تبیان، دستیار زندگی
شهید عارف حسین حسینى (ره) علاوه بر برجستگى‏هاى علمى و سیاسى، از صفات نیك و اخلاق پسندیده و ممتازی برخوردار بود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

علامه شهید و معلم اخلاق (1)

علامه شهید عارف حسینی
شهید عارف حسین حسینى (ره) علاوه بر برجستگى‏هاى علمى و سیاسى، از صفات نیك و اخلاق پسندیده و ممتازی برخوردار بود.

سر آغاز سخن

از آن زمان كه حیات پر فراز و نشیب آدمى قامت بر افراشت و كتاب تكوین خدایى در نظام هستى گشوده شد، پیوسته جامعه متمدن بشرى، مرهون زحمات خالصانه دانشمندانى است، كه سروش آزادى، خودشناسى و اقتدار فرهنگى - سیاسى را از وراء مرزهاى مادى الهام گرفتند و در پرتوش خدمات تحسین‏انگیز، بر جاى بنهادند.

این نوشتار، جهت معرفى ویژگی های اخلاقی چهره علامه شهیر و عارف شهید سیّد عارف حسین حسینى، است، مردی  كه براى بقاء دین، مجد و عظمت جامعه دینى پاكستان، فداكارى فراوانى نمود و سر انجام توسط عناصر ضد دین و تفكر انقلاب اسلامى به درجه رفیع شهادت نایل آمد.

حیات پر بارش در جامعه مسلمان پاكستان، مشعل فروزان هدایت گردید، شهادت او سبب استحكام باورهاى دینى و افشاى چهره دشمنان اسلام شد.

ولادت

پیشاور مركز استان سرحد پاكستان است كه، به كشور افغانستان، مرز دارد و در شمال غربى آن فرماندارى است به نام «پاراچنار» كه حدود 200 كیلومتر از پیشاور فاصله دارد و در 10 كیلومترى پاراچنار روستاى مرزى واقع شده است به نام «پیوار» در این روستاى مرزى سه قبیله زندگى مى‏كنند به نام‏هاى «غندى خیل»، «على زائى» و «دویرزائى» كه شهید سید عارف حسین حسینى از قبیله دویرزائى «پیوار» مى‏باشد.

در سال 1320 هجرى شمسى، شهید حسینى، در یكى از خانواده‏هاى مذهبى و روحانى قبیله مذكور، دیده به جهان گشود.

تحصیل

از آنجایى كه سید عارف حسین حسینى از بقایاى سلسله مردان علم و كمال بود، مسیر پاك آن نیك مردان را پیمود.

و پس از اخذ دیپلم بر اساس رغبت زیادى كه به فراگیرى علوم آل محمد (ص) داشت وارد حوزه علمیه جعفریه پاراچنار شد و در مدت كوتاهى ادبیات عرب را فرا گرفت و به مرحله سطوح عالى رسید.

سپس جهت فراگیرى بیشتر علوم دینى در سال 1346 راهى حوزه علمیه نجف اشرف گردید.

ویژگیهاى اخلاقى

شهید عارف حسین حسینى (ره) علاوه بر برجستگى‏هاى علمى و سیاسى، از صفات نیك و اخلاق پسندیده و ممتازی برخوردار بود. و از همین جهت خیلى زود توانست قلب های مسلمانان پاكستان را تسخیر نماید و خدمات ارزنده و  شایسته‏اى را به انجام برساند.

حال بر طبق این مبحث به مواردى از آن اشاره می شود:

اخلاق در خانه

شهید بزرگوار علامه عارف حسینی در خانه و با خانواده‏اش بسیار ساده و صمیمى بود و اخلاقش در روابط خانوادگى همانند اخلاق سیاسى و اجتماعى‏اش الگو بود.

همسر شهید در رابطه با روش او در خانه و خصوصیت شخصى‏اش اظهار مى‏دارد: «ما در زندگى با شهید هیچ مشكلى نداشتیم،

1 - او با اخلاق بسیار خوب با ما رفتار مى‏كرد و مى‏فرمود: موقعى كه تمام خانواده را خوشحال مى‏بینم خستگى ام از بین مى‏رود.

2 - ایشان تمام پول و مخارج خانه را به دست من مى‏داد و به من كاملاً اعتماد مى‏كرد و همیشه مى‏فرمود: من به شما اعتماد دارم و مى‏دانم كه امور خانه را بهتر از من مى‏توانید اداره نمائید.

3 - همچنین ایشان براى پذیرایى هر چه بهتر از مهمانان تأكید مى‏ورزید.

4 - ایشان با خویشان خود با نهایت عطوفت و رأفت رفتار مى‏كرد و اگر از آنها كسى مریض مى‏شد و یا در مصیبتى مبتلا مى‏شد، هر كمكى كه امكان داشت، به آنها مى‏كرد و آنها را یارى مى‏نمود. او از پول شخصى خود براى معالجه آنان اقدام مى‏نمود و حتى در بعضى مواقع آنها را براى استراحت و گذراندن دوره معالجه یا نقاهت، به منزل خود مى‏آورد.

5 - هر گاه درباره شهادت كسى خبرى مى‏شنید مى‏فرمود: چقدر خوشبخت است كه سعادت شهادت را یافته است. ایشان در تمام نمازهاى خود از خدا مى‏خواست كه: خدایا! مرا از این سعادت محروم نفرما.

6 -  همچنین هر كجاى جهان مصیبتى بر شیعیان وارد مى‏شد، ایشان ناراحت مى‏شد و گاه در آنروز غذا میل نمى‏كرد.

7 - در زندگى مبارك خود همیشه كمتر مى‏خوابید، تقریباً بیشتر وقت شبها را به عبادت الهى اشتغال داشت. و بعد از خواندن نماز فجر كمى استراحت مى‏كرد.

8 - به غذاى لذیذ تمایل نداشت. البته درباره مهمانان خویش اینطور نبود. براى آنها با كمال اهتمام دعوت مى‏كرد و غذاهاى خصوصى و لذیذ، تهیه مى‏كرد. (1)

اسلام گرایى

شهید علامه عارف حسینى قبل از رهبرى و بعد از آن مدافع سر سخت اسلام و ارزشهاى آن بود و لحظه‏اى از سنگر پاسدارى دین غافل نشد.

در مجامع علمى و سخنرانى‏ها شالوده زندگى سالم را در سایه قرآن دانسته و عمل به آن را مایه سربلندى مسلمین مى‏دانست.

 در این مورد چنین گفته است: «قرآن خاص ابدى سعادت بشرى است و انسان را از ذلت و نكبت مى‏رهاند.» و در موضوع قرآن و هدایت مى‏گفت:

«قرآن فقط یك كتاب فقهى و تربیتى نیست، بلكه شامل اصول سیاسى، اجتماعى، اقتصادى، عدالتى، روحانى و مادى نیز مى‏باشد.

مسلمانان تا وقتى كه به قرآن عمل مى‏كردند، سر فراز و رستگار و با سعادت بودند، و از لحظه‏اى كه از تعلیمات این كتاب آسمانى دورى جسته‏اند در معرض زوال و نابودى قرار گرفته‏اند.

آن عظمت از دست رفته مسلمانان زمانى بر خواهد گشت كه مسلمین راه‏هاى غلط و انحرافى را ترك كرده و به قرآن روى آورند و به تعلیمات آن عمل نمایند و قرآن را رهنماى خویش و چراغ زندگى خود قرار بدهند.»(2)

این شهید (ره) براى وحدت اسلامى زیاد زحمت كشید. با علماء اهل سنت پاكستان و سایر بلاد و مسلمانان رابطه‏اى صمیمى داشت.

و قلمرو فعالیت‏هاى فرهنگى خود را تا شهرهاى سنّى نشینى گسترش داده بود و با نفوذ كلام و نفس پاكى كه داشت، خیلى‏ها را شیفته فرهنگ اهلبیت (ع) ساخت. فرزندش مى‏گوید:

«در پاكستان منطقه‏اى است به نام (چارسده و دیز) كه از مناطق صد در صد سنّى نشین هستند و تعصب عجیبى نسبت به شیعیان دارند، شهید حسینى در آنجا تبلیغات خود را شروع كرد و براى مردم آنجا كتاب مى‏فرستاد و سخنرانى مى‏كرد. مهمترین هدفى را كه در این كار دنبال مى‏كرد، این بود كه اتحاد بین تسنّن و تشیّع محكمتر شود. بحمد اللّه در آنجا صدها نفر علاقمند به شیعه شدند و هم اكنون افراد دیگرى هم كه توسط شهید حسینى ؛ شیعه شدند، خود بخود فعالیت‏هاى مذهبى و تبلیغى دارند.»(3)

یكى از طلاب پاكستانى در این رابطه چنین مى‏گوید: «در سال 1354 با هم مكه مشرف شدیم، در «منى‏» چادر بزرگ به پا شده بود و علماء پاكستانى كه از اهل سنت بودند، در آنجا ساكن بودند.

شهید عارف حسین حسینى (ره) دعاى عرفه را خواندند، آنچنان جذاب و توأم با قلب شكسته بود كه حتى برادران سنى اشك مى‏ریختند وقتى به مكه آمدیم از شهید حسینى و همراهان دعوت كردند و در فضاى بسیار دوستانه به گفتگو پرداختند.»(4)

استعمار ستیزى

شهید حسینى (ره) در برابر دشمنان دین، از خود سازش نشان نمى‏داد و از مجامع سیاسى، با قاطعیت نظام استكبارى را مورد حمله قرار مى‏داد و سر چشمه مفاسد سیاسى و اقتصادى جهان را آمریكا معرفى مى‏كرد و با وجود نفوذ گسترده استعمار آمریكایى در پاكستان، هراسى نداشت .

و این چنین جهان استعمار را مورد انتقاد قرار مى‏داد: «براى ما تعجب آور نیست اگر مى‏بینیم براى ایجاد اختلاف بین مسلمانان پاكستان مسجدى به نام (مسجد فیصل) در اسلام آباد ساختند و یا براى ایجاد اختلاف در بین مسلمانان پاكستان، دانشگاه‏هایى را بوجود آوردند.

پس ما این منطق را درك مى‏كنیم كه تنها با این كارها منافع خود را دنبال مى‏كنند، بخاطر منافع خودشان مسلمانان را به جان یكدیگر مى‏اندازند، براى منافع خودشان مساجد و مدارس را به صورت سنگر در مى‏آورند ولى ما این منطق را درك نمى‏كنیم آن كه آل سعود به چه دلیل براى از بین بردن انقلاب نیكاراگوا به نهضت ضد انقلابى «كنترا» كمك‏هاى مالى مى‏كند؟!


پی نوشت ها:

1 - مصاحبه با همسر شهید حسینى: نقل از زندگینامه شهید.

2 - از سخنرانى‏هاى شهید: تحت عنوان قرآن و هدایت. از زندگینامه شهید.

3 - مصاحبه با سید على حسینى (فرزند شهید) توسط على باباجانى.

4 - مصاحبه با شیخ حسین شریفى پاكستانى، توسط مؤلف.

منابع:

كتاب ستارگان حرم

زندگینامه شهید حسینى

تهیه و فرآوری: فریادرس گروه حوزه علمیه