چگونه گناهان را ریشه کن کنیم؟
توجه به اصلاح خود و بیداری دینی و علاقهمندی به خودسازی و نجات معنوی خود بزرگترین نعمتی است که خدای متعال به یک جوان عطا میکند.
قبل از ریشه یابی موضوع گناه خوب است به اثر گناه توجه کنیم. همانگونه که بدن ما باید رشد کند و برای این منظور نیاز به تغذیه دارد روح ما نیز باید به رشد و کمال خود برسد و نیازمند تغذیه است. غذای بدن جسمانی است و غذای روح معنوی و روحانی. غذای روحانی انسان از جانب خدای متعال تأمین میشود و گناه نقش مانع را در این زمینه بازی میکند. گناه باعث میشود که انسان از رزق معنوی خودش محروم شود و رشد معنوی نداشته باشد یا دچار سوء تغذیه روحانی گردد و بیمار شود.
راه کلی مبارزه با نفس و ترک گناه حاکم ساختن عقل دینی است. البته معنویت و عشق هم در این زمینه موثر است ولی ابتدا باید انسان راه عقل را طی کند و عقلانیت خود را تقویت نماید تا بتواند با عقل قوی نفس خود را مدیریت نماید.
یکی از امور عقلانی این است که ببیند گناه با او چه میکند و چه محرومیتی ایجاد میکند. گناه او را از خدا دور میکند و از رزق معنوی محروم میسازد و مانع رشد و کمال معنوی او میشود و راه های ریزی نفحات الهی و فیوضات ربانی را به روی انسان میبندد و این بدترین عارضه ای است که گناه برای او ایجاد میکند.
بزرگترین ریشه گناهان یکی جهل است و دیگری حب دنیا و لذتهای دنیوی.
اگر معصومین گناه نمیکردند به دلیل این بوده است که اولاً عالم بودند و ثانیاً حب دنیا نداشتند.
بنابراین برای ریشه کنی اولاً باید به اطلاعات دینی خود درباره خودشناسی و خدا شناسی و معاد و نقش دین و ایمان در زندگی و هدف زندگی و تأثیر گناه و مسایلی از این قبیل بیفزایید و ثانیاً تصمیم جدی برای تزکیه نفس داشته باشید.ریشه تمامی گناهان چیست؟
شما میدانید ترک کلی گناه، خاص افرادی است که به عنایت الهی دارای ملکه عصمت هستند و برای سایرین تنها ملکه عدالت که مرتبه ای پایینتر از عصمت است امکان پذیر است. تازه این صفت نیز از کمالاتی است که در نهایت تلاش اخلاقی و فعالیت خودسازانه قابل حصول است و دست یابی به آن نشان از موفقیت انسان در اصلاح نفس و رسیدن به صفت جامعی دارد که از کمالات نهایی انسان محسوب میشود.
در هر صورت برای گناه نکردن یا پیمودن راهی که به تدریج باعث استحکام صفت عدالت در انسان میشود، چاره ای جز این نیست که ابتدا با ریشه های تمایل انسان به گناه آشنا شویم و سعی کنیم این ریشهها را در وجود خویش خنثی نماییم.
علت اصلی آلوده شدن به گناه این است که انسان اولاً خود را نمیشناسد و به ارزش روح خود واقف نیست و ثانیاً تأثیر گناهان بر روح خویش را نمیداند و ثالثاً نیاز خود را به داشتن روحی سالم و پاک در آخرت درک نمیکند.
بنابراین میتوان گفت: علت کلی میل به گناه ناآگاهی و عدم باور عمیق به راهی است که دین برای سعادت انسان ترسیم میکند. در این راستا گفتنی است: فرایندی که باعث میشود انسان گناه را ترک کند و به انجام عبادات و اعمال نیک دینی و اخلاقی رو بیاورد و آن را با انگیزه فراوان انجام دهد چند چیز است که عبارت انداز:
1- خود را بشناسد و بداند که حقیقت او روح و قلب معنوی او است و نه بدن و جنبه های طبیعی.
2- بداند که تمامی عوامل و عناصر دیدنی و شنیدنی و گفتارها و رفتارهایی که انجام میدهد مانند نهرهایی که به حوض واحدی میریزند، به قلب انسان وارد میشوند و در آن تأثیر مثبت یا منفی ایجاد میکنند، شخصیت انسان حاصل تأثیر تمامی عوامل تربیتی و محیطی است.
3- تأثیر منفی گناه و همچنین آثار مثبت عمل صالح را در روح و قلب خود مورد مطالعه قرار بدهد و بداند که گناه و معصیت چه مقدار در روح او تاریکی و کدورت ایجاد میکند و به عکس عبادات و اعمال صالح چقدر به او توانایی معنوی و نورانیت میبخشد.
4- نیاز خود در دنیا و آخرت به عمل صالح برخواسته از ایمان را خوب بداند و درک کند که بعد از مرگ همین اعمال نیک یا بد او هستند که تجسم پیدا میکنند و سعادت و شقاوت و لذت و یا رنج او را رقم خواهند زد. اگر این گونه خودشناسی برای انسان پیدا بشود، آنگاه انگیزه بسیار قویای برای ترک گناهان و عمل و عبادت خواهد داشت و البته در این صورت خداوند نیز به انسان توفیق عمل خواهد داد.
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منبع: سایت عرفان