تبیان، دستیار زندگی
این که ما چگونه یاد می گیریم، همواره مورد پرسش بوده است. شناخت دقیق یادگیری به ما کمک خواهد کرد، تا در فرآیند یاد دهی – یادگیری، راه بهتر را برگزینیم.....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یادگیری چگونه انجام می شود؟

اشارهمرور کردن

این که ما چگونه یاد می گیریم، همواره مورد پرسش بوده است. شناخت دقیق یادگیری به ما کمک خواهد کرد، تا در فرآیند یاد دهی – یادگیری، راه بهتر را برگزینیم. آشنایی با روش یادگیری، کمک شایانی به دانش آموزان خواهد کرد. لازم است در فرصت هایی که در کلاس پیش می آید، در مورد نحوه یادگیری با دانش آموزان گفت و گو کنیم و پرسش های آنان را در این زمینه پاسخ دهیم.

« یادگیری » چگونه انجام می شود؟

یادگیری دریچه ارتباط انسان با جهان خارج است. از همین دریچه است که اجازه می دهیم اطلاعاتی وارد ذهن ما شود و یا از آن خارج گردد. همچنین از دریچه یادگیری است که قدم در مسیر تجربه می گذاریم. ما بر اساس آن چه یاد می گیریم، دیگران را می شناسیم و با آن ها ارتباط برقرار می کنیم و بر همین اساس هم تجربه می کنیم؛ تجربه عملی و کلامی.

یادگیری و تجربه را به دو قرین همزاد می توان تشبیه کرد، از آن رو که هر تجربه با یادگیری و هر یادگیری با تجربه ای همراه است. این دو در مخزن حافظه، یعنی مرکز جذب یادگیری نگهداری می شوند. با کمک این مخزن، می توان مطالب یاد گرفته شده را بازخوانی کرد. به این ترتیب می توان یادگیری را دو ابزار مفید در یادآوری اطلاعات قلمداد کرد.

خواندن

آن چه به اسم اطلاعات وارد حافظه ما می شود، بلافاصله پس از یادگیری به سرعت فراموش می شود. پر بی راه نیست اگر اطلاعات وارد شده در حافظه کوتاه مدت را با برگه های دستگاه دور نگار مقایسه کنیم.

اطلاعات موجود بر روی صفحه ای که فرستاده شده با جوهری به تصویر در می آید که پس از چند روز، بسته به نوع مرغوبیت جوهر دستگاه کم رنگ و بالاخره ناپدید می شود.

نوع مرغوبیت یادگیری یا نحوه مؤثر یادگیری در درج اطلاعات بر روی حافظه کوتاه مدت بر حافظه بلند مدت وارد می شود. انگیزه یادگیری، انسجام مطالب، معنی دار بودن موضوع مطالعه، روانی و سلیس بودن متن و ... همه و همه از عواملی هستند که باعث پر رنگ تر شدن اطلاعات درج شده در حافظه ما می شوند. روان شناسان امروزی، یادگیری را به صورت تغییر نسبتاً پایدار در رفتار بالقوه (توان رفتاری) تعریف کرده اند که در نتیجه تمرین، تقویت شده و در نهایت رخ می دهد.

چند نکته در این تعریف قابل تأمل است:

·  یادگیری در تغییر رفتار است.
·  این تغییر رفتاری، نسبتاً پایدار است.
·  الزاماً نباید بلافاصله پس از تجربه، یادگیری رخ دهد.
·   تغییر در رفتار ناشی از تجربه یا تمرین است.
·  تجربه یا تمرین باید تقویت شود.

به زبان خودمان بگوییم: « اگر بر اثر مطالعه تغییر قابل مشاهده ای در خود حس کنیم؛ اعم از این که این رفتار منجر به تغییر رفتارهای درونی و ذهنی و یا تغییر رفتارهای بیرونی و عملکرد های ما شود: یعنی با مطالعه، یادگیری نیز صورت گرفته است ».

اما حافظه و کارکردهای آن چه قدر در شکل گیری یادگیری مؤثرند؟

ناگفته پیداست

هیچ تغییری یک دفعه و به صورت آنی شکل نمی گیرد.

صد البته برای ایجاد یک تغییر زمینه های زیادی لازم است. یکی از عوامل بسیار مهم در ایجاد این تغییر، حافظه است. همان طور که گفتیم درج اطلاعات در حافظه با نحوه ماندگاری آن نسبت مستقیم دارد.

حال این سؤال به ذهن می رسد که یادگیری به همین جا ختم می شود یا خیر؟ مسلم نه. زیرا ثبت، ضبط و بازخوانی، سه کارکرد مهم حافظه در یادگیری است.

حافظه

حافظه در عرض چند ثانیه پس از یادگیری، آسان تر مختل می شود، ولی پس از گذشت یک ساعت، مختل کردن آن دشوار می شود. در جریان یادگیری نباید به کار دیگری اشتغال داشت.

مطالب یاد گرفته شده را نباید بلافاصله مرور کرد. مطالب یاد نگرفته را نیز نباید پشت سر هم و پی در پی مطالعه کرد.

باید مطلبی را تا پایان یک فصل و یا تا پایان سر فصل مطالعه کنیم و پس از اندکی تأمل، آن مطالبی را که یاد نگرفته ایم، مرور کنیم.

به یاد آوردن یک مطلب، امری پیچیده است و به سادگی صورت نمی گیرد. ما در به یاد آوردن مطالب سعی می کنیم به آن ها معنی بدهیم، قسمت های ناجور آن را حذف کنیم و مطالب را آن جور که می فهمیم به یاد آوریم.

در واقع، حتی در یادگیری ما نیز همانند سایر رفتارهای اکتسابی مان، نوعی نقطه دید دخیل می شود. بدون اغراق می توان گفت نقطه دید اول شخص در بیشتر آدم ها مداخله گر است.

یکی از دلایل معنی دار بودن مداخله نقطه دید در رفتارهای اکتسابی این است که ترتیب تجربه کردن های افراد با هم متفاوت است و چون هر تجربه ای توأم با یادگیری است، اولویت بعضی از تجارب در افراد گوناگون، متفاوت است. از این رو، در یادگیری یک نکته جدید، هر کس آن بخش از مفهوم را که به نظر او بی ربط و بی معنی است، رهامی کند و بعضی دیگر را به خاطر می سپارد و حتی بزرگ تر از آن چه هستند می بیند و ضبط می کند.

نقش حافظه در تمرکز

برای آن که دچار بیماری برداشت زدگی نشویم و بتوانیم مستقل از نقطه دید خود عمل کنیم، باید مطالب را همان وقتی که مطالعه می کنیم، خوب تجزیه و تحلیل کنیم و آن گاه آن ها را با سازماندهی مستقل از دیدگاه خود به خاطر بسپاریم.

در چنین حالتی ممکن است کمتر گول جواب های اشتباه و غلط را بخوریم و در نتیجه به راحتی می توان جواب درست را از غلط بازشناسی کنیم.


مرکز یادگیری سایت تبیان - گردآوری : شکوفه باصری

تنظیم: نوربخش