تبیان، دستیار زندگی
خشم یک عاطفه ی قوی است که انرژی زیادی دارد .کسی که متعادل و سالم است کمتر خشمگین می شود
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نحوه ی صحیح ابراز خشم


خشم یک عاطفه ی قوی است که انرژی زیادی دارد .کسی که متعادل و سالم است کمتر خشمگین می شود و هنگامی که خشمگین شد نه آن را کتمان و ذخیره می کند نه از آن یک نیروی مخرب می سازد بلکه به درستی آن انرژی را آزاد می کند.

خشم

روانشناسان معتقدند افراد مختلف به سه نحوه ی گوناگون خشم خود را ابراز و تخلیه می کنند :سکوت، پرخاشگری، ابراز وجود.

کسی که سکوت را انتخاب می کند ضعیف است. ساکتها معمولا خشم را در خود ذخیره می کنند تا جائیکه به نقطه ی انفجار برسند آنگاه با یک پرخاش نسبتا شدید و معمولا غیر قابل پیش بینی خشم نهفته را ابراز می کنند. به همین جهت معروف است که پرخاشگر ترین افراد را در بین ساکتها باید جستجو کرد.

ساکتها ضعیفتر از آن هستند که از نشان دادن خشم هدفی ، و قصد گرفتن نتیجه ای داشته باشند بلکه فقط خشم نشان می دهند چون چاره ای جز آن ندارند.

نقطه ی مقابل سکوت ،پرخاشگری است. پرخاشگرها کسانی هستند که خشمهای کوچک را هم خیلی زود بروز می دهند. عصبی و مضطربند و زود عصبانتشان را با پرخاشگری نشان می دهند. اینها از ساکتها هم ضعیفتر هستند. و اتفاقا همین ضعفشان هم باعث پرخاشگری شان می شود. پرخاشگرها به جای حل کردن مسئله به پاک کردن صورت مسئله می پردازند زیرا انقدر خودشان را ضعیف و مستاصل، و مشکل را بزرگ و مهم می بینند که هیچ راه چاره ای جز "از بین بردن" پیدا نمی کنند پس می زنند و احیانا می کشند تا آن چیز سخت و وحشتناک را از بین ببرند. اینها همیشه خیلی زود به آخر دنیا می رسند و قید همه چیز را می زنند. در حالی که اگر کمی اعتماد به نفس داشتند و از قوت و قدرت روحی برخوردار بودند برای حل مشکلات عصبی کننده ،چاره جویی و مبارزه می کردند.

حد وسط این دو دسته، افرادی هستند که با ابراز وجود ،خشم خود را تخلیه می کنند. اصلا افرادی که ابراز وجود را به خوبی بلدند، یعنی بلدند خودشان را همانطوری که هستند نشان دهند و حرفشان را به شکلی منطقی بزنند، به این زودیها دچار خشم نخواهند شد اینها نمی گذارند احساس بدشان به اندازه ای تقویت شود که کار به خشم و عصبانیتهای شدید بکشد. همان وقتی که وجود مشکلی را احساس می کنند برای حل آن اقدام می کنند.

در وجود این دسته از افراد خشم دیگر یک نیروی مخرب و بی هدف نیست بلکه یک انگیزه است تا  مشکلی را حل یا ناخوشایندی را خوشایند سازند. خشم ،به اینها نیرو می دهد تا با کمک آن اراده ی خود را تقویت کنند و در انجام کاری که به آن مربوط است موفق شوند. به همین دلیل است که می بینیم هر اندازه که افراد بزرگتر و مجربتر می شوند کمتر پرخاشگری نشان می دهند چرا که به مرور مهارتهای لازم برای مخالفت کردن ،نشان دادن ناراحتی ،انتقاد کردن و ... را می آموزند. به کمک همین مهارتهاست که آستانه ی تحمل افراد بالا می رود و به این زودی به مرحله ی خشم نمی رسند.

بنابراین یکی از راههای رسیدن به موفقیت در زمینه ی کمتر خشمگین شدن و صحیح ابراز خشم کردن این است که پیش نیازهای آن را در خودمان تقویت کنیم .یعنی یاد بگیریم که به نرمی انتقاد کنیم، در مواقع لازم مخالفت کنیم، قدرت نه گفتن پیدا کنیم ،برای اصلاح بد رفتاری دیگران تلاش کنیم و ...

بدیهی است که هر اندازه که با دیگران  صمیمی تر شویم و بهتر ارتباط برقرار کنیم ،راحت تر می توانیم از ابزارهای فوق استفاده کنیم. همسرانی که صمیمیت بیشتری باهم دارند و به راحتی می توانند حرف دلشان را به هم بگویند ،(همسران صمیمی نه عاشق) بهتر می توانند خشمشان را  تخلیه کنند و به شکلی منطقی ابراز کنند.

آنکه بهتر حرفش را می زند، آنکه بهتر احساساتش را بروز می دهد ،و راحت تر ارتباط برقرار می کند ،خشمش را هم بهتر و منطقی تر از بین می برد و به اصطلاح تخلیه می کند. از این رو می توان گفت اگر فضایی ایجاد کنیم که همسرمان بتواند مخالفت خودش را ابراز کند، انتقاد کند، خودش را و حرف دلش را مطرح کند، کمتر دچار خشم خواه شد. این یک اصل منطقی است که هرچه ارتباط عاطفی و کلامی همسران تقویت شود، تخلیه ی خشم نیز بین آنها صحیحتر و منطقی تر صورت خواهد گرفت. لذا دعواهای همسران در اوایل زندگی که هنوز مهارت زیادی در ارتباط برقرار کردن با هم پیدا نکرده اند خطرناکتر و آسیب زا تر است و بیشترین آمار طلاق نیز مربوط به پنج سال اول زندگی است.

انسیه نوش آبادی

بخش خانواده ایرانی تبیان


مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.