تبیان، دستیار زندگی
توییتر یکی از شبکه های اجتماعی پر طرفداری است که با شعار چه کار می کنی به راه افتاد . توییت های شبکه های اجتماعی در واقع ، جملات 140 کلمه ای هستند که احوالات شخصی و حواشی زندگی را در آن بیان می کنند .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

همه twitt های عصر مشروطه


توییتر یکی از شبکه های اجتماعی پر طرفداری است که با شعار "چه کار می کنی" به راه افتاد . توییت های شبکه های اجتماعی در واقع ، جملات 140 کلمه ای هستند که احوالات شخصی و حواشی زندگی را در آن بیان می کنند .
مشروطه

یکی از دلایل محبوبیت شبکه های اجتماعی جدید در همه جا همین بیان احوالات به صورت مینیمال و برطرف شدن میل نیاز به دیده شدن است . اگر 3 قرن دیگر بخواهیم از سبک زندگی مردم اروپا و آسیا گزارشی تاریخی تهیه کنیم ، قطعا مراجعه به آرشیو شبکه های اجتماعی یکی از بهترین منابع برای شناخت توده ی مردم است . در عصر مشروطه نیز فهم سبک زندگی مردم و به تبع آن چرایی نارضایتی مردم از دستگاه حکومت و میل به انقلاب مشروطه ، از دل سفرنامه ها و دل نوشته های مردم قابل استخراج است .

توییتر یکی از شبکه های اجتماعی پر طرفداری است که با شعار "چه کار می کنی" به راه افتاد . توییت های شبکه های اجتماعی در واقع ، جملات 140 کلمه ای هستند که احوالات شخصی و حواشی زندگی را در آن بیان می کنند . یکی از دلایل محبوبیت شبکه های اجتماعی جدید در همه جا همین بیان احوالات به صورت مینیمال و برطرف شدن میل نیاز به دیده شدن است . اگر 3 قرن دیگر بخواهیم از سبک زندگی مردم اروپا و آسیا گزارشی تاریخی تهیه کنیم ، قطعا مراجعه به آرشیو شبکه های اجتماعی یکی از بهترین منابع برای شناخت توده ی مردم است . در عصر مشروطه نیز فهم سبک زندگی مردم و به تبع آن چرایی نارضایتی مردم از دستگاه حکومت و میل به انقلاب مشروطه ، از دل سفرنامه ها و دل نوشته های مردم قابل استخراج است . سفرنامه ها هرچند بیشتر توسط نخبگان نوشته می شد و مانند شبکه های اجتماعی امروز ، کثرت استفاده در آن مشاهده نمی شود اما با این حال هنوز این سفرنامه ها مانند توییت ها ، یک منبع شناخت مناسب از فضای اجتماعی عصر مشروطه است . در این مقاله به موشکافی علل انقلاب با توجه به سبک زندگی ایرانیان ، آنگونه که در سفرنامه ها آمده است می پردازیم .

در خاطرات اعتمادالسلطنه از دوره ناصری به وضوح ناکارآمدی وزرا و شاه مملکت در اداره امور قابل رویت است

الف ) وعده بهشت  : در دوران فتحعلی شاه گروه نخست دانشجویان ایرانی عازم فرنگ شدند . بازگشت دانشجویان از غرب ، انتشارات نشریات در استامبول که دروازه اروپا بود و ورود مستشاران خارجی گوناگون تب تازه ای در جان مردم ایران انداخت . تب ، تغییر وضع موجود برای رسیدن به بهشت موعودی که نقل احوالات آن از غرب به شرق عالم رسیده است . این میل آنقدر در ایرانیان گسترش یافت که حتی شاهان قاجار از دوره ناصرالدین شاه نتوانستند در مقابل مشاهده اروپا مقاومت کنند و حاضر بودند امتیازات کلانی را بپردازند ، کشورشان را بدبخت و  بر شکسته کنند تا چند ماهی در پاریس و لندن به تماشای برج و باروهای بلند بپردازند . مشاهده مه رویان فرنگی و روشنایی خیابانهای فرنگستان آنقدر روشنفکران و دانشجویان ما را مات تمدن غرب نمود که یکی از ننگین ترین متون و ذلت بار ترین متنهای تاریخ روشنفکری تحت عنوان حیرت نامه سفرا نگاشته ابوالحسن خان ایلچی به نگارش در آمد . شیفتگی ایلچی نسبت به شب نشینیها ، خوشگذرانیها ، زنبارگی ها و عشقبازی های "مردمان انگریز" به حدی است که شور عشق دختری فرنگی در سرش افتاد و عطای بازگشت به ایران را به لقایش می بخشد و با فشار وزیر امور خارجه انگلیس می بایست " عشق لیدی شما را از سر بیرون رود و مهمات دوستی میان ایران و انگلیس را محکم نموده و به ایران مراجعت کنید " شیفتگی روشنفکران ایرانی نسبت به مظاهر تکنیکی و صنعتی تمدن غرب ، لایه ای از قداست انسان و تبختر علمی و پایان جهان بودن فکر غربی را در نگاه هایشان قرار می داد ، همان لایه ای که بسیاری را نوکر بی جیره و مواجب اجنبی کرد . ماشین و آسفالت و کشتی های غول پیکر آنچنان طبقه نخبه را خواهان غرب کرده بود که الگوی نعل به نعل پیشرفت مانند غرب در سرها فتاد . اینان از طریق روزنامه ها ، بیت علما ، کافه ها و مانند آن به گوش مردم ایران رسید . سودای داشتن چنین بهشتی در ایران فکرها را به خود مشغول داشت . بی شک یکی از مشکلات مردم ایران در عهد قجر اوضاع اقتصادی است و بهشت برین رفاه مردم و اجتماعات در سرایی دیگر است " عقل معاش اهل این سرزمین به سر حد کمال است و ناتمامی ندارد " (حیرت نامه سفرا،ایلچی)

زین العابدین مراغه ای

ب)سودای برابری شازده و گدا : استبداد شاه در همه طبقات اجتماعی اثر گذاشته است . هر کس به هر میزان قدرتی دارد ، به همان اندازه باج گیر و باج خوار شده است . زین العابدین مراغه ای در سفرنامه ابراهیم بیک می نویسد : " در ایران قانون کجاست ؟ نظام چه کار می کند ؟ گاه گاهی می گویند : شاه چنان فرموده . آدم مست را می گیرند جرمانه می کنند و خودشان همان جریمه را که از شرابخوار گرفته اند به بهای شراب داده علانیه می نوشند . " صرف نظر از صحت یا همه گیر بودن این اتفاقات ، اما آنچه که در دوره ناصری خودنمایی می کند همین نارضایتی مردم ولایات و شهرها از سلسله مراتب اجتماعی و عدم برخورد "علی السویه" میان رعیت و شاهزاده و ارباب است . اصل تاسیس عدالتخوانه در واقع واکنشی است به این رفتارهای نهادینه شده در سبک زندگی مردم . در ایران مانند اروپا فئودالیسم یا رفتار ارباب – رعیتی بر اساس مالکیت زمین رواج نیافته و برخی علت این واقعه وجود قانون ارث در اسلامی می دانند اما شباهت های رفتارهای فئودالیستی که همان تقسیم نابرابر احترام و عزت و قانون بر اساس میزان سرمایه است تا حدودی در جامعه جریان دارد . یکی از نکات شگفت آغاز مشروطه نیز همین ماجراست . ماجرای به چوب بستن تجار قند تهرانی توسط علا الدوله  با حمایت عین الدوله و بعد به چوب بستن روحانیونی که مخالف رفتار صدراعظم بودند ، آتش قیام مشروطه را شعله ور ساخت و می توان یکی از علل این جرقه ای که به انبار باروت افتاد را در خرق عادت کردن در تنبیه یک طبقه مقدس و یک طبقه سرمایه دار دانست . شاید عین الدوله با این رفتار اقتداگرایانه می خواست ائتلاف بازار و روحانیت را به نفع سلطنت بشکند اما نتیجه و حاصل کار شکست اقتدار عین الدوله و سلطنت و پایدار شدن این ائتلاف گردید . مردم یکی از مظاهر نوگرایی را قانون می پندارند و گمان دارند که که اگر قانون باشد وضع مالی و معنوی زندگی آنان بهتر خواهد شد . کسروی در کتاب تاریخ مشروطه ایران به این نکته اشاره می کند و می گوید که آیت الله بهبهانی و طباطبایی در اوج درگیرهای مشروطه در درخواست هایی که برای شاه می فرستادند علل بیچارگی توده مردم و عقب ماندگی ملک اعلی حضرت نسبت به غرب را همین بی قانونی می پنداشتند .طباطبایی در نامه ای به عین الدوله چنین می نویسد : " مسلم است از خرابی این مملکت و استیصال این مردم و خطراتی که این صفحه را احاطه نموده است خوب مطلعید و هم بدیهی است و می دانید اصلاح همه اینها منحصر است به تاسیس مجلس و اتحاد دولت و ملت "  سابقه فروش سرزمین ایران و امتیازات ننگین نیز بر این توقع مردم و علما و روشنفکران اضافه شده بود . طرفداران قانون معتقد بودند که قانون سب اقتدار شاه ایران و همانندی ایران با بلاد فرنگ می شود و موجبات پیشرفت و عمران کشور را فراهم می کند و شاهزادگان و طرفداران الیگارشی ثروت و قدرت عهد قاجار آنرا سبب کت و بال بستن شاه و مخالف عرف و سبک زندگی ایرانی می دانستند . طبیعی بود که در نظامی که سنت زندگیش ارباب رعیتی شده و مردم رعایای شاه هستند ، هیچ گاه صاحبان قدرت نپذیرند که شاه خود مطیع قانون باشد .

بیشتر سفرنامه های عهد قاجار در یک موضع با یکدیگر اشتراک دارند و آن بحران جامعه ایرانی در عصر قاجار است

کسروی در مناظره در میان وزرا و شاهزادگان در تاریخ مشروطه جملات زیر را به ثبت رسانده که توییت هایی خواندنی از افکار دوره قاجار است :

"احتشام السلطنه : من آرزومندم پادشاه و ولی نعمت خود را مانند امپراطور آلمان و انگلیس توانا ببینم ، لیکن شما می خواهید او را همچون خدیو مصر و امیر افغانستان گردانید ...

امیربهادر پاسخ داد : من تا جان دارم نگزارم عدالتخوانه برپا شود . خوب است شما بروید در کشور آلمان ، و به امپراطور آلمان بندگی کنید ، آقای من ، پادشاه من ، اینگونه بندگی ها را دربایست نمی دارد"

ج) خروج از بحران : بیشتر سفرنامه های عهد قاجار در یک موضع با یکدیگر اشتراک دارند و آن بحران جامعه ایرانی در عصر قاجار است . از بحران اقتصادی بگیرید تا بحران های بهداشت ،‌ وضع آموزش رعیت ،‌آبیاری و خشکسالی و مانند آن . دوران قاجار دوران افول امپراطوری ایران عهد صفوی است . این مدیریت ناشیانه هم به سبب کمک استعمار در تحمیق دربار است و هم خیانت روشنفکران خودفروخته ی انجمن های آدمیت و فراموشخانه های تهران . مردم ایران بحرانی بودن وضع زندگیشان را در دوره مشروطه از نزدیک لمس می نمودند . این بحران البته بیشتر در حوزه توزیع عدالت مشهود و جلوه گر بود ،‌کماآنکه در خواسته های مردم و مشروطه خواهان هرگز سخن از بهبود وضع اقتصادی در میان نیامده است ،‌هر چند در پس پرده ی این اصلاحات و قانونگرایی بهبودهای اقتصادی نیز در افق رهبران مشروطه دیده میشد . در خاطرات اعتمادالسلطنه از دوره ناصری به وضوح ناکارآمدی وزرا و شاه مملکت در اداره امور قابل رویت است . این ناکارآمدی ها را مردم از چشم قدرت مطلقه پادشاه می دیدند و به تبع آن بحرانهای مملکت را از این توزیع قدرت بر اساس چاپلوسی و نه لیاقت می پنداشتند .

سه کلید واژه بالا ،‌سه ضلع مثلث ،‌علل وقوع جنبش مشروطه در دل سفرنامه ها و دل نوشته های عهد قاجار است . اضلاعی که از همه توئیت های عصر مشروطه به دست آمده است .

بخش تاریخ ایران و جهان تبیان


منبع :  مرکز اسناد انقلاب اسلامی