تبیان، دستیار زندگی
آیا دین‌كهنه، می‌تواند پاسخگوی نیازهای روز بشر باشد؟ ...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : خسرو داودی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیا دین‌كهنه، می‌تواند پاسخگوی نیازهای روز بشر باشد؟

آیا دین‌كهنه، می‌تواند پاسخگوی نیازهای روز بشر باشد؟

مقدمه:

می دانیم که شروع روز دانش آموزان با یک برنامه صبحگاهی مناسب علاوه بر پرورش روح معنوی دانش آموزان، در بالا بردن سطح آموزشی آن ها از لحاظ یادگیری تاثیرگذار است.

مثلاً اگر معلم پرورشی مدرسه بتواند هر هفته یک کلاس را برای برگزاری برنامه های صبحگاه مدرسه انتخاب و هدایت نماید:

آیا دین‌كهنه، می‌تواند پاسخگوی نیازهای روز بشر باشد؟

اول: تمام دانش آموزان طبق استعداد خود در امور و انجام برنامه ها مشارکت می نمایند.
دوم: طبق ایام اله برای پیدا کردن مطالب مناسب روز اجرای برنامه به دنبال مطالبی از قبیل شعر، مقاله، طنز و غیره هستند.

سوم: مراسم آغازین مدرسه از یکنواخت بودن و احیاناً خسته کننده بودن به پویایی و سرشار بودن تبدیل می شود.

آیا دین‌كهنه، می‌تواند پاسخگوی نیازهای روز بشر باشد؟

یکی از کارهایی که در اکثر مدارس کشور عزیزمان انجام می شود، خواندن آیاتی از قرآن مجید می باشد، در این زمینه چنان چه دانش آموزان بتوانند علاوه بر شنیدن آیات، با مفاهیم متعالی این معجزه الهی آشنا شوند، بی شک به هدف والای نزول وحی رهنمون گشته ایم.

در این راستا، مرکز یادگیری جهت غنی سازی برنامه های صبحگاه مدارس، به بررسی و تفسیر برخی از آیات قرآن پرداخته است. در این قسمت سعی شده، تفسیر به زبان ساده و قابل درک برای دانش آموزان ارائه گردد.

در این مقاله، آیات ٦٨ تا ٧٣ سورة اعراف (صفحة ١٥٩) مورد بررسی قرار می گیرد...

آیات مربوطه توسط یکی از دانش آموزان قرائت شود، شما می توانید برای شنیدن فایل صوتی آیات این صفحه کلیک نمایید.

جهت دریافت  فایل صوتی آیات فوق، کلیک کنید.

آیا دین‌كهنه، می‌تواند پاسخگوی نیازهای روز بشر باشد؟

نکات تفسیری مربوط به آیات در ادامه توسط یکی از دانش آموزان قرائت شود...

در آیات ٦٨ تا ٧٣ سورة اعراف (صفحة ١٥٩) پنج ‌آیة نخست این‌صفحه، به‌دنبال سه ‌آیه ی پایانی صفحة قبل، افكار و گفتار و رفتار مردم زمان یكی از پیامبران بزرگ، یعنی هود (ع) و نحوه ی برخورد آن ‌حضرت با آن ها را بیان می‌كند تا تلنگری برای مردم زمان نزول قرآن و دیگر زمان ها و اعصار ایجادكند.

و این، نشان می ‌دهد كه انسان از نظر قرآن، موجودی است ‌كه دارای غریزه ها و خصایص ثابتی می‌باشد و تغییر و تحولات در تمدن ها و فرهنگ ها و تکنولوژی، موجب تغییر و تبدیل حقیقت انسان و غرایز و خصایص طبیعی او نمی‌شود.

وگرنه، این، صحیح نبود كه قرآن ‌كریم، تاریخ ‌گذشتگان را پیش‌ كشیده و افكار و احوال مردم مثلاً ده ‌هزار سال قبل را برای مردم زمان نزول قرآن و هم چنین برای مردم زمان ما و هزاران سال بعد از ما مطرح‌كند و از ما و آیندگان بخواهد كه در طرز تفكّر آنها بیندیشیم و عبرت بگیریم.

آیا دین‌كهنه، می‌تواند پاسخگوی نیازهای روز بشر باشد؟

آری؛ انسان از نظر قرآن، در تمام زمان‌ها، دارای حقیقت ثابتی است و با پیشرفت علم و صنعت و تمدّن، دگرگونی و تحوّل در حقیقت انسانی او و خصایص طبیعی‌اش پیدا نمی‌شود.

آیا می‌شود زمانی بیاید كه انسان نیاز به نفس نداشته ‌باشد؟

یا بر اثر پیشرفت علم و صنعت، دستگاه گوارش و هضمش دگرگون‌ گردد و اصلا نیاز به خوراك و پوشاك و مسكن و ازدواج و تولید نسل نداشته‌باشد؟

البته، ظواهر زندگی، مثل خوراك و پوشاك و مسكن و وسایل نقلیه، بر اثر پیشرفت علم و صنعت، تحول می‌یابد و بهتر می شود. اما اصل غرایز و خصایص طبیعی انسان از بین نمی‌رود و تغیر نمی‌یابد.

انسان زمان هود (ع)، موجودی یك سر و دوگوش بود و روی دو پا راه می‌رفت و دستگاه گوارش و تنفس و تولید مثل و شهوت و غضب داشت و اگر به حال خود رها می‌شد، دست به جنایت و خیانت می ‌زد و انواع فتنه و فساد را در اجتماع به‌وجود می‌آورد.

انسان امروز، همین گونه است و انسان میلیون ‌ها سال بعد هم، چنین خواهد بود...

امروز می‌بینیم این‌بشر متمدن دانشمندِ صنعتگر نیروی برق و بخار را استخدام كرده و چهره ی دنیا را دگرگون نموده‌است و با به صحنه‌آوردن‌ كامپیوتر و اینترنت، تحولی عجیب در دنیای علم و صنعت به‌ وجود آورده‌ كه انسان زمان هود(ع) از تصور آن نیز عاجز بوده‌است.

ولی از آن طرف، وقتی از بعد غریزه و شهوت و غضب، به همین ‌انسان دانشمند متمدن می ‌نگریم، می‌بینیم‌ آن ‌چنان در وادی ظلم و جنایت و درنده ‌خویی و فساد می‌تازد كه انسان زمان هود (ع) از تصور آن نیز عاجز بوده‌است.

حاصل ‌آن‌ كه: غرایز و خصایص طبیعی انسان، با تغییر تمدن و تکنولوژی، تغییر نمی‌پذیرد؛ بلكه برای همیشه ثابت است و به همین‌جهت، نیاز به قانون ثابتی دارد كه برای همیشه، آن‌غرایز را راهنمایی نماید.

وآن ‌قانون ثابت، همان‌ دین ثابت الهی است‌ كه از جانب خداوند ثابت همیشه‌ باقی وضع شده‌ است تا انسان در هر زمانی به‌وسیلة آن آیین ‌آسمانی، اخلاق و خصایص خود را هدایت ‌كند و مظاهر پیشرفته ی تمدن را با خود تنظیم بنماید.

این‌ هم بسیار روشن است‌كه: آن‌كسی می‌تواند قوای مختلف انسان را هدایت‌كند كه:

اولا:  آن ‌قوا را بشناسد.آیا دین‌كهنه، می‌تواند پاسخگوی نیازهای روز بشر باشد؟
ثانیا: به وظایف‌آنها كاملا  آشنا باشد. و
ثالثا: راه هماهنگ ساختن ‌آنها را بداند.

آیا دین‌كهنه، می‌تواند پاسخگوی نیازهای روز بشر باشد؟ و او، جز خالق انسان،كس دیگری نمی‌باشد.

یعنی همان ‌قدرتی ‌كه اشعه ی صاف خورشید را با خاك تیره ی زمین می ‌آمیزد و از آن میوه ‌های لطیف و شیرین و گل‌ های زیبا و معطّر و رنگارنگ تحویل می‌دهد، و نیز، همان‌ قدرتی ‌كه در ساختمان‌ كوچك بدن زنبور عسل، هم دستگاه عسل ‌سازی تعبیه ‌كرده و هم دستگاه زهرسازی، و زهر و عسل را طوری ‌كنار هم قرار داده ‌است‌كه نه عسل، زهر را از بین می‌برد و نه زهر، عسل را فاسد می‌سازد.

آری؛ همان ‌قدرت است ‌كه می‌تواند عقلِ در كمال صفا را در كنار شهوت در نهایتِ كدورت بنشاند و آن‌چنان تعادل و هماهنگی بینشان برقرار كند كه نه عقل، شهوت را از بین ببرد و نه شهوت، عقل را بسوزاند و در نتیجه بشری به‌ وجود بیاوردكه نه ملک باشد و نه حیوان.

و ‌اوست‌ كه می‌تواند روش کنترل قوای مختلف انسان را تنظیم نموده و به‌وسیله ی پیامبران معصوم (ع) به‌دست بندگانش برساند؛ آیا دین‌كهنه، می‌تواند پاسخگوی نیازهای روز بشر باشد؟

هُوَ الَّذی أرسَلَ رَسولَهُ بِالهُدی وَ دینِ الحَقّ؛

او، همان‌كسی است‌كه پیامبران را با آیین هدایت و دین حق، به‌سوی بندگان فرستاد.

دین حق و آیین هدایت نیز همان ‌قانون ‌آسمانی اوست‌ كه از آن، تعبیر به اسلام می‌كند و می‌گوید:

إنَّ الدّین عِندَ الله، اَلإسلام؛

دین در نزد خدا همان‌اسلام است؛

وَ مَن یَبتَغِ غَیرَ الإسلامِ دیناً فَلَن‌یُقبَلَ مِنه وَ هُوَ فِی الآخِرَهِ مِنَ الخاسِرین؛

و هر کس دینی غیر از اسلام برگزیند، از او پذیرفته نمی‌شود و او درآخرت، از زیانکاران خواهد بود.

آیا دین‌كهنه، می‌تواند پاسخگوی نیازهای روز بشر باشد؟

اما، اسلام در هر زمانی، به ‌وسیله ی پیامبری از پیامبران خدا (ع) و متناسب با درك مردم‌آن ‌زمان، از جانب خدا ابلاغ می شد و قسمتی از برنامه‌ های عملی آن که مناسب با شرایط زمان بود، بیان می ‌گردید تا این‌ كه خداوند حكیم حضرت محمّد(ص) را آخرین پیامبر اعلام‌كرد و فرمود:

ما كانَ مُحَمَّدٌ أبا أحَدٍ مِن رِجالِكُم، وَ لكِن رَسولَ الله وَ خاتَمَ النَّبِیّین.

دین و آیین او را به‌عنوان اسلام‌ كامل‌ كه هیچ نقص و كمبودی در آن نیست ، معرّفی ‌كرد و فرمود:

اَلیَوم أکمَلتُ لَکُم دینَکُم وَ أتمَمتُ عَلَیکُم نِعمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الإسلام دینا؛

امروز دینتان را برایتان كامل نمودم و نعمتم را بر شما تمام‌كردم و به اسلام، به‌عنوان دین شما خوشنودگشتم.

و هر دین غیر اسلام را نامقبول در نزد خدا اعلام‌كرد و فرمود:

وَ مَن یَبتَغِ غَیرَ الإسلامِ دیناً فَلَن‌یُقبَلَ مِنه، وَ هُوَ فِی الآخِرَهِ مِنَ الخاسِرین؛

هرکس دینی غیر اسلام برگزیند، از او پذیرفته نمی‌شود و او درآخرت، از زیانکاران خواهد بود.

رسول مكرم(ص) نیز، ضمن‌گفتاری فرمود:

إلاّ أنَّهُ لا نَبِیَّ بَعدی؛ آیا دین‌كهنه، می‌تواند پاسخگوی نیازهای روز بشر باشد؟

پس از من، پیامبری نخواهد آمد.

امامان معصوم (ع) نیز فرمودند:

حَلالُ مُحَمَّدٍ حَلالٌ أبَداً إلی یَومِ القِیامَه وَ حَرامُهُ حَرامٌ أبَداً إلی یَومِ القِیامَه؛

احكام آسمانی ‌كه حضرت محمّد (ص) آورده ‌است، تا روز قیامت، تغییر نخواهد یافت. چون پیامبری بعد از او نمی‌آید.

آری؛ قرآن ‌كه ‌آخرین‌ كتاب ‌آسمانی است، به‌ امر خدا، نزد جانشینان معصوم پیامبر خاتم (ع) قرار داده شده‌ كه تا روز قیامت، به روشن نمودن معارف و احكام‌ آن قیام نمایند.

آیا دین‌كهنه، می‌تواند پاسخگوی نیازهای روز بشر باشد؟

و بی تردید با وجود چنین مشعل های هدایتی در كنار قرآن ‌كه با علم و فضیلت تر از تمام انبیاء می‌باشند، دیگر نیازی به پیامبری دیگر و دینی جدید نخواهد بود.

حال، این، چه خنده‌ آور است‌ كه روشنفكر نما هایی پیدا می‌شوند و می‌گویند: این‌قوانینِ هزاران سال قبل اسلام و قرآن، به درد بشر متمدن امروز، نمی‌خورَد!

آیا دین‌كهنه، می‌تواند پاسخگوی نیازهای روز بشر باشد؟

می‌گویند: كسی از اوّل شب تا به سحر نشسته ‌بود و برای رفیقش قصه ی لیلی و مجنون می‌گفت ‌كه ‌آنها دختر عمو، پسر عمو بودند و عاشق یكدیگر شدند و چنین و چنان شد. صبح‌كه شد، او پرسید: راستی، لیلی زن بود یا مرد؟ گفت: عجب! من از اول شب تا به حال می‌گویم: آنها دختر عمو و پسر عمو بودند. تو باز می‌گویی: لیلی زن بود یا مرد؟!!

آیا دین‌كهنه، می‌تواند پاسخگوی نیازهای روز بشر باشد؟

حال، ما نیز هرچه فریاد می ‌زنیم و می ‌گوییم  و می‌ نویسیم‌ كه

قرآن، زاییده و نتیجه ی فكر بشر نیست ‌كه بشر هزار سال قبل مطلبی گفته ‌باشد و  به درد بشر امروز نخورد.

قرآن، گفتار خالق بشر است و تحت تأثیر زمان و گذشت آن قرار نمی ‌گیرد تا كهنه شود.

باز می‌گویند: افكار بشر هزار سال قبل، از اداره ی بشر متمدن امروز عاجز و ناتوان است!!

این، سخن صاحب قرآن است ‌كه حتی به پیامبرش ‌كه ‌آورنده ی قرآن است، اجازه ی دخل و تصرف در آن نمی ‌دهد و می‌گوید:

قُل: لَو شاءَ الله، ماتَلَوتُهُ عَلَیكُم وَ لاأدراكُم بِه، فَقَد لَبِثتُ فیكُم عُمُراً مِن قَبلِه، أ فَلاتَعقِلون؟

بگو:

اگر خدا می‌خواست، من این آیات را بر شما نمی ‌خواندم. من اُمّی هستم و در تمام مدت عمرم نه استاد و معلمی به خود دیده و نه كتابی خوانده‌ام. مدت‌ها پیش از نزول این‌قرآن، در میان شما زندگی ‌كرده‌ام. آیا تا به‌ حال این‌ گونه ‌کلامی از من شنیده‌اید؟ بنابراین، چگونه ممكن است این‌كتاب، برخاسته از فكر من باشد؟! آیا نمی‌اندیشید تا بفهمید؟


مرکز یادگیری سایت تبیان - تهیه: علی هندی، ویراستار: سید علی مرتضوی

تنظیم: یگانه داودی