تبیان، دستیار زندگی
اگر جنس چیز نجس به طوری عوض شود که به صورت چیز پاکی در آید، پاک می شود و می گویند استحاله شده است .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مطهرات

سختی آب و انواع آن

ده چیز، نجاست را پاک می کند و آنها را مطهرات گویند:

اول : آب .

دوم : زمین .

سوم :آفتاب .

چهارم : استحاله .

پنجم :انتقال .

ششم : اسلام .

هفتم : تبعیت .

هشتم : برطرف شدن عین نجاست .

نهم : استبراء حیوان نجاستخوار.

دهم : غایب شدن مسلمان .

احکام

اینها بطور تفصیل در مسایل آینده گفته می شود.

آب با چهار شرط، چیز نجس را پاک می کند:

اول : آنکه مطلق باشد. پس آب مضاف مانند گلاب و عرق بید، چیز نجس را پاک نمی کند.

دوم : آنکه پاک باشد.

سوم : آنکه وقتی چیز نجس را می شویند آب مضاف نشود و بو یا رنگ یا مزه نجاست هم نگیرد. چهارم : آنکه بعد از آب کشیدن چیز نجس ، عین نجاست در آن نباشد. و پاک شدن چیز نجس با آب قلیل یعنی آب کمتر از کر، شرطهای دیگری هم دارد که بعدا گفته می شود.

خاک

زمین با سه شرط، کف پا و ته کفش نجس را پاک می کند:

اول : آنکه زمین پاک باشد.

دوم : آنکه خشک باشد.

سوم : آنکه اگر عین نجس مثل خون و بول ، یامتنجس مثل گلی که نجس شده در کف پا و ته کفش باشد، به واسطه راه رفتن یامالیدن پا به زمین برطرف شود. و نیز زمین باید خاک یا سنگ یا آجرفرش و مانند اینها باشد، و با راه رفتن روی فرش و حصیر و سبزه ، کف پا و ته کفش نجس پاک نمی شود. و اگر به واسطه غیر راه رفتن نجس شده باشد، پاک شدنش به واسطه راه رفتن اشکال دارد.

آفتاب ، زمین و ساختمان و چیزهایی که مانند درب و پنجره در ساختمان به کار برده شده و همچنین میخی را که به دیوار کوبیده اند و جزو ساختمان حساب می شود، با شش شرط پاک می کند:

اول : آنکه چیز نجس به طوری تر باشد که اگر چیز دیگری به آن برسد تر شود. پس اگر خشک باشد، باید به وسیله ای آن را ترکنند تا آفتاب خشک کند.

دوم : آنکه اگر عین نجاست در آن چیز باشد، پیش ازتابیدن آفتاب ، آن را برطرف کنند.

سوم : آنکه چیزی از تابیدن آفتاب جلوگیری نکند. پس اگر آفتاب از پشت پرده یا ابر و مانند اینها بتابد و چیز نجس راخشک کند، آن چیز پاک نمی شود. ولی اگر ابر به قدری نازک باشد که از تابیدن آفتاب جلوگیری نکند، اشکال ندارد.

چهارم : آنکه آفتاب به تنهایی چیز نجس را خشک کند. پس اگر مثلا چیز نجس به واسطه باد و آفتاب خشک شود، پاک نمی گردد، ولی  اگر باد به قدری کم باشد، که نگویند به خشک شدن چیز نجس کمک کرده ، اشکال ندارد. پنجم : آنکه آفتاب مقداری از بنا و ساختمان را که نجاست به آن فرو رفته ، یک مرتبه خشک کند. پس اگر یک مرتبه بر زمین و ساختمان نجس بتابد، و روی آن را خشک کند و دفعه دیگر زیر آن را خشک نماید، فقطروی آن پاک می شود و زیر آن نجس می ماند. ششم : آنکه مابین روی زمین یا ساختمان که آفتاب به آن می تابد، با داخل آن ، هوا یا جسم پاک دیگری فاصله نباشد.

اگر جنس چیز نجس به طوری عوض شود که به صورت چیز پاکی  در آید، پاک می شود و می گویند استحاله شده است .

پنجره ای رو به آفتاب

مثل آن که چوب نجس بسوزد و خاکستر گردد، یاسگ در نمکزار فرو رود و نمک شود. ولی اگر جنس آن عوض شود، مثل آن که گندم نجس را آرد کنند یا نان بپزند، پاک نمی شود.

اگر خون بدن انسان یا خون حیوانی که خون جهنده دارد، یعنی حیوانی که وقتی رگ آن را ببرند، خون از آن جستن می کند، به بدن حیوانی که خون جهنده ندارد، برود و خون آن حیوان حساب شود پاک می گردد، و این را انتقال گویند.

اگر کافر شهادتین بگوید، یعنی بگوید: "اشهد ان لا اله الا الله واشهد ان محمدا رسول الله "، مسلمان می شود، و بعد از مسلمان شدن ، بدن و آب دهان و بینی و عرق او پاک است .

تبعیت آن است که چیز نجسی به واسطه پاک شدن چیز نجس دیگر، پاک شود.

کسی که چیزی را با دست خود آب می کشد، اگر دست و آن چیز با هم آب کشیده شود، بعد از پاک شدن آن چیز، دست او هم پاک می شود.

بول و غائط حیوانی که به خوردن نجاست انسان عادت کرده ، نجس است . و اگر بخواهند پاک شود باید آن را استبراء کنن.

اگر بدن یا لباس مسلمان یا چیز دیگری که مانند ظرف و فرش دراختیار او است نجس شود و آن مسلمان غایب گردد، اگر انسان احتمال بدهدکه آن چیز را آب کشیده یا به واسطه آنکه مثلا آن چیز در آب جاری افتاده پاک شده است ، اجتناب از

آن لازم نیست .

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.