علامه شهید و معلم اخلاق (1)
سر آغاز سخن
از آن زمان كه حیات پر فراز و نشیب آدمى قامت بر افراشت و كتاب تكوین خدایى در نظام هستى گشوده شد، پیوسته جامعه متمدن بشرى، مرهون زحمات خالصانه دانشمندانى است، كه سروش آزادى، خودشناسى و اقتدار فرهنگى - سیاسى را از وراء مرزهاى مادى الهام گرفتند و در پرتوش خدمات تحسینانگیز، بر جاى بنهادند.
این نوشتار، جهت معرفى ویژگی های اخلاقی چهره علامه شهیر و عارف شهید سیّد عارف حسین حسینى، است، مردی كه براى بقاء دین، مجد و عظمت جامعه دینى پاكستان، فداكارى فراوانى نمود و سر انجام توسط عناصر ضد دین و تفكر انقلاب اسلامى به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
حیات پر بارش در جامعه مسلمان پاكستان، مشعل فروزان هدایت گردید، شهادت او سبب استحكام باورهاى دینى و افشاى چهره دشمنان اسلام شد.
ولادت
پیشاور مركز استان سرحد پاكستان است كه، به كشور افغانستان، مرز دارد و در شمال غربى آن فرماندارى است به نام «پاراچنار» كه حدود 200 كیلومتر از پیشاور فاصله دارد و در 10 كیلومترى پاراچنار روستاى مرزى واقع شده است به نام «پیوار» در این روستاى مرزى سه قبیله زندگى مىكنند به نامهاى «غندى خیل»، «على زائى» و «دویرزائى» كه شهید سید عارف حسین حسینى از قبیله دویرزائى «پیوار» مىباشد.
در سال 1320 هجرى شمسى، شهید حسینى، در یكى از خانوادههاى مذهبى و روحانى قبیله مذكور، دیده به جهان گشود.
تحصیل
از آنجایى كه سید عارف حسین حسینى از بقایاى سلسله مردان علم و كمال بود، مسیر پاك آن نیك مردان را پیمود.
و پس از اخذ دیپلم بر اساس رغبت زیادى كه به فراگیرى علوم آل محمد (ص) داشت وارد حوزه علمیه جعفریه پاراچنار شد و در مدت كوتاهى ادبیات عرب را فرا گرفت و به مرحله سطوح عالى رسید.
سپس جهت فراگیرى بیشتر علوم دینى در سال 1346 راهى حوزه علمیه نجف اشرف گردید.
ویژگیهاى اخلاقى
شهید عارف حسین حسینى (ره) علاوه بر برجستگىهاى علمى و سیاسى، از صفات نیك و اخلاق پسندیده و ممتازی برخوردار بود. و از همین جهت خیلى زود توانست قلب های مسلمانان پاكستان را تسخیر نماید و خدمات ارزنده و شایستهاى را به انجام برساند.
حال بر طبق این مبحث به مواردى از آن اشاره می شود:
اخلاق در خانه
شهید بزرگوار علامه عارف حسینی در خانه و با خانوادهاش بسیار ساده و صمیمى بود و اخلاقش در روابط خانوادگى همانند اخلاق سیاسى و اجتماعىاش الگو بود.
همسر شهید در رابطه با روش او در خانه و خصوصیت شخصىاش اظهار مىدارد: «ما در زندگى با شهید هیچ مشكلى نداشتیم،
1 - او با اخلاق بسیار خوب با ما رفتار مىكرد و مىفرمود: موقعى كه تمام خانواده را خوشحال مىبینم خستگى ام از بین مىرود.
2 - ایشان تمام پول و مخارج خانه را به دست من مىداد و به من كاملاً اعتماد مىكرد و همیشه مىفرمود: من به شما اعتماد دارم و مىدانم كه امور خانه را بهتر از من مىتوانید اداره نمائید.
3 - همچنین ایشان براى پذیرایى هر چه بهتر از مهمانان تأكید مىورزید.
4 - ایشان با خویشان خود با نهایت عطوفت و رأفت رفتار مىكرد و اگر از آنها كسى مریض مىشد و یا در مصیبتى مبتلا مىشد، هر كمكى كه امكان داشت، به آنها مىكرد و آنها را یارى مىنمود. او از پول شخصى خود براى معالجه آنان اقدام مىنمود و حتى در بعضى مواقع آنها را براى استراحت و گذراندن دوره معالجه یا نقاهت، به منزل خود مىآورد.
5 - هر گاه درباره شهادت كسى خبرى مىشنید مىفرمود: چقدر خوشبخت است كه سعادت شهادت را یافته است. ایشان در تمام نمازهاى خود از خدا مىخواست كه: خدایا! مرا از این سعادت محروم نفرما.
6 - همچنین هر كجاى جهان مصیبتى بر شیعیان وارد مىشد، ایشان ناراحت مىشد و گاه در آنروز غذا میل نمىكرد.
7 - در زندگى مبارك خود همیشه كمتر مىخوابید، تقریباً بیشتر وقت شبها را به عبادت الهى اشتغال داشت. و بعد از خواندن نماز فجر كمى استراحت مىكرد.
8 - به غذاى لذیذ تمایل نداشت. البته درباره مهمانان خویش اینطور نبود. براى آنها با كمال اهتمام دعوت مىكرد و غذاهاى خصوصى و لذیذ، تهیه مىكرد. (1)
اسلام گرایى
شهید علامه عارف حسینى قبل از رهبرى و بعد از آن مدافع سر سخت اسلام و ارزشهاى آن بود و لحظهاى از سنگر پاسدارى دین غافل نشد.
در مجامع علمى و سخنرانىها شالوده زندگى سالم را در سایه قرآن دانسته و عمل به آن را مایه سربلندى مسلمین مىدانست.
در این مورد چنین گفته است: «قرآن خاص ابدى سعادت بشرى است و انسان را از ذلت و نكبت مىرهاند.» و در موضوع قرآن و هدایت مىگفت:
«قرآن فقط یك كتاب فقهى و تربیتى نیست، بلكه شامل اصول سیاسى، اجتماعى، اقتصادى، عدالتى، روحانى و مادى نیز مىباشد.
مسلمانان تا وقتى كه به قرآن عمل مىكردند، سر فراز و رستگار و با سعادت بودند، و از لحظهاى كه از تعلیمات این كتاب آسمانى دورى جستهاند در معرض زوال و نابودى قرار گرفتهاند.
آن عظمت از دست رفته مسلمانان زمانى بر خواهد گشت كه مسلمین راههاى غلط و انحرافى را ترك كرده و به قرآن روى آورند و به تعلیمات آن عمل نمایند و قرآن را رهنماى خویش و چراغ زندگى خود قرار بدهند.»(2)
این شهید (ره) براى وحدت اسلامى زیاد زحمت كشید. با علماء اهل سنت پاكستان و سایر بلاد و مسلمانان رابطهاى صمیمى داشت.
و قلمرو فعالیتهاى فرهنگى خود را تا شهرهاى سنّى نشینى گسترش داده بود و با نفوذ كلام و نفس پاكى كه داشت، خیلىها را شیفته فرهنگ اهلبیت (ع) ساخت. فرزندش مىگوید:
«در پاكستان منطقهاى است به نام (چارسده و دیز) كه از مناطق صد در صد سنّى نشین هستند و تعصب عجیبى نسبت به شیعیان دارند، شهید حسینى در آنجا تبلیغات خود را شروع كرد و براى مردم آنجا كتاب مىفرستاد و سخنرانى مىكرد. مهمترین هدفى را كه در این كار دنبال مىكرد، این بود كه اتحاد بین تسنّن و تشیّع محكمتر شود. بحمد اللّه در آنجا صدها نفر علاقمند به شیعه شدند و هم اكنون افراد دیگرى هم كه توسط شهید حسینى ؛ شیعه شدند، خود بخود فعالیتهاى مذهبى و تبلیغى دارند.»(3)
یكى از طلاب پاكستانى در این رابطه چنین مىگوید: «در سال 1354 با هم مكه مشرف شدیم، در «منى» چادر بزرگ به پا شده بود و علماء پاكستانى كه از اهل سنت بودند، در آنجا ساكن بودند.
شهید عارف حسین حسینى (ره) دعاى عرفه را خواندند، آنچنان جذاب و توأم با قلب شكسته بود كه حتى برادران سنى اشك مىریختند وقتى به مكه آمدیم از شهید حسینى و همراهان دعوت كردند و در فضاى بسیار دوستانه به گفتگو پرداختند.»(4)
استعمار ستیزى
شهید حسینى (ره) در برابر دشمنان دین، از خود سازش نشان نمىداد و از مجامع سیاسى، با قاطعیت نظام استكبارى را مورد حمله قرار مىداد و سر چشمه مفاسد سیاسى و اقتصادى جهان را آمریكا معرفى مىكرد و با وجود نفوذ گسترده استعمار آمریكایى در پاكستان، هراسى نداشت .
و این چنین جهان استعمار را مورد انتقاد قرار مىداد: «براى ما تعجب آور نیست اگر مىبینیم براى ایجاد اختلاف بین مسلمانان پاكستان مسجدى به نام (مسجد فیصل) در اسلام آباد ساختند و یا براى ایجاد اختلاف در بین مسلمانان پاكستان، دانشگاههایى را بوجود آوردند.
پس ما این منطق را درك مىكنیم كه تنها با این كارها منافع خود را دنبال مىكنند، بخاطر منافع خودشان مسلمانان را به جان یكدیگر مىاندازند، براى منافع خودشان مساجد و مدارس را به صورت سنگر در مىآورند ولى ما این منطق را درك نمىكنیم آن كه آل سعود به چه دلیل براى از بین بردن انقلاب نیكاراگوا به نهضت ضد انقلابى «كنترا» كمكهاى مالى مىكند؟!
پی نوشت ها:
1 - مصاحبه با همسر شهید حسینى: نقل از زندگینامه شهید.
2 - از سخنرانىهاى شهید: تحت عنوان قرآن و هدایت. از زندگینامه شهید.
3 - مصاحبه با سید على حسینى (فرزند شهید) توسط على باباجانى.
4 - مصاحبه با شیخ حسین شریفى پاكستانى، توسط مؤلف.
منابع:
كتاب ستارگان حرم
زندگینامه شهید حسینى
تهیه و فرآوری: فریادرس گروه حوزه علمیه