تبیان، دستیار زندگی
مرحوم مصطفوی در کتاب «التحقیق» خود فرق بین رأفت و رحمت را اینگونه بیان می کند: رأفت، عطوفت، لطف و رحمت خالص و شدید است یعنی لطف و رحمتی است که وقوع درد و ناراحتی را برنمی تابد هر چند آن درد و ناراحتی به مصلحت فرد باشد؛ اما رحمت، صرف عطوفت و مهربانی کردن ا
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : امید پیشگر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

امام رئوف

امام رضا (ع)

خداوند متعال در قرآن کریم دو بار از خودش با نام رئوف «وَاللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ » (1) و هشت بار با نام رئوف رحیم یاد کرده است؛ مانند این فراز که می فرماید:«إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحیمٌ » (2)

هر چند دو واژه رأفت و رحمت، نزدیک به هم و گاهی در یک معنا به کار می روند؛ اما در بررسی دقیق لغوی این دو به یک معنا نبوده و فرقی ظریف بینشان وجود دارد.

علامه طباطبایی (ره) بعد از اذعان به اشتراک معنایی این دو واژه، درباره فرق بین رأفت و رحمت می نویسد:

فرق میان رأفت و رحمت بعد از آنكه هر دو در اصل معنا مشتركند، این است كه رأفت مختص به اشخاص مبتلا و بیچاره است؛ ولی رحمت در اعم از آن (بیچاره و غیر بیچاره) استعمال می شود. (3)

مرحوم مصطفوی در کتاب «التحقیق» خود فرق بین رأفت و رحمت را اینگونه بیان می کند: رأفت، عطوفت، لطف و رحمت خالص و شدید است یعنی لطف و رحمتی است که وقوع درد و ناراحتی را برنمی تابد هر چند آن درد و ناراحتی به مصلحت فرد باشد؛ اما رحمت، صرف عطوفت و مهربانی کردن است مهربانی کردنی که گاهی با درد و ناراحتی فرد نیز همراه است مانند لطف و رحمت یک جراح به یک بیمار علاقه مند به بهبودی. (4)

بنابراین رأفت نوعی لطف و مهربانی است که در آن به هیچ وجه کام فرد تلخ نمی شود؛ هر چند که آن تلخ کامی به مصلحت او باشد و این یعنی عنایتی که صد در صد گواراست.

گذشته از آنکه «رئوف» یکی از اوصاف الهی است خداوند متعال، آخرین فرستاده خود را نیز به این وصف ستوده است:

«لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْكُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ» (5)

یقیناً پیامبرى از جنس خودتان به سویتان آمد كه به رنج و مشقت افتادنتان بر او دشوار است، اشتیاق شدیدى به [هدایتِ‏] شما دارد و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است‏.

از دیگر بزرگان و پیشوایان الهی که به این صفت ستوده شده ؛ امام رضا علیه السلام است.

علامه مجلسی در بحارالانوار زیارتی را از امام جواد علیه السلام نقل می کند که در آن خطاب به امام رضا علیه السلام آمده است:

السَّلَامُ عَلَى الْإِمَامِ الرَّءُوف‏ (6)

سلام بر امامی که بر مبتلایان و بیچارگان عنایت و لطف ویژه دارد و در این مهربانیش کوچکترین ناملایمتی دامن گیر آنها نمی شود.

رأفت، عطوفت، لطف و رحمت خالص و شدید است یعنی لطف و رحمتی است که وقوع درد و ناراحتی را برنمی تابد هر چند آن درد و ناراحتی به مصلحت فرد باشد؛ اما رحمت، صرف عطوفت و مهربانی کردن است مهربانی کردنی که گاهی با درد و ناراحتی فرد نیز همراه است مانند لطف و رحمت یک جراح به یک بیمار علاقه مند به بهبودی

همانگونه که در معنای رأفت گذشت؛ رئوف به کسی گفته می شود که بر دیگری لطف و رحمت می کند و این مهرورزی او؛ هیچ طعم تلخ و ناخوشایندی بر کام آن دیگری نمی گذارد. برای مثال به پزشک جراحی که با تیغ و جراحت مریضی را از مرگ نجات می دهد رحیم گفته می شود ولی به او رئوف نمی گویند.

بر اساس آن زیارتی که نقل شد از ویژگی های امام رضا علیه السلام این است که مهر و عنایت او بی درد و ناراحتی، درمانگری می کند و شفا می دهد و با لطفی خاص از افتادگان و درماندگان، دستگیری می کند.

مرحوم حاج شیخ عباس قمی در کتاب «منازل الآخرة» حکایتهایی را نقل می کند که بی شک، هر کدام از آنها، جلوه های رأفت و رحمت ویژه امام رضا علیه السلام است.

او چنین می نویسد: از كتاب «حبل المتین» نقل است كه میر معین‏الدّین اشرف كه یكى از صلحاء خدّام روضه رضویّه (عَلى‏ ساكِنِها آلافُ السَّلامِ وَ التَّحِیَّةِ) بود نقل كرده كه:

در خواب دیدم كه در «دارُ الحُفّاظ» یا «كشیك خانه» مباركه هستم و بیرون آمدم از روضه متبرّكه به جهت تجدید وضو. پس چون رسیدم به صُفّه امیر على شیر، دیدم جماعت بسیارى را كه داخل در صحن مطهّر شدند و در جلو آنها شخص نورانى، خوش صورت عظیم الشأنى بود.

امام رضا

در دست جماعتى از آن اشخاص كه پشت سر او بودند كلنگها بود. پس همین كه به وسط صحن مقدّس رسیدند آن شخص بزرگوار كه در جلو آن جماعت بود به آنها فرمود: كه بشكافید این قبر را و بیرون بیاورید این خبیث را و اشاره كرد به قبر مخصوصى. پس چون شروع كردند به كندن قبرش؛ از شخصى پرسیدم كه این شخص بزرگوار كه امر مى‏فرماید كیست؟ گفت: حضرت امیرالمؤمنین‏ علیه السلام است. پس در این حال دیدم كه امام ثامن ضامن، حضرت امام رضا علیه السلام عرض كرد كه اى جدّاه، از شما مسئلت و خواهش مى‏كنم كه عفو بفرمائید از این شخص كه مدفون است در اینجا و ببخشید به من تقصیر او را. فرمود: كه مى‏دانى این فاسقِ فاجر، شُرب خَمْر مى‏كرد؟ عرض كرد: بلى؛ لكن وصیّت كرد در وقت مرگ خویش كه او را در جوار من دفن كنند. پس ما امیدواریم از شما كه عفو بفرمائید از او.

فرمود: «به تو بخشیدم تقصیرات او را».

پس تشریف برد آن حضرت و من از وحشت بیدار شدم و بیدار كردم بعض خدّام آستانه مباركه را و آمدیم به همان موضع كه در خواب دیدم. دیدم كه قبر تازه‏اى است و بیرون ریخته شده قدرى از خاك آن پس پرسیدم كه صاحب این قبر كیست؟ گفتند: مردى از اَتراك است كه دیروز در اینجا دفن شده است.(«دارالسلام» محدّث نورى، 1/267-268) (7)

مرحوم حاج شیخ عباس قمی پس از نقل این جریان چنین می نویسد:

در حكایت تشرّف حاج على بغدادى به خدمت امام عصر - اَرْواحُنا فِداهُ - و سؤالات او از آن حضرت؛ (8) نقل شده كه گفت: گفتم به آن حضرت: سیدنا! صحیح است كه مى‏گویند هركس زیارت كند حضرت حسین‏ علیه السلام را در شب جمعه پس براى او امان است؟

فرمود: آرى واللَّه و اشك از چشمان مباركش جارى شد و گریست.

گفتم: سیّدنا! مَسْأَلةٌ. فرمود: بپرس. گفتم: سنه 1269 هـ. ق حضرت امام رضا علیه السلام را زیارت كردیم و در ورود، یكى از عربهاى شروقیّه را كه از بادیه‏نشینان طرف شرقى نجف اشرف بود ملاقات كردیم و او را ضیافت نمودیم و از او پرسیدیم كه چگونه است ولایت رضا علیه السلام؟ گفت: بهشت است؛ امروز پانزده روز است كه من از مال مولاى خود حضرت رضا علیه السلام خورده‏ام چه حق دارد منكر و نكیر كه در قبر نزد من بیایند؛ گوشت و خون من از طعام حضرت روییده در مهمانخانه آن جناب. آیا این صحیح است؟ علّى بن موسى الرّضا مى‏آید او را از منكر و نكیر خلاص مى‏كند؟ فرمود: آرى واللَّه؛ جدّ من ضامن آن است.( «نجم الثاقب» محدّث نورى، ص 484-497، باب هفتم، حكایت 31) (9)

پی نوشت:

1. آیات 207 سوره بقره و 30 سوره آل عمران

2. آیه 143 سوره بقره

3. المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏1، ص 325

4. التحقیق فی كلمات القرآن الكریم، ج‏4، ص 6 : التحقیق: هو العطوفة و اللطف و الرحمة الخالصة الشدیدة بحیث لا تقبل وقوع ألم و لا توجب كراهة ما و لو كانت لمصلحة. و أمّا الرحمة: فهی مطلق العطوفة و یلاحظ فیها الصلاح و الخیر و لو كانت ملازمة الألم و الكراهة، كما فی معالجة المریض بما یكرمه.

5. آیه 128 سوره توبه

6. بحارالأنوار، ج‏99، ص 55

7. منازل الآخرة ص 43-44

8. این داستان را مرحوم حاج شیخ عباس در مفاتیح الجنان نقل کرده است.

9. همان ص44-45

امید پیشگر

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.