تبیان، دستیار زندگی
لیلا و کاوه بنا به وصیت مادرشان بسته های پول چهار میلیونی را باید به مردمی که در ناکجاآبادی که وی زندگی می کنند، برسانند. در این راه با اهالی آن منطقه روبرو می شوند و این برخورد ها باعث بوجود آمدن اتفاقاتی غیر منتظره می شود ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

معنی گرایی در پذیرایی ساده

مروری بر فیلم پذیرایی ساده


لیلا و کاوه بنا به وصیت مادرشان بسته های پول چهار میلیونی را باید به مردمی که در ناکجاآبادی که وی زندگی می کنند، برسانند. در این راه با اهالی آن منطقه روبرو می شوند و این برخورد ها باعث بوجود آمدن اتفاقاتی غیر منتظره می شود ...


 فیلم پذیرایی ساده

فیلم با آیه ای از سوره بقره درباره انفاق شروع می شود، آیه ای که بیانگر آگاهی خداوند از عمل انفاق گران است، که تفسیر مستقیمش هرگز در فیلم خود را نشان نمی دهد و نشانه های بیرونی اش برملا نمی شود، به غیر از عنصر پول ها، پولهایی که توسط لیلا و کاوه به شکل انفاق ولی به دور از هدف و غایت آن، پخش می شود.

مانی حقیقی تحقیقات گسترده ای را درباره پست مدرنیسم انجام داده است، مجموعه مقالات درباره پست مدرنیسم این داعیه را به خوبی نشان می دهد. در تعاریف پست مدرنیسم که تجدید نظر طلب و قابل تغییر نیز هست اشاره و ارجاع به گذشته جزو ارکان اصلی اثر هنری محسوب می شود. این اشاره ممکن است درون متنی و یا بیرون متنی باشد، به صورت یک اتفاق در اثر زاده شود یا به شکل یک نشانه تصویری یا کلامی خود را نشان دهد. پذیرایی ساده تم و زیر متن خود را در نخستین پلانش مشخص می کند. تمی که مشخص نیست واژگون بیان خواهد شد یا ... .

مارینا آبراموویچ (هنرمند و نظریه پرداز هنرهای تجسمی) درباره شخصیت هنرمند می نویسد : « هنرمند باید برای خود نمادهایی بیافریند و آن را در آثارش گسترش بدهد.» مقصود سخن آبراموویچ روشن است، تقریبا علایق و نمادهای مورد علاقه مولف یا هنرمند تبدیل به نمادها یا نشانه هایی قابل شناسایی می شود. کارگران مشغول کارند را باید نخستین تبلور شناسایی نمادهای مورد علاقه مانی حقیقی دانست. یک تخته سنگ در جاده ناکجاآباد، در زمین فرو رفته و از جایش کنده نمی شود! و انسانهای گوناگونی بیهوده در پی بیرون آوردن این تخته سنگ هستند. تخته سنگ های کوهستان و جاده نیز در پذیرایی ساده نیز وجود داشت اما این تک نشانه ظاهری تمام ماجرا نیست، بلکه برخورد تماشاگر با نشانه ها و به گفته دیگر برخورد شخصیت های اثر با این نشانه ها نیاز به تفسیر پیدا می کند. یکی از خصوصیات هنرهای مفهومی نیز احتیاج به تفسیر است، تفسیری که بوسیله آن فیلم و مضمونش دریافت می شود والا تماشاگر گنگ و بدون دریافت سالن را ترک می کند.

پذیرایی ساده با تمامی ویژگی های خود نه مطلقا مدرن است و نه مطلقا پست مدرن، نه ساختارشکنی و آشنایی زدایی می کند و بر فرم استوار است ، و نه وحدت گریز و ضد قصه است! قصه می گوید، نشانه هایی می گذارد اما هیچکدام از آنها را کامل نمی کند، پیش نمی برد، نتیجه نامعلوم است!

مانی حقیقی در پذیرایی ساده سعی در چینش نمادهای خاص خود را دارد. نماد هایی چون پول، منطقه حفاظت شده در ناکجاآباد، ساختمان نیمه کاره، گورکردن یک نوزاد، مرگ یک حیوان و ... . درباره این نمادها تفسیر های عمومی وجود دارد که با نخستین نگاه قابل دریافت است اما مانی حقیقی به شدت مفهوم گرایانه با نمادها برخورد می کند. مفهومی که شخصی و از آن خودش است. پول یکی از دم دستی ترین اینهاست که انتظار می رود برای آن قتل یا دزدی صورت گیرد اما اینطور نمی شود در پذیرایی ساده از هیچکدام از انتظارات در دسترس یا اولیه استفاده نمی شود یا حداقل به شکل متداول و آشکار نمایان نمی شود.

 فیلم پذیرایی ساده

خصوصیت دیگر پذیرایی ساده استفاده از نشانه های استفاده شده در اثر قبلی مانی حقیقی است. در کنعان نیز شاهد مرگ یک حیوان و وجود یک ساختمان نیمه کاره بوده ایم. این نشانه ها در پذیرایی ساده نیز قابل شناسایی است که باز احتیاج به تفاسیر فلسفی خاص خود را دارد. سنگ در کارگران مشغول کارند شاید همان سنگ سیزیف کامو باشد، شاید حیوان هایی چون گاو و اسب که نماد نجابت و تقدس هستند به وجه پنهان شخصیت های فیلم های کنعان و پذیرایی ساده اشاره دارد که هیچکدام دارای این دو وجه نیستند! شخصیت لیلا نیز در پایان فیلم مجبور به کشتن حیوان می شود و اشک می ریزد! شاید ساختمان نیمه کاره ای که در هر دو فیلم وجود دارد همان قلمرو ویران شده ایست که تمامی شخصیت های حقیقی آن را در درون و بیرون خود احساس می کنند.

اما مشکل این تفاسیر جایی آشکار می شود که راهی برای گرفتن نتیجه ای درست وجود ندارد، دریافتی همگانی و عمومی صورت نمی گیرد، تم اتفاقات و خرده داستان ها همچنان نامفهوم می ماند و مولف به هیچ عنوان کاربرد و مفهوم عناصر را آشکار نمی سازد! در حقیقت باید گفت شکی نیست که حقیقی با همکاری کوهستانی، فکر شده نشانه های خود را در اثر گسترش داده است و بی شک این چیدمان نیز بی معنی نیست؛ حتی اگر اتفاقات و عمل ها و عکس العمل های شخصیت ها نیز بی معنی باشند، اما این معانی نیاز به تفسیر آزاد دارد و خطر این نوع تفاسیر نیز همان حکایت صفر و صد است. اگر بیننده ذهنیتی نشانه شناختی نداشته باشد نمی تواند با اثر ارتباط برقرار کند و اگر این ذهنیت را داشته باشد، نشانه ها را دریافت کند و با تفسیر خود براساس داده های فیلم دست به پیدایش مفهوم مورد نظر فیلم بزند،می تواند با فیلم ارتباط برقرار کند.

 فیلم پذیرایی ساده

هرگاه با چنین ویژگی هایی در دریافت یک اثر روبرو هستیم دو فیلمساز را می توان به صورت نمونه مورد بازنگری قرار داد، فلینی با هشت و نیم و لینچ با اغلب آثارش چنین تفاسیری را می طلبند، اما تحلیل و تفسیر آثار فلینی مبتنی بر اثر و مولف است و تحلیل و تفسیر آثار لینچ به بازخوانی ذهنی هر بیننده نیز مربوط است.

نکته دیگر قابل توجه، درباره دغدغه های مانی حقیقی است، مانی حقیقی از لحاظ نگرش به نمادهای خود نیز تغییر کرده، سکانس پایانی پذیرایی ساده در مقایسه با سکانس همانندش در کنعان این موضوع را به خوبی نشان می دهد. حیوانی که با ماشین شخصیت های کنعان تصادف می کند براساس نذر یکی از شخصیت ها نجات می یابد و زنده می ماند، اما در پذیرایی ساده شخصیت ها در وهله نخست امید به زندگی حیوان پیدا می کنند اما در سکانس پایانی، و با اینکه مبالغ هنگفتی را انفاق کرده اند مجبور به کشتن حیوان می شوند؛ حقیقی در واقع انفاق را با مفهوم واژگونش بیان می کند گویی که راه نجاتی وجود ندارد!

پذیرایی ساده با تمامی ویژگی های خود نه مطلقا مدرن است و نه مطلقا پست مدرن، نه ساختارشکنی و آشنایی زدایی می کند و بر فرم استوار است ، و نه وحدت گریز و ضد قصه است! قصه می گوید، نشانه هایی می گذارد اما هیچکدام از آنها را کامل نمی کند، پیش نمی برد، نتیجه نامعلوم است!

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع:سینمای ایران / سید سعید هاشم زاده