تبیان، دستیار زندگی
ساعت خوش، پاورچین، جایزه بزرگ، شب های برره، باغ مظفر و دوگانه مرد هزار چهره یادآور اثربخشی نامی بزرگ در عرصه تلویزیون هستند و بازیگر و کارگردان خوش فکر این مجموعه ها شاید در آغاز راه این فکر که روزی برجسته ترین کمدی ساز تلویزیون خواهد شد بر مخیله اش خطور
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مرد جاودانه ها


ساعت خوش، پاورچین، جایزه بزرگ، شب های برره، باغ مظفر و دوگانه مرد هزار چهره یادآور اثربخشی نامی بزرگ در عرصه تلویزیون هستند و بازیگر و کارگردان خوش فکر این مجموعه ها شاید در آغاز راه این فکر که روزی برجسته ترین کمدی ساز تلویزیون خواهد شد بر مخیله اش خطور نمی کرد.

مهران مدیری

اما هوشیاری در اجرا، جریان شناسی اجتماعی، حرکت مولفانه درخلق موقعیت های کمدی با ارجاعات روشن و گاه نمادین به برخی از اتفاقات حادث شده در تاریخ ایران یا اشاره به جا و به موقع نسبت به برخی از طرح ها و ایده های مطلوب اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در بطن مفهومی و متن تصویری آثارش، سبب شده که نازش واقعا خریدنی باشد و در طول یک دهه با تولیداتش، شادی و نشاط را برای جامعه ایران به ارمغان آورده است؛ کاری که ازهمان ابتدا در آن تبحر داشت و در فضای عبوسی پس از جنگ تحمیلی، جسورانه آغازگر راهی شد که بعدها ثمرات خود را در تولید کمدی های نودشبی نشان داد.

مدیری با ساعت خوش لحظات شیرینی را برای مخاطبی به وجود آورد که نه با وسعت شبکه های رسانه ای و مجازی این روزها روبرو بود و نه در زندگیش، جریان یا موقعیت خاصی البته به غیر از جنگ را تجربه کرده بود؛ صرفا مخاطب آن زمان درپی سرگرم شدن، ابزار سینما را ترجیح می داد و مردم کمتر تلویزیون را جدی می گرفتند.

مدیری در این شرایط بود که با دوستان جوان و همراهش در ساعت خوش برجسته ترین خاطره رسانه ای مردم ایران پس از انقلاب اسلامی را به وجود آورد و در پرتو نگاه خلاقانه اش به آداب و رسوم اجتماعی و نگرش تیزبینانه اش در تحلیل مجموعه های موفق آن زمان، به خلق بستری برای رنگ آمیزی نقش ها و تولد تیپ کاراکترهایی جاودان چون «درک» اقدام کرد و روابط گرم و صمیمانه عوامل شاخص اصلی در توفیق ساعت خوش بود؛ مجموعه ای که جمعی از بهترین کمدین های تلویزیونی و سینمایی از آن برآمدند و نکته عجیب آنکه دیگر این گروه موفق نتوانست به صورت کامل در کنار هم قرار گیرد.

با توفیق ساعت خوش و سال خوش هر یک از عوامل به دنبال سرنوشت خود رفت و در این میان مهران مدیری و رضا عطاران با بهره هوشی مناسب و رهگیری جریان های اجتماعی به تحول کمدی در دو قاب واقع گرا و فانتزی کمک ویژه ای کردند؛ به ویژه مهران مدیری که در عرصه تولید کمدی نودشبی به نامی شاخص بدل شد و تجربه های وی در ساخت پاورچین و شب های برره نشانی از خلاقیت و هنرمندی وی است؛ البته مدیری پس از پرواز 57 اولین تجربه کارگردانی اش ، زمستان سال 1372 در سینما نیز حضور یافت و نقشی ماندگار را در فیلم دیدار (محمدرضا هنرمند) ایفا کرد. علی رغم اینکه دیدار در سال 1373 در جشنواره سیزدهم به نمایش درآمد اما توقیف چهار ساله آن باعث شد تا مدیری چند سالی را در بی خبری سپری کند تا این که با جنگ 77 بار دیگر سر زبانها افتاد. زوج او و لاله صبوری خوش درخشیدند و فاصله گذاری مدیری که ناگهان وسط اجرای یک آیتم نمایشی شمایل یک مجری را به خود می گرفت و با ببننده صحبت می کرد، با استقبال بی نظیری مواجه شد. مدیری پس از 77 تا پاورچین هیچگاه نتوانست موفقیت های قبلی اش را تکرار کند: ببخشید شما، پلاک 14 و نود شب با اینکه بازیگران تازه نفسی همچون سروش صحت، عارف لرستانی و ... را به تلویزیون معرفی کرد، اما نتوانستند جایگاه ویژه ای در کارنامه کارگردانی و بازیگری مدیری برای خود دست و پا کنند.

با اتفاق مهمی که پس از تولید زیرآسمان شهر1 به کارگردانی مهران غفوریان افتاد، برخی راه کمدی سازی مدیری را پایان یافته برشمردند و از نسل جدیدی سخن گفتند که یک کمدی ناب آپارتمانی را به مخاطب عرضه کرده بود؛ اما مهران مدیری بی توجه به این نظرات و پس از چند تجربه متوالی در شبکه سوم سیما به شبکه تهران رفت و در آنجا پاورچین را تدارک دید که از یک تیم نویسندگی قوی با سرپرستی پیمان قاسمخانی بهره می برد.

البته قسمت های آغازین اثر چنگی به دل نمی زد و در جذب مخاطب به توفیقی نرسیده بود اما هوشیاری مدیری و تیم نویسندگانش درخلق شخصیت داود برره و اضافه شدن وی به مجموعه چنان در ساختار کمدی پاورچین اثرگذار بود که تا انتها سایه داود بر مجموعه باقی ماند؛ در واقع آنچه داود را به برگ برنده این مجموعه بدل کرد، کارگردانی حساب شده مهران مدیری در استفاده درست از پتانسیل های درونی و کشف نشده جواد رضویان بود و رضویان نیز این فرصت را غنیمت دانست و با اجرای درست نقش، سهم مهمی در موفقیت پاورچین داشت چنانکه در چهارمین جشن سیما جایزه بهترین بازیگری مرد را برای همین نقش به دست آورد.

مدیری با ساعت خوش لحظات شیرینی را برای مخاطبی به وجود آورد که نه با وسعت شبکه های رسانه ای و مجازی این روزها روبرو بود و نه در زندگیش، جریان یا موقعیت خاصی البته به غیر از جنگ را تجربه کرده بود؛ صرفا مخاطب آن زمان درپی سرگرم شدن، ابزار سینما را ترجیح می داد و مردم کمتر تلویزیون را جدی می گرفتند.

با توفیق غیر منتظره پاورچین و اشاره هایی که به ناکجا آباد برره می شد مخاطب انتظار داشت تا مدیری در ادامه روند مجموعه سازی قاب دوربین را به این مکان ببرد و احوالات مردم برره را تصویرسازی کند اما پس از چند ماه وقفه، مدیری با تیمی جدید در گروه بازیگری و شیوه روایت خاص از کمدی موقعیت، مجموعه نقطه چین را تولید کرد که البته باز هم به دلیل نظرات عمدتا منفی مخاطبان، ساختار روایت اثر از یک کمدی معمایی به سمت و سوی یک کمدی آپارتمانی تغییر یافت و گروه بازیگری اولیه با مجموعه خداحافظی و جمعی از امتحان پس داده های کمدی وارد فضای داستان شدند.

اما نقطه چین حتی با این تغییرات هم جذابیت پاورچین را نداشت و البته پایان نوستالژیک آن با ورود شخصیت داود و سحرناز باز هم نشانی از هوشیاری مدیری برای وداع خاطره انگیز با مردم بود. مدیری پس از تجربه نه چندان موفق نقطه چین باز هم با نگاه رهگیر خود یکی از سوژه های روز اقتصادی یعنی جوایز بانک ها را دستمایه تولید سریال مناسبتی خود برای نوروز قرار داد و با دوستان قدیمی به تدارک جایزه بزرگ مشغول شد؛ کمدی جمع و جور، شسته رفته و دوست داشتنی که بازی های خوب جنیدی، موسوی، شفیعی جم و مدیری را به دنبال داشت و ارتباط میان خطوط داستانی و پیوند زدن اتفاقات در قالبی منطقی از شکل گیری موقعیت های کمیک، باز هم مدیری را به عنوان کارگردان شاخص کمدی های تلویزیونی مطرح کرد.

پس از موفقیت جایزه بزرگ مدیری با مناسب دیدن شرایط، قاب دوربین خود را برای نشان دادن تصویری کاریکاتوری و غلو شده از جامعه ایران و مناسباتش به برره برد؛ حاصل کار شاهکار کمدی های تلویزیونی و یکی از مجموعه های ماندگار تاریخ سیما بود که در فرآیندی مرحله ای تحول تاریخی جامعه ایران را مورد واکاوی قرار داد و به بررسی سیر پیشرفت ایرانی ها و نحوه ورود تکنولوژی و آداب و رسوم فرهنگی ازغرب پرداخت؛ نا کجا آباد برره تمثیلی از ایران بود که البته این شیوه روایت اعتراضاتی را به دنبال داشت.

برخی ورود فرهنگ بیانی سریال به میان جامعه و بدآموزی برخی اعمال مردم برره برای کودکان را به عنوان عاملی بازدارنده علیه مجموعه به کار بردند وحتی برگزاری نشست های نقد و بررسی و تبادل نظر میان منتقدان وعوامل اثر نیز راهکار مناسب نبود و چنین شد که مجموعه شب های برره با انتهایی پیش بینی نشده روبرو شد. البته مسئولان سیما وعده از سرگیری پخش آن پس از ایام سوگواری محرم و صفر را به جامعه دادند که این امر محقق نشد و مخاطبان به امید رویارویی دوباره با مردم برره در قاب تلویزیون خداحافظی شایسته ای با این مجموعه داشتند؛ چنان که در نظرسنجی ها، شب های برره بالا ترین درصد رضایت را به خود اختصاص داد.

نکته جالب این که علی رغم این موفقیت عظیم، اما مدیری در باد این موفقیت نخوابید و هوشمندانه از ناکجا آباد برره به باغ مظفر رسید و روایت های کمدی و فانتزی واری را برای مردم تدارک دید که از برجسته ترین نشانه های این نگرش فانتزی ترکیب قالب روایی اثر با پیام های بازرگانی بود که از زبان بازیگران و درغیر مواقع مفید انجام می شد و این خود نقدی آشکار بر نحوه پخش میان برنامه ها و آگهی های بازرگانی در بین سریال ها بود. بد نیست به این نکته اشاره کنم که مهران مدیری پس از باغ مظفر به ادامه تولید در قالب گنج مظفر ادامه داد که البته تاکنون در تلویزیون یا شبکه نمایش خانگی فرصت عرضه پیدا نکرده است.

مهران مدیری

با توجه به اعتباری که مدیری در این مدت کسب کرده بود رسانه ملی بازهم تولید یکی از سریال های نوروزی را به وی پیشنهاد کرد و مدیری نیز با تفکری نو و بهره بردن از جمعی از برترین بازیگران تلویزیون و سینما، روایت اپیزودیک در قالب واحد را به عنوان شیوه اصلی اجرایی خود برگزید. شخصیت اصلی داستان کارمند بایگانی ثبت احوال شیراز بود که به عنوان کاراکتر محوری و نقطه ثقل روایت های مجموعه، خود مدیری ایفای این نقش را برعهده گرفت و چنان مقتدرانه و درخشان این کاراکتر را جان بخشید که دیگر شخصیت های این مجموعه زیرسایه وی قرار گرفتند. از جمله نکات بارز این مجموعه طراحی تیتراژ خلاقانه ابتدای مجموعه بود که در قالب دادگاه شصت چی، عوامل تولید را معرفی کرد. همچنین می توان به بازی ماندگارعلیرضا خمسه اشاره داشت که با این نقش آفرینی بار دیگر بر شایستگی های خود مهر تایید زد.

با توجه به توفیق مرد هزار چهره در نوروز 1387، مدیران شبکه سه با درخواست از مهران مدیری برای ساخت دنباله ای بر این مجموعه تلاش کردند تا برگ برنده ای برای نوروز 1388 داشته باشند اما به دلیل آنکه بسیاری از شوخی های بکر با اصناف در مرد هزار چهره آزموده شده بود و پیمان قاسمخانی نیز درگیر بازی در فیلم سن پترزبورگ ساخته بهروز افخمی بود چندان نتیجه روشنی از ساخت دنباله ماجراهای زندگی شصت چی برآورد نمی شد، اما مدیری با رهگیری جریان های فرهنگی و اجتماعی، در اجرایی جذاب با خلبانان و مربیان فوتبال شوخی های مناسبی را انجام داد که البته نوع نگاه وی به روزنامه نگاری ورزشی، گروهی از خبرنویسان و روزنامه نگاران را برآشفت و فضایی دوهفته ای از تنش، بیانیه و جوابیه را پیرامون مجموعه «مرد دوهزار چهره» به وجود آورد.

نکته مهم مرد دوهزار چهره بازی جذاب مهران مدیری و پایان هوشمندانه مجموعه بود که شصت چی را به ناکجا آباد برره تبعید و این امید را در مخاطبان به وجود آورد که شاید در آینده ای نزدیک، این بار از زاویه نگاه شصت چی با فرهنگ مردمان برره آشنا شویم. این روزها نیز مهران مدیری با کمدی تاریخی قهوه تلخ و این بار به صورت هفتگی و از طریق شبکه نمایش خانگی مهمان خانه های مردم شده است. جنس روایت نزدیکی خاصی با شب های برره دارد و البته سیر روایت داستان جز ورود شخصیت محوری به یک مکان نامکشوف برای او در بقیه جزئیات با شب های برره متفاوت است است و شاید برای آنکه لحظه، ساعت و سالی خوش داشته باشیم بهتر است نقبی برگذشته بزنیم و ببینیم چگونه ساعت خوش و سال خوش پیام آور شادی برای جامعه ای شدند که در نود شب به دنبال نشانی پلاک 14 بود و برای یافتن، جلوی هر رهگذری را می گرفت و 77 بار می پرسید ببخشید شما نشانی را می دانید و هنگامی که به جوابش می رسید به صورت پاورچین خط های نقطه چین را پر می کرد تا هرچه زودتر به جایزه بزرگ در شب های برره نزدیک شده و در باغ مظفر مهمان مرد هزار چهره شود و از مرد دوهزار چهره که به دنبال گنج مظفر بود با قهوه تلخ پذیرایی کند و در این راستاست که مدیری با تولید طنز 80 مروری بر دو دهه کمدی سازی در تلویزیون داشت، تا ثابت کند رمز ماندگاریش در تلویزیون، احترام به مخاطب و رهگیری نیازهای اجتماعی مردم بوده است.

بر مبنای آنچه گفته شد و در یک نتیجه گیری از کارنامه مهران مدیری پی می بریم که یکی از شاخص های کمدی سازی این کارگردان که وی را نسبت به دیگر کارگردانان کمدی ساز برجسته ترساخته، حرکت بر مبنای موج اجتماعی و تغییر مناسب روند روایت اثر برگرفته از خواسته های عمومی است که تجربه های نود شبی و آثار این کارگردان را به محل جلوه گری بازیگرانی بدل کرده که اگرچه تا قبل از حضور در مجموعه های وی نقش آفرینی های متعددی را تجربه کرده بودند اما جنس اجرایی آنها در آثار نابغه کمدی ساز ایران رنگ و بویی دیگر می یافت که این مساله بیش از هرچیز برخاسته از هدایت موثر هنرمندان توسط مهران مدیری یا بهره گیری مولفانه این کارگردان از ظرایف و داشته های درونی هر بازیگر در مسیرخلق هنری اثر است.

از این وجه منجی هنری در آثارمهران مدیری معنایی راهبردی در به سرانجام رسیدن فرآیند عینیت بخشی به نقد در ساحت ژانرکمدی یافته و از پاورچین به این سو، شخصیت ناجی از برهه ای وارد مسیر روایت می شود که آزموده ها و مسیرهای پیمایشی خلاقانه و مبدعانه با نوعی واگرایی اجتماعی روبرو شده و به نوعی بازخورد منفی نظرات بینندگان، گروه فنی را به این نتیجه می رساند که ساختار تحلیلی اثر چندان با نیازهای روحی مخاطب خواهان سرگرمی جور درنیامده و به همین سبب در این مسیرتحول یابی مفهومی و ساختاری آثار مدیری، کلید واژه ها، تبلور حس خاطره انگار بیننده، بازآفرینی نمادین واقعیات روز در کمدی نودشبی و ورود منجی هنری، هریک به عنوان پارامترهایی در متغیرسازی شاخص ساختار و مفهوم کمدی روتین نقشی ویژه و تعیین کننده را ایفا می کنند.

حتی در خاطره انگیزترین کمدی ترکیبی تاریخ سیما یعنی ساعت خوش نیز برخی تیپ های ارایه شده مقبولیتی فراتر ازحد می یافتند که این مساله برگرفته از آشنایی مناسب مهران مدیری و گروه ساعت خوش با ظرفیت های درونی جامعه در پذیرش مطلوب کمدی به دلیل محیط تلخ حاصل از جنگ تحمیلی بود که باعث شد تقابل های خان دایی و سعید، کارآگاه درک و دستیارش هنری، مجری مسابقه هفته و شرکت کنندگان، گزارشگرمسابقات ورزشی و نیزتقلید هنرمندانه بسیاری از آهنگ های مشهورخوانده شده توسط خوانندگان مقبول آن روزهای تلویزیون، تبلوری احساس برانگیز در قالب ساعت خوش و سال خوش بیابد و این نکات همگی از هوشمندی و خلاقیت کمدین مولفی پرده برمی دارد که ژانر کمدی در تلویزیون وامدار نگاه مبتکرانه وی است.

نکته دیگر این که مهران مدیری اگرچه همواره خود برگ برنده ای بزرگ برای آثارش بوده اما گاه برای افزودن برچاشنی خنده، شخصیت هایی را وارد مجموعه هایش کرده که هریک با ایفای این نقش ها راهی هموار را در مسیر هنری خود به وجود آوردند و دراین میان بازیگرانی چون رضویان و شفیعی جم در پرتو خلق تیپ کاراکترهایی چون داود برره، مراد، کامبیز باغی، بامشاد و قل مراد، محبوبیتی فزون تر یافتند.

ازاین زاویه اگرچه شاخص هنری پاورچین، روایت پردازی مولفانه پیمان قاسمخانی و گروه نویسندگانش و همچنین کارگردانی موثر مهران مدیری بود اما بازی جواد رضویان دراین مجموعه به عنوان نقطه اوج کارنامه این بازیگر از چنان جاذبه هایی برخوردار بود که خود رضویان نیزنتوانست ازقالب آن درطی چند سال اخیر خارج شود و از این روگاه ناجی هنری پاورچین جواد رضویان دانسته شده چرا که با ورودش کمدی موقعیت در فرازهایی چون تقابل فرهاد و داود در اداره سرو شکلی حقیقی به خود گرفت.

از این وجه و در برآیندی کلی داود برره، مهتاب مهتابی، رئیسینا، فرهاد برره، بامشاد، کامبیز باغی، کیانوش استقرارزاده، شیر فرهاد، مسعود شصت چی، سالار خان، نظام دو برریه، فخرالتاج و نیما زند کریمی کاراکترهای محوری مجموعه های مدیری در این سال ها بوده اند و پایداری ذهنی هر یک ازاین نقش ها دلیلی آشکار بر توان مدیری درمهندسی اجرای بازیگرانش است.

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع:سی نت /نیما بهدادی مهر