تبیان، دستیار زندگی
آدمی از ابتدای بشر تاکنون همواره دغدغه این موضوع را داشته است که در انجام فعالیتها و حوادث عالم آیا نقشی را داراست یا آنکه همه چیز بدون اراده و خواست او تحقق می یابد و او در این میان نقشی ندارد؟!
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اختیار یا جبر؟!

اختیار


مسأله ی جبر و اختیار از جمله مسائلی است که همواره بشر در مورد آن اندیشیده است و در پاسخ صحیح برای آن کوشش نموده است. در نگاهی کلی به دو صورت می توان این مسأله را مورد بررسی قرار داد. اول توجه به این مسأله از دیدگاه طبیعی و دیدگاه دیگر توجه بدان از دید ماوراء طبیعی. نظریات گوناگونی در این موارد وجود دارد که توجه به آنها خالی از فایده نخواهد بود . نوشتار حاضر می کوشد مسأله ی جبر و اختیار رااز منظرهای طبیعی و ماوراء طبیعی مورد نظر قرار دهد!


جبر و اختیار

مساله ی جبر و اختیار اشاره به نقش اراده ی آدمی در انجام کارها و مناسبات و حوادثی است که برایش رخ می دهد. در واقع کوشش اصلی در بررسی ابعاد مساله ی جبر و اختیار معطوف به نقش انسان به عنوان موجودی مختار و صاحب اراده در عالم است. آدمی از ابتدای بشر تاکنون همواره دغدغه این موضوع را داشته است که در انجام فعالیتها و حوادث عالم آیا نقشی را داراست یا آنکه همه چیز بدون اراده و خواست او تحقق می یابد و او در این میان نقشی ندارد؟! پاسخ مناسب برای این پرسش می تواند انسان و نقش او در عالم را معین کند و بدین صورت انسان را برای انجام وظایف و مسئولیتهای خویش هدفمند و برنامه ریزی شده قرار دهد!

جنبه های مساله ی جبر و اختیار

توجه به مساله ی جبر و اختیار از دو جنبه می تواند صورت گیرد: نخست از جنبه طبیعی و دیگر از جنبه ی ماوراء طبیعی. جبر و اختیار از لحاظ فعالیت انسانی از جنبه ی روانی و غیره ، توجه به این موضوع از دیدگاه طبیعی است که آن را بحث از جبر علمی نیز می نامند. اما اهمیتی که مساله جبر و اختیار از جنبه ی ماوراء طبیعی داراست کمتر از ملاحظه ی آن از نظر علمی طبیعی نیست. بلکه در افکار عده ی زیادی از محققان و اندیشمندان بسیار با اهمیت تر تلقی می گردد.

مشاهده ناملایمات فردی و اجتماعی سبب می شود که انسان در جستجوی آن باشد تا نقش آفریننده مطلق این دستگاه در پدیده های جهان هستی را بیابد. در واقع بررسی مساله ی جبر و اختیار از نظر ماوراء طبیعی دغدغه ی انسان الهی است که می خواهد کارهای بشری را از آن جهت که خداوند جهان و انسان نیز در آنها دخالتی دارد، مورد بحث قرار دهد در حالی که بررسی موضوع جبر و اختیار از منظر طبیعی بررسی کارهای بشری به خودی خود است که مربوط به وجدان و عوامل روانی و طبیعی می باشد. پرسش از جبر و اختیار در کارهای بشری در نسبت با پروردگار عالمیان پرسشی حکیمانه است که پاسخ بدان روشن می سازد که کارهای صادر از انسانها مخلوق خداوند است و انسان آلتی بیش نیست و یا آنکه انسان خود فاعل افعال خویش است.

آدمی از ابتدای بشر تاکنون همواره دغدغه این موضوع را داشته است که در انجام فعالیتها و حوادث عالم آیا نقشی را داراست یا آنکه همه چیز بدون اراده و خواست او تحقق می یابد و او در این میان نقشی ندارد؟!

ماوراء طبیعی و جبر و اختیار

تمام کارهای اختیاری انسان دو نسبت دارد: نسبت به خداوند متعال و نسبت به خود انسان . کیفیت این نسبتها بحث اصلی در مساله ی جبر و اختیار از جنبه ی ماوراء طبیعی است. به صورت کلی در این باره نظریات گوناگونی ارائه شده است که به صورت خلاصه به بررسی آنها می پردازیم و در نهایت دیدگاه امامیه و شیعه را در این مساله مطرح می نماییم.

نظریات گوناگون جبر و اختیاری!

نخستین نظریه در این باره نظریه جبریون مطلق است که قائلند نسبت دادن کارها به انسان همانند نسبت دادن کارها به جمادات و نباتات و حیوانات است. یعنی همان طور که جماد و گیاه و حیوان در افعال خود کوچکترین اختیاری از خود ندارند همچنین انسان به هیچ وجه اختیاری از خود ندارد هر چند خود انسان چنین احساسی  نکند و خود را مختار و صاحب اراده تصور نماید!

در واقع انسان یک آلت و ابزار در دست خداست که همان طور که او می خواهد افعالش را انجام می دهد! اگر از سایر ابیات مولانا صرف نظر کنیم بیت ذیل می تواند شاهد این نظریه باشد:

ما همه شیران ولی شیر علم                         حمله مان از باد باشد دم به دم

حمله مان از باد و ناپیداست باد                    جان فدای آنکه ناپیداست باد

اراده

مکتب وحدتی ها!

دیدگاه دوم در این باره مکتب وحدتی ها است که میان خداوند و موجودات هیچ گونه فرقی نمی بینند! در واقع خداوند متعال را صورت اجمالی موجودات و موجودات را صورت تفصیلی خداوند متعال می دانند و اساسا خالق و مخلوقی وجود ندارد وهمگی یکی هستند . بنابراین مساله ی جبرو اختیار اساسا مطرح نمی شود! برای نمونه ی این دیدگاه می توان رباعی عبدالرحمان جامی را در نظر گرفت:

چون حق به تفاصیل و شئون گشت عیان                   مشهود شد این عالم پرسود و زیان

چون بار روند عالم و عالمیان                                   در رتبه ی اجمال حق آید به میان

بررسی مساله ی جبر و اختیار برای چنین دیدگاهی امری تشریفاتی است! زیرا اساسا با چنین دیدگاهی جبر و اختیاری مطرح نیست. زیرا وقتی انسان و خدا یکی باشند. هر کاری را که انسان انجام دهد در حقیقت خداوند انجام داده است و اصلا این مساله موضوعی ندارد تا بدانیم انسان مجبور است یا فاعل مختار؟!!

کسب و جبر و اختیار!

دیدگاه دیگر در مساله ی جبر و اختیار نظریه ی کسبیون است که پیروان ابوالحسن علی بن اسماعیل اشعری می باشند ایشان معتقدند انسان قدرت و اراده ای دارد. هر دو به کارانسانی متعلق می گردد ولی هیچ یک از آن قدرت و اراده تأثیری در کار انسانی ندارد!

یعنی علت کار قدرت و اراده ی انسان نیست بلکه علت حقیقی کار خود خداوند است و انسان کار را کسب می کند! از اشخاص برجسته ی این مکتب ابوبکر باقلانی است. او می گوید: معنای کسب این است که انسان کاری را که صادر می‌کند می تواند با قصد خود رنگ آمیزی کند و مدار خوبی و بدی کارها نیز با همان رنگ آمیزی است و گرنه اصل کار از خود خداوند ست! یعنی انسان قدرت دارد که مثلا طفلی را سیلی بزند اگر با قصد تربیت باشد ثواب کار است و اگر قصد ظلم داشته گناهکار بوده است ولی اصل کار از خود خداست!

مشاهده ناملایمات فردی و اجتماعی سبب می شود که انسان در جستجوی آن باشد تا نقش آفریننده مطلق این دستگاه در پدیده های جهان هستی را بیابد. در واقع بررسی مساله ی جبر و اختیار از نظر ماوراء طبیعی دغدغه ی انسان الهی است که می خواهد کارهای بشری را از آن جهت که خداوند جهان و انسان نیز در آنها دخالتی دارد، مورد بحث قرار دهد در حالی که بررسی موضوع جبر و اختیار از منظر طبیعی بررسی کارهای بشری به خودی خود است که مربوط به وجدان و عوامل روانی و طبیعی می باشد

در همین راستا نظریات ابواسحاق اسفرائینی مطرح می شود که قدرت خداوند و قدرت انسان را هر یک به طور مستقل در کار انسانی مۆثر می داند! در دیدگاه او قدرت انسان درباره ی کار به عنوان کسب و قدرت خداوند به عنوان کمک می باشد! این نظریه صورت نرم تری از کسب اشعری است. زیرا در کسب اشعری خداوند در تأثیر اصالت دارد.

بررسی نظریه ی کسب!

در بررسی این نظریه باید گفت تاکنون یک معنای روشنی درباره ی کسب ارائه نشده است!

اشعری با طرح مساله ی کسب می خواهد از جبر مطلق فرار کند ولی به نظر نمی آید که کسب ،معنایی غیر از جبر داشته باشد! زیرا اگر کار انسانی معلول قدرت و اراده ی خداوندی است در این صورت انسان محل جریان قدرت و اراده ی خداوندی است و کارهایی که از او صادر می شوند نیز در واقع یک عده ی از جریاناتی هستند که خداوند در او ایجاد کرده است. پس اختیار آدمی معنایی در این تئوری نخواهد داشت!

خلاصه ی کلام ...

تا اینجا به بررسی برخی از نظریات درباره ی مساله ی جبر و اختیار از جنبه ی ماوراء طبیعی پرداختیم که نظریات ارائه شده هیچ یک نمی توانست اختیار آدمی در انجام افعالش را توضیح و توجیه منطقی نماید! در مقالات بعدی می کوشیم سایر نظریات در این باره را مورد ارزیابی قرار دهیم . ان شاءالله

                                                                                                                                                         ن.رادفر

بخش اعتقادات شیعه تبیان


منابع و مآخذ:

1-    جبر و اختیار – علامه محمد تقی جعفری (ره)

2-    تاریخ کلام اسلامی – چلپی

3-    مثنوی معنوی - شرح علامه جعفری (ره)

4-    مقالات فلسفی – شهید مطهری (ره)

5-    انسان و سرنوشت – شهید مطهری (ره)

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.