تبیان، دستیار زندگی
مکتب قزوین از زمان انتقال پایتخت به قزوین، توسط شاه تهماسب تا دوره انتقال پایتخت توسط شاه عباس به اصفهان ،را شامل می شود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مکتب قزوین


مکتب قزوین از زمان انتقال پایتخت به قزوین، توسط شاه تهماسب تا دوره انتقال پایتخت توسط شاه عباس به اصفهان ،را شامل می شود.


مکتب قزوین

شاه تهماسب صفوی به دلیل حمله ازبکها از سمت شرق، هجوم عثمانی ها از سوی شمال غرب و سرکشی های برادرش مجبور به انتقال پایتخت از تبریز به قزوین شد. در شهر قزوین مکتبی شکل گرفت که به مکتب نگارگری قزوین مشهور است. همانطور که در مقاله مکتب مشهد توضیح داده شد ، شاه تهماسب به دلیل پیدا کردن عقاید بسیار خشک مذهبی ، از هنر و عرفان و ادب دل زده شد و هنرمندانی که زمانی تحت حمایت وی در مکتب تبریز به تولید آثار بی نظیر مانند شاهنامه تهماسبی مشغول بودند، مجبور به جلای شهر و دیار خود شدند. عده ای به دربار هندوستان به نزد همایون شاه گورگانی رفتند و هنر هندی بسیار از ایشان متاثر شد. عده ای نیز به دربار پادشاهان عثمانی مهاجرت کردند. آنان که در ایران ماندند یا همراه شاه تهماسب به قزوین رفتند و یا به دربار ابراهیم میرزا در مشهد پناهنده شدند.

مکتب قزوین در تمام دوران باقی بودن شاه تهماسب بر قدرت و سپس به سلطنت رسیدن پسرش شاه اسماعیل دوم دوام آورد.

به هر ترتیب با قطع حمایت دولتی از هنرمندان ، تحولاتی در هنر نگارگری صورت پذیرفت که زمینه را برای ظهور مکتب اصفهان فراهم کرد.

خصوصیات

مکتب نگارگری قزوین جدا از مکتب هرات، تبریز و دیگر مکاتب دارای ویژگی هایی است که آن را از سبک های دیگر متمایز می کند. مثلا سرعت در ایجاد اثر باعث کاهش توجه به رنگ و قوت یافتن طراحی و عناصر خطی در نگاره شد.

در این مکتب، برای نگارگران علاوه بر تصویر حیوانات، پرندگان، گلها و درختان آنچه بیش از همه جالب توجه می کرد، اندام ظریف جوانان، درویشان و کشاورزان است که در تابلوهای آنان، چهره ها غالباً به گونه ای سه رخ تصویر شده و چهره های تمام رخ ابداً در کار نقاشان سبک قزوین دیده نمی شود و هیچ انسانی از پشت سر نیز تصویر نشده است.

با قطع حمایت دولتی از هنرمندان ، تحولاتی در هنر نگارگری صورت پذیرفت که زمینه را برای ظهور مکتب اصفهان فراهم کرد.

در آثار مکتب قزوین با توجه به آشنا شدن نقاشان ایرانی با نقاشی غربی، تأثیرات نقاشی غربی مشاهده می‌شود. موضوعات طبیعی و حقیقی در آثار این مکتب وجود دارد. از شدت تزئیتات و ریزه‌کاری‌ها کاسته شد و تصاویر طبیعت و شاهزادگان بیشتر تصویر شد. تک‌چهره‌ها به شدت رواج یافتند.

سوژه هابیشتر از میان افراد عادی برگزیده شده و لباس های فاخر در نگارگری ها دیده نمی شود و جامه زنان و مردان چندان تفاوتی در نگاره ها ندارد.

مکتب قزوین

هنرمندان

از نگارگران معروف قزوین استاد محمد قزوینی، صادق بیگ افشار، علی اضغر کاشانی، مراد دیلمی، مولانا میرمصور، مولانا شیخ محمد، کاوس نقاش، عبدالحمید نقاش و رضا طالقانی ملقب به ضیع همایون را می توان نام برد.

اما در مورد چگونگی به وجود آمدن مکتب نگارگری در قزوین و راه یافتن این هنر به شهر قزوین باید به زمان سلطنت شاه تهماسب مراجعه کرد.

کتب

به دلیل نبود حامی هنریف در این دوران آثار شاخصی بوجود نیامد. معراج نامه، شاهنامه ناتمام شاه اسماعیل دوم و شاهنامه قوام ابن محمد شیرازی از جمله چند کتابی است که در این مکتب تصویر شد. با کمرنگ شدن اهمیت کتب خطی و سنت کارگاهی در مکتب قزوین ، زمینه برای ظهور مکتب اصفهان  و رواج مرقعات مساعد گشت و این رهاورد مکتب قزوین بود.

فراوری:سمیه رمضان ماهی

بخش هنری تبیان


منبع

همشهری

دانشنامه آزاد ویکی پدیا