مىاندیشد. مرز عقل و جهل همین است.
كنترل زبان و مهار گفتار، و آیندهنگرى و فرجام اندیشى مانع ندامتهاى بعدى مىشود.
اگر چیزى را نگوییم، بعداً با گفتن، قابل جبران است چون همان سخن و زبان در اختیار ماست.
ولى... آنچه نبایست بر زبان آید، اگر بىفكر و تأمل بر زبان آمد و به گوش دیگران رسید، تیرى است كه از كمان رها شده و آبى است كه برزمین ریخته است.
بارى... اول اندیشه، آنگاه گفتار و اقدام!
فرآوری: محمدی
بخش نهج البلاغه تبیان
منبع : کتاب شرح 101 حمت علوی علیه السلام ،جواد محدثی