واعظ شهیر
اشاره
در حوزه علمیه نجف و در مجموع كشور عراق، در سابق به علت راهم نبودن شرایط رهنگی و سیاسی در عراق كمتر معمول بود كه علماء به خطابه بپردازند؛ زیرا ترویج مبانى دینى به صورت سخنرانى و ایجاد مجامع عمومى فراهم نبود.
حضرت آیتاللّه شهید سید مهدى حكیم (ره) از ماه رمضان 1333 و در ایام جوانى با چند تن از علماى حوزه نجف، در صحن مطهر امام على (ع) معروف به «صحن حیدرى»، محفل بحث و مناظرهاى را پیرامون مسائل فكرى دائر كرده و شبها پس از اقامه فریضه، به سخنرانى مىپرداختند.
ایشان چون مشعلى فروزان رهپویان را به سرچشمههاى اندیشه دینى، رهنمون مىكردند.
شهید حكیم (ره) با همكارى یاران با وفای خود، شیوه ترویج معارف اسلامى به صورت خطابه و سخنرانی را در سراسر عراق معمول ساخت. شهید حكیم (ره) مدتى را در شهر «دُبى» به تبلیغ و وعظ مشغول بود. وى پس از اقامه نماز و یا در ایام سوگوارى و ولادت، به بیان دستورات دینى اهتمام مىورزید.
در پاكستان نیز با وجود عدم آشنایى با زبان اردو سعى مىكرد با خطابههاى خود علاوه بر ارشاد مردم، این شیوه تبلیغ را نیز معمول سازد.
در بغداد در محله ارختیاء از سرمایه باقى مانده عباس تمیمى، حسینیهاى به نام «حسینیه تمیمى» با تلاش خزعلى تمیمى دائر گردید.
در آن هنگام سید مرتضى عسكرى كه از علماء بزرگ عراق بود، وجود عالم شایستهاى را جهت امامت جماعت آن حسینیه لازم مىدید؛ لذا جریان را با آیتاللّه العظمى حكیم (ره) - پدر شهید حكیم - در میان گذاشت و از ایشان خواست تا سید مهدى حكیم را براى انجام این مسئولیت به بغداد بفرستد.
در آن زمان شهید حكیم (ره) جهت انجام وظائف ارشادىدر لبنان به سر مىبرد. ایشان پس از مراجعت به دستور والدش، عازم بغداد شد و به ارشاد و هدایت مردم پرداخت. او با فصاحت ویژهاى كه داشت، در برابر تهاجم اندیشه الحادى بعثىها ایستادگى كرد.
در سوگ پدر
آیتاللّه سید مهدى حكیم (ره) در گرماگرم خدمات ارزشمند فرهنگى - اجتماعى و در شرایط حساس در خارج از کشور و در پاكستان بود، كه از بیمارى پدرش و انتقال او به لندن اطلاع یافت. او به زیارت پدر شتافت و آن بزرگمرد را در بیمارستان سنت بل لندن ملاقات نمود و با ایشان میثاق بست تا در راستاى اهداف اسلامى مسیرى سالم را بپوید.
پس از بازگشت مرحوم حكیم به عراق و بسترى شدنش در بیمارستان ابن سینا در بغداد، شهید سید مهدى حكیم (ره) دوباره به پاكستان برگشت و به تلاشهاى خویش ادامه داد. او در تیر ماه سال 1350 از رحلت پدر خبر یافت و در سرزمین غربت به سوگ پدر نشست؛ اما داغ پدر وى را از فعالیت باز نداشت و بیشتر از قبل بر تلاش خویش افزود.
هجرت به امارات
آیتاللّه شهید حكیم (ره) براى درمان خویش براى دومین بار راهى لندن گردید و پس از پایان معالجات، با دعوت مسلمانان دبى و صلاحدید برادر بزرگش آیتاللّه سید یوسف حكیم (ره) به دبى عزیمت نمود. وى علىرغم دورى از وطن و كسالت جسمى، در دبى به فعالیتهایى مشغول گردید كه موارد آن عبارتند از:
ارشاد مردم بعد از نمازهاى یومیه و تبیین مسائل محورى دین چون عقاید، تاریخ و احكام قرآنى و غیره انجام کارهایی عام المنفعه مانند، تأسیس مسجد امام على علیه السلام، ایجاد مسجدى در منطقه قصص، گسترش مسجد شارقه، تأسیس اوقاف جعفریه، تأسیس مدرسه امام صادق (ع) كه به اطفال اختصاص داشت، تأسیس مؤسسه اهل البیت (ع) كه به امور خدماتى مؤمنین مىپرداخت و با ایجاد صندوق خیریهاى تحت پوشش این مؤسسه به حل معضلات اقتصادى محرومین اهتمام مىورزید.
از دیگر خدمات مردمى این شهید بزرگوار در دبى، اصلاح ذات البینى، ازدواج... بود. وى در سال 1359 در دبى ناگهان از نعمت چشم محروم گشت و براى درمان راهى آمریكا شد و بینایى خود را مجدداً بازیافت؛ اما از سوى دیگر ناراحتى قلبى پیدا كرد كه در سال 1360 عمل جراحى قلبى نیز انجام داد، ولى در نتیجه آن قدرت شنوایى یكى از گوشهاى خود را از دست داد. با وجود این، مشكلات فیزیكى هرگز روحیه وى را تضعیف نكرد و از تلاشش نكاست.
فعالیت در لندن
آیتاللّه شهید سید مهدى حكیم (ره) براى گسترش فعالیتهاى فرهنگى - سیاسى و انسجام نیروهاى مخالف عراق در اروپا در سال 1363 به لندن رفت و مقیم آنجا گردید. تلاشهاى مخلصانه این مجاهد نستوه در لندن را مىتوان در ایجاد حركت بسیج اسلامى عراق:
كه هدف آن انسجام نیروهاى برون مرزى در راستاى مبارزه علیه نظام حاكم در عراق بود، - تأسیس مركز اهل البیت (ع) : كه هدفش نشر و تبیین فرهنگ دینى در غرب بود، تأسیس مركز جهانى اهل البیت (ع) :
كه اولین همایش آن در اواخر 1363 دائر گردید و نمایندگانى از 20 كشور جهان در آن شركت كردند كه شهید حكیم را به عنوان رابط جهانى آن برگزیدند.
و هدف این مركز جهانى انجام خدمات خیرخواهانه فرهنگى، اجتماعى و اقتصادى در عالم اسلام بود، جریده رافدین، مجله نور الاسلام: كه در بیروت چاپ مىشد و رایگان توزیع مىگردید، سازمان حقوق بشر:
كه در لندن دائر بود و وضعیت رقّتبار عراقىها را در بمباران، موشك باران، اعدام، شكنجه، زندان... به جهان منعكس مىنمود و صدور اعلامیه:
مثلاً در رد عفو عمومىِ رژیم بعث از عراقىهاى ناراضى در خارج از عراق، و افشاى ماهیّت دولت بعثى در رابطه با این گونه توطئهها خلاصه کرد.
منبع:
کتاب ستارگان حرم
تهیه و فراوری: علی فریادرس ،گروه حوزه علمیه