تبیان، دستیار زندگی
روانشناسان به طرق مختلف درباره کودکان تحقیق کرده اند که یکی از مهمترین آنها تجزیه و تحلیل نقاشی های کودکان است. نقاشی مانند خواب و رویا به کودک فرصت می دهد اطلاعات و اعمالی را که از دنیای بیرون کسب می کند از هم جدا و سپس آنها را دوباره تنظیم کند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رنگ‌های سخنگو


روانشناسان به طرق مختلف درباره کودکان تحقیق کرده اند که یکی از مهمترین آنها تجزیه و تحلیل نقاشی های کودکان است. نقاشی مانند خواب و رویا به کودک فرصت می دهد اطلاعات و اعمالی را که از دنیای بیرون کسب می کند از هم جدا و سپس آنها را دوباره تنظیم کند.

کودک و نقاشی

در نقاشی همانند خواب و رویا کودک خود را از ممنوعیت ها رها کرده در حالی ناخودا آگاهانه درباره مسائل، کشفیات و مشکلات و دلهوره هایش صحبت می کند. در نقاشی کودک خطی که بر تصویر صورت برادر کشیده است یا حذف شدن، به کارگیری رنگ خاص، از میان بردن یا بیش از حد بزرگ جلوه دادن بعضی حوادث، همگی حکایت از نشانه ها و علائمی می کند که دارای معانی روشن هستند و بزرگسالان با کمی شناخت و دقت قادر به مشاهده و تعبیر آن می شود.

3تا 6 سالگی کودک بیشتر تحت تأثیر فشارهای درونی است، بنابراین علاقه وافری به استفاده از رنگ دارد و آن را مقدم بر شکل ظاهری می داند ولی به تدریج که سن او بالا می رود از وابستگی اش به رنگ کم می شود و علاقه او به تقدم شکل بر رنگ فزونی می یابد.

** هر قدر کودک کوچکتر باشد رنگ های زنده تر را به کار می برد. در کودکستان کودکان ترجیح می دهند رنگ های گرم و تند استفاده کنند و فقط کودکانی که در خانه تحت نظارت شدید هستند رنگ های سرد را انتخاب می کنند که علت اصلی به مشکلات عاطفی و روانی مربوط می شود.

** فقدان رنگ در تمام یا قسمتی از نقاشی نشانگر خلاء عاطفی و گاهی دلیل بر گرایش های ضد اجتماعی است.

** کودکان سازگار در نقاشی هایشان به طور متوسط از 5 رنگ مختلف استفاده می کنند.

** کودکان گوشه گیر یا آنها که ارتباط با دنیای خارج را دوست ندارن از یک یا دو رنگ بیشتر استفاده نمی کنند.

** علاقه واقعی کودک به رنگ زمانی شروع می شود که او سعی در کشیدن شکلهایی می کند. این مرحله تا 7 یا 8 سالگی به درازا می کشد. کودک برای استاده از رنگ ها فقط تحت تأثیر احساسات خود قرار دارد. مثلا ممکن است چمن را بنفش بکشد چون هم می خواهد چمن را نشان دهد و هم از رنگ بنفش خوشش می آید.کودک در حین بزرگ شدن به تدریج ارتبازط میان اشیا و رنگ حقیقی آنها را درک می کند، ولی بدو امر این موضوع فقط در مورد چیزهایی است که برایش ارزش عاطفی دارند؛ مثلا اگر مادرش موهای بور داشته باشد هر زنی را که می کشد موهایش را بور می کند زیرا این رنگ برایش انباشته از نیروی عاطفی است.

معمولاً بچه ها در نقاشی رنگ های خاصی را به کار می برند و به کار بردن این رنگ ها می تواند معانی خاصی داشته باشد

قرمز:  به منزله رنگ تند و پویشی محسوب می شود که از یک سو مبین نیرومندی امیال و کشاننده هاست و از سوی دیگر، خشم و گاهی پرخاشگری را نشان می دهد. قبل از شش سالگی یعنی هنگامی که کودک کشاننده ای خود را به خوبی مهار نمی کند از این رنگ بیشتر استفاده می شود.

آبی: معرف حساسیت، دریافت پذیری، هیجان خواهی و درونی ساز است که صلح، آرامش، سکون بیش از حد، فعل پذیری و تسلیم را نشان می دهد.

بنفش: ترکیبی از آبی و قرمز، یعنی رنگ هایی است که دارای رمز گرایی متضاد هستند.

رنگ آبی گرایش به درونگرایی و فعل پذیری و رنگ قرمز، تمایل به برونگرایی و عمل را نشان می دهد. بدین ترتیب، رنگ بنفش معرف جمع اضداد و تمایل به چیزهایی مخالف است. از زاویه ای متفاوت، این رنگ دارای معنای عرفانی نیز هست. اما استفاده افراطی از آن می توان نشانه اضطراب و وجود تنش های متناقض دانست.

زرد: معادل نور شادی و خوشبینی است و به منزله رمز درخشش و گشایش محسوب می شود میل به مشارکت با گرایش عمیق به پیشرفت را متجلی می سازد. معمولاً کودکان 9-8 ساله از این رنگ بیشتر استفاده می کند. به کار بستن افراطی رنگ زرد می تواند به معنای نیاز به آزادسازی تنش های درون باشد.

کودک و نقاشی

سبز: با جنبه های مختلف شخصیت به خصوص با حفظ حرمت خود نیاز به جلب توجه و میل به محبوبیت مرتبط است و از یکسو، گرایش به مبادله و ارتباط را نشان می دهد و از سوی دیگر، معرف اراده در سطح عمل، پایداری، سرسختی و گاهی نیاز بازخوردهای مقاومت و تضادورزی است.

طیف رنگ سبز نیز باید در نظر گرفته شود، هنگامی که رنگ سبز متمایل به آبی یا قهوه ای است، درونگرایی او را برجسته می سازد.

پرتقالی: که ترکیب زرد و قرمز است، نیروی حیاتی، برونگرایی، میل به موفقیت، شادی، نشاط و پویایی را بیان می کند و مانند قرمز استفاده مفرط از آن، تحریک پذیری و ناآرامی را نشان می دهد اما جنبه پرخاشگری آن کمتر است.

قهوه ای تیره و کدر: با رمزگرایی مقعدی مرتبط است و معمولاً به هنگام یادگیری نظافت توسط کودکان مورد استفاده قرار می گیرد.

در این مرحله که کودک از بازی کردن با مدفوع خود منع می شود، با مالیدن رنگ های تیره و کدر روی صفحه کاغذی به نوعی لذت جبرانی دست می یابد و تا قبل از سن شش سالگی، کم و بیش به صورت وسیعی از طیف رنگ های قهوه ای استفاده می کند.

غلبه این رنگ در سنین بالاتر، نشان دهنده نوعی واپس روی، امتناع از بخشیدن و نگهداری رمزی محسوب می شود و گاهی با بازخوردهای نامنعطف در سطح رفتاری یا فکری، توأم است.

صورتی: مبین صلح، تعادل و توازن است. این رنگ به منزله قرمز ملایم، معرف عاطفه ای است که فاقد هوای نفس و پرخاشگری است و ملایمت و عطوفت را نشان می دهد.

سیاه: به منزله نفی رنگ محسوب می شود و استفاده مفرط از آن مبین غمگینی و ناامیدی است.

به کار بستن محدود آن و کشیدن لکه های سیاه نشان دهنده اضطراب است. به طور کلی، رنگ سیاه در برگیرنده مفاهیم اضطراب، مرگ و ناامیدی است.

خاکستری یا دودی: که رنگی خنثی است و چیزی را در سطح عمل یا احساس، بیان نمی کند.

اگر کودک از رنگ آمیزی خاکستری به صورت گسترده استفاده کند می توان فرض کرد که وی در بیان احساسات یا عمل با مشکلاتی مواجه است

براساس بررسی چندین نقاشی متوالی،امکان تعیین دقیق تر و وضعیت کودک وجود خواهد داشت. به طور کلی باید گفت که گرچه براساس تفسیر رنگ ها می وان به اطلاعات پراهمیتی دست یافت اما امکان تفسیر دقیق آنها وجود ندارد و تنها با در نر گرفتن مجموعه نقاشی، با توجه به ترسیم های متوالی و همچنین سن و فرهنگ کودک است که می توان به معنای واقعی رنگ ها دست یافت.

به عنوان مثال،استفاده رنگ سیاه در یک نقاشی را نمی توان فاجعه آمیز تلقی کرد اما اگر در یک ردیف نقاشی با چنین غلبه ای مواجه شویم باید گفت که مسأله ای مطرح است و توجه بیشتری را می طلبد. معنای رمزی رنگ ها توسط بسیاری از مولفان مورد بررسی قرار داده شده است و در حد خطوط کلی می توان گفت که استفاده بیشتر رنگ های گرم (قرمز، پرتقالی، صورتی، زرد) منعکس کننده گرایش به برون گرایی، چست و جوی تماس و مبادله است.

در حالی که به کار بستن رنگ های سرد (آبی، سبز، خاکستری، سیاه) گرایش به درون گرایی، فاصله جویی یا کمرویی را نشان می دهد. فقدان رنگ در نقاشی مبین خلأ یا ناتوانی در برونریزی عواطف است. همچنین باید نسبت به سطح سفید و سطح رنگ آمیزی شده در نظر گرفته شود.

کودک و نقاشی

در واقع، بخشی از کاغذ که سفید گذاشته می شود به منزله فضای بدون سکونت و خالی، تلقی می گردد.

این فضا در عین حال که به منزله فضایی باز و دست نیافتنی است، مبین نگفتنی ها، سکوت و رویاپردازی نیز هست. بنابراین گستردگی نواحی سفید نشان دهنده اهمیت زندگی درونی، گرایش به خیالپردازی و یا مشکلات فرد در تسلط بر واقعیت هستند اما باید سن آزمودنی در نظر گرفته شود و تفسیر با احتیاط توأم گردد.

بالعکس هنگامی که تمامی نقاشی از رنگ پوشیده شده است و هیچ ناحیه سفیدی دیده نمی شود می تواند فرض کرد که کودک به صورت کامل تابع عوامل محیط و دارای واکنش های بلافاصله و لحظه ای است. پر کردن صفحه با عناصری چون برف و باران یا لکه های مختلف می تواند دارای اثر اطمینان بخش باشد. بدین معنا که فرد کوشش می کند تا مجموعه فضا را با از بین بردن خلا، که شامل فقدان، نیستی یا لایتناهی است، در اختیار گیرد و احساس مهار کردن همان را به دست آورد. افراط در به کار بستن این شیوه می تواند نشان دهنده تنش و اضطراب اشد که باید به علل آن پی برد.

همخوانی پاره ای از رنگ ها با یکدیگر واجد معانی مشخصی است:

قرمز و سیاه: خشونت و اضطراب

زرد و قرمز (یا نارنجی): اجتماعی خواهی

قرمز و سبز: دوسوگرایی، خشم

توجه کنید تفسیر نقاشی کودکان به صورت دقیق فقط در تخصص روانشناس است.

فرآوری : کهتری

بخش خانواده ایرانی تبیان


منابع:

ماهنامه کودک

ایران پردیس

مطالب مرتبط :

خانه درخت خورشید

نقاشی های نا خودآگاه

نقاشی روی دیوار

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.