تبیان، دستیار زندگی
جامعیت اوصاف علی علیه السلام در جامعیت عبادت او نهفته است. اگر آن حضرت تمامی آنچه را که خوبان عالم دارند، داراست، بخاطر آن است که عبادت او تمام اوصاف بایسته و شایسته عبادات را در خود فراهم آورده و برخوردار است که به نمونه هایی اشاره می شود
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

6ویژگی عبادات علی علیه السلام


جامعیت اوصاف علی علیه السلام در جامعیت عبادت او نهفته است. اگر آن حضرت تمامی آنچه را که خوبان عالم دارند، داراست، بخاطر آن است که عبادت او تمام اوصاف بایسته و شایسته عبادات را در خود فراهم آورده و برخوردار است که به نمونه هایی اشاره می شود.

امام علی

1 . عبادت آگاهانه

از مهم ترین ویژگی یک عبادت برتر این است که عابد آن آگاه به معبود و آگاه به مسئولیت خویش و زمان خود باشد وگرنه، نه تنها ثمربخش نخواهد بود که خطرساز و انحراف آور است.

علی علیه السلام این حقیقت را با زبان ها و بیان های مختلفی گوشزد و بیان می نمود، گاه می فرمود:

«اَلْمُتَعَبِّدُ عَلی غَیرِ فِقْهٍ کَحِمارِ الطّاحُونَةِ یدُورُ وَ لا یبْرَحُ وَ رَکْعَتانِ مِنْ عالِمٍ خَیرٌ مِنْ سَبْعینَ رَکْعَةً مِنْ جاهِلٍ لاَِنَّ الْعالِمَ تَأْتیهِ الْفِتْنَةُ فَیخْرُجُ مِنْها بِعِلْمِهِ وَ تَأْتِی الْجاهِلَ فَتَنْسِفُهُ نَسْفا وَ قَلیلُ الْعَمَلِ مَعَ کَثیرِ الْعِلْمِ خَیرٌ مِنْ کَثیر الْعَمَلِ مَعَ قَلیلِ العِلْمِ وَ الشَّکِّ وَ الشُّبْهَةِ؛(1) پرستشگر نادان همچون خرِ آسیاب است که به گرد خود می گردد و گامی به پیش نمی رود. و دو رکعت (نماز) از شخص عالم برتر از هفتاد رکعت نماز نادان است؛ زیرا عالم وقتی گرفتار فتنه شود، با علم خود از آن بیرون می آید، ولی جاهل وقتی دچار فتنه گردد، غرق شود. و عمل اندک با علم زیاد بهتر از عمل بسیار با علم اندک همراه با شک و تردید می باشد.»

و گاهی آن حضرت اعلام خطر می کرد که «مَنْ عَبَدَ اللّهَ بِغَیرِ عِلْمٍ کَفَرَ مِنْ حَیثُ لا یعْلَمُ؛(2) هر کس بدون آگاهی و معرفت خدا را عبادت کند، از جایی که خود نمی داند سر از کفر در می آورد.» مصداق بارز این حدیث در تاریخ اسلام، خوارج است که با آن همه عبادت بر علیه امام زمان خویش قیام کردند. اگر هم جاهلی به چنان خطری دچار نشود، لااقل بهره کافی از عبادت نمی برد؛ چنان که علی علیه السلام فرمود: «لا خَیرَ فی عِبادَةٍ لَیسَ فیها تَفَقُّهٌ؛(3) عبادتی که آگاهانه نباشد، خیری در آن نیست.»

من پروردگاری را که نبینم، نمی پرستم. عرض کرد: یا امیرالمؤمنین! او را چگونه دیدی؟ فرمود: ای ذعلب! وای بر تو! دیده های ظاهر او را نتواند دید، ولی دیده های دل به وسیله حقایق ایمان او را مشاهده می کنند

و گاه دردمندانه سفارش می فرمود: «سَکِّنُوا فی اَنْفُسِکُمْ مَعْرِفَةَ ما تَعْبُدُونَ حَتّی ینْفَعَکُمْ ما تُحَرِّکُونَ مِنَ الْجَوارِحِ بِعِبادَةِ مَنْ تَعْرِفُون؛(4) معرفت و شناخت آن کس را که می پرستید، در جان خود جای دهید تا حرکتهای بدنی که برای عبادت معبود شناخته شده خویش تحمل می کنید، شما را سود رساند.»

و عبادت آن حضرت در اوج عرفان و آگاهی بود. ذِعْلِب عرض کرد: یا امیرالمؤمنین! آیا پروردگارت را دیده ای؟ آن حضرت فرمود: «ما کُنْتُ اَعْبُدُ رَبّا لَمْ أرَهُ. فَقالَ یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ! کَیفَ رَاَیتَهُ؟ قالَ: وَیلَکَ یا ذِعْلِبُ لَمْ تَرَهُ الْعُیونُ بِمُشاهَدَةِ الاَْبْصارِ وَلکِنْ رَأتْهُ الْقُلُوبُ بِحَقائِقِ الاْیمانِ؛(5) من پروردگاری را که نبینم، نمی پرستم. عرض کرد: یا امیرالمؤمنین! او را چگونه دیدی؟ فرمود: ای ذعلب! وای بر تو! دیده های ظاهر او را نتواند دید، ولی دیده های دل به وسیله حقایق ایمان او را مشاهده می کنند.»

2. عبادت عاشقانه

ز بارگاه قدس حق یک نفس او کنار نیست                   علی است عاشق خدا بندگیش شعار نیست

وقتی معرفت و شناخت به معبود اصلی به حد اعلای خود رسید، به دنبال آن عشق و محبت آشکار می شود.

نقش جمال یار را تا که بدل کشیده ام یکسره مهر این و آن از دل خود بریده ام هر نظری که بگذرد جلوه رویش از نظر بار دگر نکو ترش بینم از آنکه دیده ام (6) را عبادت می کنم.»

در روایت دیگری، عبادت را به سه گونه تقسیم نموده: عبادت بردگان که ناشی از ترس است، و عبادت تاجران که برای رسیدن به بهشت است، و عبادت آزادمردان، و آن گاه می فرماید: «وَ قَوْمٌ عَبَدْوا اللّهَ حُبّا لَهُ فَتِلْکَ عِبادَةُ الاَْحْرارِ وَ هِی اَفْضَلُ الْعِبادَةِ؛(7) و گروهی خدا را به خاطر دوستی (و عشق) او می پرستند، پس این گونه عبادت، عبادت آزادمردان است و برترین عبادت هم همین است.» و در جای دیگر فرمود: «لَوْ لَمْ یتَوَعَّدِ اللّهُ علی مَعْصِیتِهِ لَکانَ یجِبُ اَنْ لا یعْصی شُکْرا لِنِعْمَتِهِ؛(8)اگر [فرضا] خداوند کیفری برای معصیت خود معین نکرده بود، سپاسگزاری از نعمتش ایجاب می کرد که از فرمانش سرپیچی نشود.»

3. عبادت خاشعانه

نماز یکی از مهم ترین عبادات است و از ویژگی های مهم یک نماز مطلوب این است که انسان در حال نماز، خضوع و خشوع داشته باشد. هم اعضا و اندام در خدمت نماز باشد و هم دل در گرو خداوند. قرآن کریم درباره مؤمنان می فرماید: «قَدْ اَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ اَلَّذینَ هُمْ فی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ»؛(9) «به راستی که ایمان آورندگان رستگار شدند؛ همانان که در نماز خود [فروتن و] خاشع اند.»

علی علیه السلام به کمیل چنین سفارش نمود: «یا کُمیلُ لَیسَ الشَّأْنُ اَنْ تُصَلِّی وَ تَصُومَ وَ تَتَصَدَّقَ اِنَّمَا الشَّأْنُ أَنْ تَکُونَ الصَّلاةُ فُعِلَتْ بِقَلْبٍ نَقِی وَ عَمَلٍ عِنْدَ اللّهِ مَرْضِی وَ خُشُوعٍ سَوِی، وَ اِبْقاءٍ لِلْجِدِّ فیها؛(10) ای کمیل! مقام این نیست که نماز گذاری و روزه بگیری و صدقه دهی، مقام آن است که نماز همراه قلب پاک انجام شود و مورد پسند الهی بوده، همراه با خشوع متعادل، و دوام جدیت باشد.»

و علی علیه السلام خود چنان عبادتی داشت. شاهدش عبادت های شبانه اوست که هر شب بر اثر درک عظمت خدا و خوف از او غش می کرد.

در حال عبادت

4. عبادت خالصانه

آن گاه که معرفت و عشق وجود انسان را فرا گرفت، بوی شرک و ریا نیز از انسان دور می شود و عبادت رنگ خلوص به خود خواهد گرفت. علی علیه السلام عبادت خالصانه را این گونه توصیف می کند: «اَلْعِبادَةُ الْخالِصَةُ اَنْ لا یرْجُو الرَّجُلُ اِلاّ رَبَّهُ وَ لا یخافُ اِلاّ ذَنْبَهُ؛(11) عبادت خالص آن است که آدمی فقط به پروردگارش امید داشته باشد و جز از گناهش نترسد.»از آنجا که یقین و باور علی علیه السلام در بالاترین قله معرفت قرار دارد، اخلاص او نیز چنین است؛ چرا که خود فرمود: «سَبَبُ الاِْخْلاصِ اَلْیقینُ؛(12) سبب و علّت اخلاص ورزیدن، باور است.»

و در جای دیگر فرمود: «ثَمَرةُ الْعِلْمِ اِخْلاصُ الْعَمَلِ؛(13) میوه علم و دانش، خالص نمودن عمل است.»

5. عبادت مستمر

علی علیه السلام می فرماید: «دَوامُ الْعِبادَةِ بُرْهانُ الظَّفَرِ وَ السَّعادَةِ وَ دَوامُ الشُّکْرِ عُنْوانُ دَرْکِ الزِّیادَةِ؛(20) عبادت دائمی دلیل پیروزی و نیک بختی است و سپاسگزاری همیشگی، نشانه دریافت فزونی [نعمت] می باشد.»

و فرمود: «قَلیلٌ تَدُومُ عَلَیهِ اَرْجی مِنْ کَثیرٍ مَمْلُولٍ مِنْه؛(14) [عمل] اندکی که به آن ادامه می دهی، امید [سُود دهی] به آن بیشتر از کار بسیاری است که ملال آور [و غیر دائمی] است.»

این نکته درخور دقت است، مخصوصا در جامعه امروزی، که خیلی ها دنبال انجام کارهای غیر واجب، و ترک واجبات هستند. ایام عاشورا خرج می دهند، ولی خمس مال خویش را نمی پردازند. شب ها تا دیروقت عزاداری می کنند، ولی نماز صبح از دست می رود. هر سال به مشهد و عمره... می روند، اما زکات و خمس را نمی پردازند

6. میانه روی در عبادت

در بخشی از وصیت نامه آن حضرت به فرزندش می خوانیم: «وَ اقْتَصِدْ فی عِبادَتِکَ وَ عَلَیکَ فیها بِالاْءَمْرِ الدّائِمِ الَّذی تُطیقُهُ؛(15) [پسرم!] در انجام عبادت میانه رو باش و بر تو لازم است که در انجام عبادت روش دائمی که توانش را داری، پیشه سازی.»

برترین عبادات

در این بخش به نمونه هایی از برترین عبادات از دیدگاه امیر موحّدان علیه السلام اشاره می کنیم.

1. رکوع و سجود: از میان عبادات، برترین عبادتی که انسان را بیشتر به خداوند نزدیک می کند، رکوع و سجود است. آن حضرت می فرماید: «نِعْمَ الْعِبادَةُ اَلسُّجُودُ وَ الرُّکُوعُ؛(16) بهترین عبادت سجده و رکوع است.»

2. انجام واجبات: آن حضرت فرمود: «وَلا عِبادَةَ کَأَداءِ الْفَرائِضِ؛(17) هیچ عبادتی همچون انجام دادن واجبات نیست.»

این نکته درخور دقت است، مخصوصا در جامعه امروزی، که خیلی ها دنبال انجام کارهای غیر واجب، و ترک واجبات هستند. ایام عاشورا خرج می دهند، ولی خمس مال خویش را نمی پردازند. شب ها تا دیروقت عزاداری می کنند، ولی نماز صبح از دست می رود. هر سال به مشهد و عمره... می روند، اما زکات و خمس را نمی پردازند و ...

3. اندیشیدن: امام علی علیه السلام می فرماید: «اَفْضَلُ الْعِبادَةِ الْفِکْرُ؛(18) برترین عبادت تفکر است.»

و علم و دانش نیز که باعث پرورش اندیشه می شود، مشمول این برتری خواهد شد؛ چنان که حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود: «اَفْضَلُ الْعِبادَةِ الْفِقْهُ؛(19) برترین عبادت فهم [دین] است.»

4. اخلاص: حضرت علی علیه السلام فرمود:«اَفْضَلُ الْعِبادَةِ الاِْخْلاصُ؛(20) برترین عبادت اخلاص است.»

«اَفْضَلُ العِبادَةِ الْعِفافُ؛(21) برترین عبادت پاکدامنی است.»

اَلزَّهادَةُ؛(22) برترین عبادت زهدورزی است.»

5. پیروزی بر عادت: و فرمود: «اَفْضَلُ الْعِبادَةِ غَلَبَةُ الْعادَةِ؛(23) برترین عبادت پیروزی بر عادت است.»

پی نوشت ها:

1. سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج 2، ص 114

2. اعلام الدین، ص 96؛ آثار الصادقین، ص 298.

3. تحف العقول، ص 204؛ منتخب میزان الحکمة، ص 325.

4. بحار الانوار، ج 75، ص 63.

5. اصول کافی، ج 1، ص 245؛ توحید صدوق، ص 109؛ سفینة البحار، ج 2، ص 180.

6. تفسیر صافی، چاپ قدیم، ص 333؛ آثار الصادقین، ص 325؛ نهج البلاغه، حکمت 290.

7. الکافی، ج 2، ص 84، ح 5؛ منتخب المیزان، ص 326؛ نهج البلاغة، حکمت 237.

8. سیری در نهج البلاغة، ص 86.

9. مؤمنون / 1ـ2.

10. بحار الانوار، ج 74، ص 273؛ آثار الصادقین، ج 11، ص 106.

11. غرر الحکم و درر الکلم، ص 199، ح 3945.

12. همان، ص62، ح 746.

13. همان، ص 64، ح 799.

14. آثار الصادقین، ج 12، ص 301؛ ناسخ التواریخ، ج 6، ص 187.

15. بحار الانوار، ج 68، ص 218.

16. همان، ج 68، ص 214.

17. غرر الحکم و دررالکلم، ص 175، ح3355.

18. نهج البلاغة، حکمت 113.

19. غرر الحکم و درر الکلم، ص 56، ح 532.

20. بحار الانوار، ج 67، ص 304؛ آثار الصادقین، ج 12، ص 313.

21. مجموعه ورام، ج 2، ص 109.

22. بحار الانوار، ج 68، ص 269.

23. میزان الحکمة، ج6، ص20، ح11365.

فرآوری: محمدی

بخش نهج البلاغه تبیان


منبع : پایگاه حوزه

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.