چراغهای گردسوز
نگاهی به صنعت چراغهای روشنایی از آغاز تا امروز
از اواخر قرن هجدهم، به موازات شروع انقلاب صنعتی و با افزایش تقاضا برای روشنایی بهتر و ارزانتر پیشرفتهایی در صنعت ساخت چراغهای روغنی یا نفتی به وجود آمد.
واژه«چراغساز» در گذشتههایی نه چندان دور در ایران به كسانی اطلاق میشد كه به تعمیر چراغهای نفتی، مانند: لامپای گردسوز، زنبوری، اجاقهای دو فتیله، بخاریهای دستی و نفت سوز میپرداختند. در سالهای بعد چراغ سازها شروع به ساختن چراغ كردند و از لامپای سه، هفت و ده شیشهای تا گردسوزهای برنجی و آب ورشو داده و اجاقهای دو، سه فتلیه و بخاری و مانند آن را ساختند. امروزه صنعت چراغسازی در ایران به یكی از صنایع پیشرفته داخلی تبدیل شده و حتی میرود تا به یكی از اقلام صادراتی كشور تبدیل شود.
در این نوشتار ابتدا شرح مختصری از سیر تحول تولید چراغ روشنایی در جهان ارائه میشود و سپس به تاریخچه چراغسازی در ایران خواهیم پرداخت.
از كشف آتش تا ساخت شمع
زمانی كه آتش كشف شد، به طور عمده از آن به عنوان وسیلهای برای محافظت در مقابل سرما و حیوانات وحشی و همچنین برای تهیه غذا استفاده میشد. اجداد ما هنگامی آن را آن به عنوان وسیلهای برای روشنایی به كار بردند كه قابل حمل و نقل شد. اولین وسایل روشنایی، شاخههای درختان رزیندار بودند كه به عنوان مشعل به كار میرفتند.
امروز باستان شناسان شواهدی مربوط به 20.000 سال پیش پیدا كردهاند كه نشان میدهد روغن به دست آمده از حیوانات و گیاهان برای روشنایی نیز به كار میرفته است. روغن را درون استخوانهای توخالی، صدف یا سایر ظروف طبیعی میریختند و با پوست درخت، الیاف گیاهان یا خزه برای آن فتیله درست میكردند. آموختن كوزهگری برای آنها این فرصت را فراهم نمود كه انواع مختلف چراغهای روغنی یا نفتی را بسازند كه ما امروزه در موزهها میبینیم.
چربی حیوانات(بخصوص پیه اب كرده) و همچنین موم، مواد مورد استفاده برای ساخت اولین شمعها بودند. چراغ نفتی و شمع فقط برای روشنایی داخلی به كار برده میشدند. روشناییهای خارجی مناسب تقریباً تا اواسط قرن هفدهم میلادی ناشناخته بودند. فقط از مشعلهای قیری در رویدادها، جشنها و مراسم عمومی(همچنین مواقعی كه تعداد زیادی جنگجو دور هم جمع میشدند) استفاده میشد. دیگر استفاده مشعلها، برای حمل كالا و یا مسافر در هنگام شب بود.
اولین روشنایی خارجی روغنی بوسیله یك هلندی به نام جان ون در هیدن ساخته شد و در سال 1669 میلادی در آمستردام نصب گردید.
از اواخر قرن هجدهم، به موازات شروع انقلاب صنعتی و با افزایش تقاضا برای روشنایی بهتر و ارزانتر پیشرفتهایی در صنعت ساخت چراغهای روغنی یا نفتی به وجود آمد.
از چراغ نفتی تا چراغ برقی
هنگامی كه در سال 1859 میلادی نفت تصفیه شده(پارافین) در آمریكای شمالی تهیه شد، چراغ نفتی زندگی را از نو شروع كرد. پارافین مزایای بسیاری داشت. ارزان بود و هنگامی كه تركیبات با قابلیت اشتعال بالای آن بوسیله عمل تقطیر جدا میشد، برای استفاده بسیار كم خطر بود. پارافین به سرعت جانشین روغنهای گیاهی و حیوانی شد كه سابق بر آن به كار برده میشدند. بخصوص كه میتوانست بدون مشكل در چراغهای نفتی موجود بسوزد.
در اوایل قرن هفدهم یك شیمیدان و مهندس معدن آلمانی به نام بكر پی برد كه میتوان از گاز به دست آمده از زغال برای روشنایی استفاده كرد. به این ترتیب، اولین كارخانه گاز در سال 1813 میلادی در لندن ساخته شد.
گاز، چراغهای خیابانی را نیز محتول ساخت. گاز به طور مستقیم كارخانه گاز بوسیله یك شبكه از لوله به چراغ هدایت میشد و دیگر نیازی به پر كردن مداوم چراغهای نفتی نبود.
مدت زمانی طول كشید تا گاز برای روشنایی داخلی نیز به كار گرفته شد. زیرا در این راه مشكلاتی وجود داشت: گاز از نفت خیلی گرانتر بود، خانهها میبایست به شبكه پخش گاز متصل میشدند، و در ضمن هنگامی كه میسوخت بوی نامطبوعی برجای میگذاشت.
در سال 1804 میلادی دروموند آزمایشی انجام داد. وی یك بلوك از سنگ آهك را با استافاده از شعله هیدروژن تا حرارت سفید گرم نمود. در این زمان بلوك سنگ آهك نور خیلی روشن و زیادی ایجاد كرد. «چراغ آهكی» اولین شكل نورافكن بود و به طور گسترده در تئاتر مورد استفاده قرار گرفت.
از هامفری دیوی به عنوان پیشگام در صنعت چراغ برق نام برده میشود. وی در سال 1802 میلادی آزمایشهایی انجام داد. در این آزمایشها او با گذراندن جریان از دو قطعه زغال چوب كه در فاصله 4 اینچی از یكدیگر قرار داده شده بودند، نور تولید كرد. عیب این كشف این بود كه قطعههای باریك زغال چوب میسوخت و به ناچار نور نمیتوانست مدت زیادی دوام داشته باشد و خیلی سریع از بین میرفت. بنابراین، به منظور حفظ یك تخلیه الكتریكی یكسان باید فاصله بین تكههای زغال چوب ثابت نگه داشته میشد. این عمل بوسیله لغزاندن مداوم تكههای زغال چوب به سوی یكدیگر انجام گرفت.
در سال 1876 میلادی یك روسی به نام پل جبلوچكف شعمی به نام شمع جلبوچكف اختراع كرد. او میلهها را بوسیله مخلوطی از كائلین و گچ پوشاند. این پوشش عایق، قوس را فقط به قسمت ابتدایی الكترود محدود كرد و بنابراین عمر ملیهها به حدود 90 دقیقه افزایش یافت.
در سال 1889 میلادی هوگوبرونر الكترود كربن را با فلوریدهای مختلف پوشاند. این امر موجب افزایش نور شد. همچنین توانست مطابق با فلورید به كار رفته رنگ نور را هم تغییر دهد.
اولین كارخانه برق جهان متناسب با لامپهای قوسی در سال 1858 میلادی در فرلند جنوبی تأسیس گردید.